نکاتی که والدین باید در مجالس عزاداری رعایت کنند....
1- کودک را نباید به مدت طولانی در عزاداری نگه داشت به ویژه در تاریکی.
2- عزاداری نباید مانع بازی او شود حتی بهتر است در یک فضای مناسب بازی کند و صدای روضه غیر مستقیم به او برسد.
3- کودکانی که در سنین پایین هستند و فرق گریه بر امام حسین (ع) با انواع دیگر گریه را نمی دانند از گریه کردن مادران خود ناراحت می شوند و دچار اضطراب و ناامنی می گردند و چه بسا خاطره بد از این مجالس در یادشان باقی بماند. حتی المقدور در مجالسی که روضه ی باز خوانده می شود و یا برخی افراد با فریاد غیر متعارف به خودشان لطمه می زنند حضور نیابید و در مقابل کودک خردسال خود گریه و شیون نکنید و در این ساعات در فضای دیگر با فرزند خود بازی کنید و یا حواس او را پرت کرده و بیشتر در زمان سخنرانی و یا سینه زنی درمجلس حضور یابید.
4- وسایلی مانند پرچم، طبل کوچک، شال و کتابهای عکس دار امامان را در حد توان برای او تهیه کنید.
5- مجالسی را انتخاب کنیم که همخوانی بیشتری با کودکمان دارد و نظر او را دراین مورد ترجیح دهیم و خاطرات خوب، محفل اجتماعی و دوستی های ارزشمندی را برای او فراهم کنیم.
6- کودک باید در مراسم عزاداری هم کودکی کند؛ نباید طوری شود که از این مجالس دلزده شود. نباید انتظار داشت کودکان دراین مجالس مانند بزرگسالان بنشینند و عزاداری کنند.
7- برای کودکان حتما مقداری غذا،کاغذ و مداد یا وسایل اسباب بازی کوچک همراه داشته باشید تا حوصله کودک سر نرود.
مهارت های مختلف را کسی به کودک یاد نمی دهد و نباید هم یاد بدهد؛ بلکه کودک در تجربه های خودش آن ها را فرا می گیرد. بعضی ازوالدین مثلاً اصرار می کنند که کودکشان شمردن را یاد بگیرد خوب تا میلیون بشمارد چه فایده ای برای کودک دارد؟ وقتی مفهوم آن را فرا نگرفته. اگر کودک فقط مفهوم یک تا ده را درک کند، ریاضی را به طور کل فرا گرفته است.
مفهوم اضافه شدن، کم شدن همه مهارت های فکری هستند که خود کودک باید به دست بیاورد نه با آموزش والدین تا با کمک این مهارت ها بتواند پردازش کند.
یکی از مسائلی که در کودکان وجود دارد ولی در ما بزرگسالان از بین رفته است، درک عظمت و بی کرانگی و درک وفور است. ما بزرگ ترها درک وفور نداریم به همین دلیل هم نا امن هستیم. اتاق لگو یکی از هدف هایش این است که درک وفور را در بچه ها تقویت کند. بساز و برو، یک مفهوم عرفانی است؛ و این که همه چیز هست، نترس و فقط به ساختن فکر کن؛ این ها همه درک فلسفی هستند.
قدیمی ها می گفتند که بچه باید چشم و دل سیر بار بیاید. اما بچه های ما محدود بار می آیند چون درک عظمت و درک وفور ندارند. ذهن ما از هستی کوچک است و این همه وفور را نمی بینیم.
پرتاب کردنهایی که از روی خشم و عصبانیت رخ میدهد را نادیده بگیرید، چرا که اگر کودک بفهمد به وسیله این رفتار میتواند نظر شما را جلب کند آن را بارها و بارها تکرار خواهد کرد.
در عوض به او بگویید «اگر عصبانی هستی بهتره حرف بزنی، اینجوری من بهتر میفهمم مشکلت چیه.» به روشهای مختلف او را به استفاده از کلمات و بیان احساساتش تشویق کنید.
