به فرزندانمان فقط شمردن یاد ندهیم... به آنها یاد بدهیم
چه چیزهایی ارزش شمردن دارند:
۱. مهربانی❤️
۲. ایمان
۳. قدردانی
۴. شجاعت
۵. تلاش
۶. صداقت
۷. ادب
۸. سخاوت
۹. بخشش
۱۰. گذشت
و...
اجازه ندهید بداخلاقی کودکتان بر مهارتهای فرزند پروری شما غلبه کند و شما هم بد اخلاق شوید!
👈 به هنگام بروز بدخلقی در کودکتان سعی کنید با کشیدن نفس های عمیق آرامش خود را حفظ کنید و هر آنچه باعث عصبانیت، نفرت و خشونت شما می شود را به فراموشی بسپارید.
قبل از نه گفتن به کودک ۳ سوال از خود بپرسید:
۱- آیا این دفعه واقعا مهمه که نه بگم؟
۲- اگر موافقت کنم، فرزندم رو به خطر میندازم؟
۳- اگر مخالفت کنم آیا دلیل خوبی برای این مخالفتم دارم؟
در نظر گرفتن این سه سوال قبل از مخالفت می تواند برای شما بسیار کمک کننده باشد...
کج خلقی کودک معمولا وقتی خواسته های کودک برآورده نمی شود بروز میکند و در دوره ابتدایی رشد طبیعی است.
توجه داشته باشید که در این دوره کودک هنوز نمی تواند احساساتش را به خوبی بیان کند و این وضعیت را بدتر میکند.
خستگی، گرسنگی، یا بیمار بودن کودک ممکن است باعث شود دورههای کجخلقی بیشتر و شدیدتر شوند.
کجخلقی یا نحسی کردن کودک شامل دورههایی از رفتارهای ناخوشایند و قهر کردن یا فورانهای عاطفی به صورت گریه و جیغ و داد و بیداد است.
کجخلقیها معمولا حدود 12 تا 18 ماهگی آغاز میشود، بین 2 تا 3 سالگی بدتر میشود، بعد به سرعت تا چهار سالگی کاهش پیدا میکند و پس از چهار سالگی به ندرت این کجخلقیها بروز میکنند.
مغز کودک افعال منفی را درک نمیکند
بجای شلوغ نکن بگوييد آرام باش
به جای ندو بگوييدآرامتر راه برو
به جای جيغ نزن بگوييد آرامتر حرف بزن
وقتی کودک به شما می چسبد، عصبانی نشوید!
👈 در این اوقات، به یاد داشته باشید که کودک با شما بودن را بیشتر از هر چیز دیگری در این دنیا ترجیح می دهد.
دانستن این نکته کمک می کند تا شما احساس آشفتگی و پریشانی کمتری داشته باشید.
کودکی که فراوان توبیخ و سرزنش شود،احساس حقارت میکند
او برای جبران این احساس،
دروغ میگوید تا با دروغش خود را بزرگ نشان دهد؛ پس سرزنش را قطع کنید
خوردن سیب،فکّ کودک راتقویت میکند ومواد مغذی موجوددرآن باعث تقویت ساختاردندان واز بین بردن باکتریها میگردد!آب سیب به دهانشویه طبیعی شهرت دارد!سیب سبزخاصيت ضدعفوني کننده دارد
#محرم_نزدیک_است 🏴
ما سر شکسته های سر افراز زینبیم
سرباز زینبیم؛ جانباز زینبیم
مانده دو روز تا به #محرم حسین جان
ما در دعا دخیل به اعجاز زینبیم
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#اللهم_الرزقنا_زیارة_الکربلا
@asraredarun
●➼┅═❧═┅┅───┄
مشاور خانواده| خانم فرجامپور
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 📕 #داستـــــان #تاپــــروانگی🦋 #قسمت_پنجاه_ششم ✍بی بی چفیه ی علیرضا را به ارشیا بخ
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
📕 #داستـــــان
#تاپــــروانگی🦋
#قسمت_پنجاه_هفتم
✍تکیه داده بود به چهارچوب در آشپزخانه و با فکری که هنوز درگیر پیشنهاد ترانه بود به بی بی نگاه می کرد که مشغول آشپزی بود.