اگر کودک شما با پرتاب کردن مثلا یک مکعب چوبی در حال آسیب رساندن به کودک دیگری است، با همان آرامش او را منع کرده و بگویید «این کار خطرناکه» و به طور موقت از روش محرومیت استفاده کنید که بسته به سن کودک از ۳۰ ثانیه تا چند دقیقه میتواند باشد.
مراقب تن صدایتان باشید، هیچ اشکالی ندارد اگر با تن صدا و لحنتان به کودک بفهمانید که از این کار او ناراحت شدید اما هرگز عصبانیت را در صدایتان نشان ندهید.
ساز و کار تربیت
در ساز و کار تربیت دینی، به پدر و مادر توصیه میشود که با فرزند، ارتباط شدید عاطفی برقرار کنند. نتیجۀ این ارتباط عاطفی، تعلّق روحی میان پدر و مادر با فرزند میشود.
به صورت طبیعی، وقتی پدر و مادری که فرزند به آنها تعلّق عاطفی دارد، با او قهر میکنند، از نظر روحی، فشار سنگینی بر فرزند، وارد میشود. پس نباید قهر، طولانی شود تا این فشار، موجب وارد شدن آسیب روحی به فرزند نشود.
تحلیل فرزند از قهر پدر و مادر با او، بسیار مهم و تأثیرگذار است.
در کودکی نظام باورهای کودک شکل میگیرد و والدین تاثیر فوقالعاده ای در رشد افکار منفی و مثبت فرزندشان دارند...
موقع صحبت کردن با آنها
مدام از بی پولی سخن نگوییم
تو چه قدر تنبل هستی
آخرش هیچی نمیشوی
و امثال اینها
ذهن آنها را با با برکت و فراوانی دنیا
با اینکه چقدر فوقالعاده و دوست داشتنی هستند و اینکه آینده درخشانی در انتظار شان هست آشنا کنید تا واقعا قدرتمند شوند و با دید مثبتی زندگی کنند.
اگر كودك در خانواده ايی بزرگ شود كه از ابتدا ببيند مادر و پدر به روی هم لبخند می زنند:
اگر محبت و عشق را در نگاه و كلام مادر نسبت به پدر ببيند؛
اگر گرمای عشق را بر دستان پدر بچشد؛
اگر ببيند مادر با شوق و محبت ،همسر خود را صدا می زند و پدر با شوق و محبت ،جواب می دهد؛
روحش از همان طفوليت ،درست تغذيه می شود و در زندگی آينده ی خود نيز موفق خواهد بود.
آیت الله حائری شیرازی: من یادم هست وقتی که بچه بودم، در خانواده وقتی همه به خواب میرفتند، آخر شب میآمدم خدمت پدر. پدرم این قصههای پیغمبران را در همان طفولیت برای من نقل میکرد و گاهی مثلاً یک قصه چندین شب طول میکشید و همینطور مقید بودم و گوش میکردم. وقتی این برنامهاش مصادف شد به ایام محرم، پدرم جریان عاشورا و جریان مسافرت حضرت، جریان بیعت گرفتن از امام حسین در مدینه، جریانی که از این ماه رجب شروع شده است، به تفصیل، شب به شب نقل میکرد.
اینها کارهای موثری است. یعنی پدر و مادر یکی از خدمات بزرگی که به فرزند میکنند همین است که سرگذشت اینها را برای طفل بیان کنند. این در وجود طفل از همان طفولیت اثر میگذارد. در اخلاقش، کردارش، رفتارش، در عبادتش، نمازش، روزه اش اثر میگذارد و همهٔ اینها را اصلاح میکند.
#تربیت_فرزند
@asraredarun
#شب_پنجم_محرم
#عبدالله_بن_حسن_علیه_السلام
دیدم بریده شد نفسِ ربنایِ تو
در زیر دست و پاست عمو دست و پای تو😭
می آمد از اَواخرِ مقتل صدای تو
از خیمه آمدم که بمیرم برای تو
خوردم قسم به فاطمه، تا زنده ام عمو
با سنّ کم برای تو رزمنده ام عمو
رضاباقریان
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
@asraredarun
●➼┅═❧═┅┅───┄
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری #عزدار_حقیقی 🏴
🥁 عزاداری ما، از جنس عزاداریِ غیرشیعیان برای امامِ ماست!
✔️ واقعاً مدلِ عزاداری شیعی چیست که سالهاست درآموختنش، وا ماندهایم؟
instagram.com/ostad.shojae1
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
2_5424726858023311624.mp3
8.07M
#نوای_حسینی 🏴
زمین دور خودش میگرده اما من
فقط دور تو میگردم
زمان کوتاهه تا جایی که میتونم
دلم رو عاشقت کردم...
Montazer.ir
#رضا_هلالی | نفسم
@Ostad_Shojae
هدایت شده از مشاور خانواده| خانم فرجامپور
سلام 🌹
در خدمتتون هستم
با بحث مشاوره
در رابطه با 👇
✴️خانواده و مشکلات خانوادگی
✴️همسرداری
✴️سیاستهای زنانه
✴️تربیت فرزند
✴️ازدواج
✴️اصلاح تغذیه
✴️مسائل اعتقادی
(فرجامپور)
جهت تنظیم نوبت به ای دی زیر پیام بدید
👇👇
@asheqemola
مبحث نکات و سیاست های همسرداری و طب اسلامی را در این کانال پیگیر باشید👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
کانال فرم های مشاوره
https://eitaa.com/joinchat/3032088595Cbc12a9d09e
#نظر_شما
خیلی بزرگوارید
خیلی وجودتون، صحبتاتون برام پر از آرامش و امید و زندگیست
دعای امام زمان و مادرشون فاطمه زهرا بدرقه زندگیتون.❤️❤️❤️
واقعا خیلی ممنونم ازتون که دلسوزانه و خواهرانه راهنماییم میکنید
خداوند به بهترین نحو براتون جبران کنه
که با محبت برام وقت میزارید
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
خدا را شکر🌺
هر چه هست لطف خداست🌺
التماس دعا🌺
مشاور خانواده| خانم فرجامپور
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 📕 #داستـــــان #تاپــــروانگی🦋 #قسمت_شصت_چهارم ✍طاها ناراحت بود، انگار شنیدن واقعیت
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
📕 #داستـــــان
#تاپــــروانگی🦋
#قسمت_شصت_پنجم
✍فردا همان آخر هفته ای بود که ترانه از او خواسته بود تا دشمن شادشان نکند! یعنی خانه ی عمو دعوت بودند، چون اربعین بود و مثل همیشه بساط نذری به راه بود... می توانست مثل این چند وقت اخیر نباشد و یا تنها برود و بخاطر نبودن ارشیا هزار بهانه بیاورد اما حالا شرایط باهمیشه فرق کرده بود...
ارشیا توی همین دو سه روز بارها پیام داده و زنگ زده بود، شبیه قبلترها نبود، بی تفاوت نبود و همین هم ریحانه را خوشحال می کرد و هم نگران! هرچند ریحانه گارد گرفته بود، اصلا برای پروانه شدن مجبور بود این پیله ی موقت را دور خودش داشته باشد!
امروز گوشی را روی حالت پرواز گذاشته بود چون باید فکر می کرد، بس نبود این آشفتگی ها و مدام دور ماندن از هم؟ حالا که ارشیا با همه ی خطاها باز هم کوتاه آمده و غرورش را کنار گذاشته بود پس تکلیف خود ریحانه چه بود؟ وظیفه ای نداشت در قبال همسر و کودکش؟ اصلا تا کی باید دربه در می ماند؟ بیچاره طفل بی گناهش... تصمیمش را باید می گرفت. حتی شب قبل از خواب برای خودش خط و نشان هم کشید! فردا باید می رفت خانه ی عمو... از همین جا باید تغییرات را شروع می کرد.
صبح آماده شد و برعکس ترانه که متعجب بود از رفتارش، خودش با آرامش آماده شد و راهی شدند. نمی دانست چه پیش می آید اما دلش گواهی بد هم نمی داد. وارد کوچه که شدند با دیدن پرچم هیئت و دود غلیظ اسفندی که همه جا را پر کرده بود اشک به چشمش نشست. چقدر امسال از این فضاهای دوست