_سختتون نیست تو هوای سرد بیاین اینجا؟ کاش آشپزخونه توی حیاط نبود.
_زندگی رو هرجور بگیری همونجور می گذره مادر، من دیگه عادت کردم. اگه همین دو قدم راهم نرم، اگه روزی چار بار آفتاب نخوره به سرم، اگه بخوام مثل بچه هام خودمو توی قوطی کبریتای بدون حیاط و باغچه زندونی کنم، که دیگه واویلاست...
_راستم میگین... خانوم جون منم شبیه شما حرف می زد
_خدا رحمتش کنه
_خدا رفتگان شما رو هم بیامرزه
_چرا فوت شد؟ زود تنهاتون گذاشته
_بیماری قلبی داشت، اما نه اونقدر که ناغافل کارش به سکته برسه...
_بمیرم برای دلت که به این سن هم از مادر یتیمی و هم از پدر... می دونی عمرش به دنیا نبوده وگرنه این همه دکتر و دوا و دارو! خدا که نخواد یه برگ از این درختا به زمین نمیفته
_بله... درسته
بی بی نفس عمیقی کشید و سرش را تکان داد، انگار زیرلب دعایی خواند که ریحانه نشنید.
_من بلدم کوکوها رو سرخ کنما، شما حداقل یکم استراحت کنید
_البته که بلدی! حالا باید دستپخت عروس خانومو بخوریم، اگه به تعریف باشه که شوهرت حسابی برات سنگ تموم گذاشته...
_ارشیا؟!
_بله
_از من تعریف کرده؟
بی بی همانطور که با دست کوکو را قبل از انداختن توی تابه، شکل می داد، خندید و گفت:
_یعنی تعریف نداری؟
_خب آخه... ارشیا ازین کارا نمی کنه معمولا
_جونش به جونت بنده! منتها مرده و غرورش؛ نمیگه چون شبیه آقاشه... اونم جونش واسه من در می رفت اما اخمش و ایرادگیریش همیشه به راه بود! حالا ارشیام لنگه ی اون خدابیامرزه. توام مثل خودمی... صبور و بسازی که با این خلقش کنار میای
_من آرزومه که شبیه شما باشم، ارشیا هم خوبه یعنی می دونم تو دلش چیزی نیستو پشت چهره ی جدی ش دل مهربون داره
_داره اما تو ازش می ترسی
_من؟!
یکی از کوکوهای توی بشقاب را برداشت و با دست نصف کرد و به ریحانه داد.
_زن که نباید چیز پنهونی داشته باشه از شوهرش، هان؟
کوکو را گرفت و با تعجب جواب داد:
_خب بله... نباید داشته باشه
_پس استخاره نکن و حرفتو بزن بهش
_چه حرفی؟!
_همون که اینجوری پریشونت کرده و نوک زبونته، همون که خوشیش توی چشمته و غمش به دلت!
سکوت کرد، انگار خود بی بی داشت گره ی کور شده اش را باز می کرد!
_یعنی میگی من با این گیس سفید نمی فهمم وقتی یه زن حامله ست چه شکلی میشه؟ وقتی ویار می کنه یا وقتی دلش بهم می خوره متوجه نمیشم؟ اونچه که شما جوونا تو آینه می بینید ما تو خشت خام می بینیم دورت بگردم. نمی دونم چرا خبر به این خوبی رو که باید مژدگونی هم داشته باشه، پهلوی خودت نگه داشتی؟!
_همینجوری... خودمم تازه فهمیدم
_تو بگو یه روز! همونم پشت گوش انداختی، ماشالا سنی ازش گذشته ها. آقاش که به این سن و سال بود ما با بچه هامون بزرگ شده بودیم.
دلش را باید می زد به دریا، دهان باز کرد و گفت:
_ارشیا بچه نمی خواد بی بی!
_استغفراله... بیخود کرده هرکی قدر نعمت خدا رو ندونه، می خواد پسر خودم باشه یا هرکی دیگه... حالا لابد دوبار برگشته از سر شکم سیری یه چیزایی گفته ولی هر مردی بچه دوست داره.
_ولی...
_مطمئن باش که بیخودی گفته، همین امروز بهش بگو... باید بگی!
⇦نویسنده:الهام تیموری
⏪ #ادامہ_دارد....
@asraredarun
اسرار درون
🌸
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌼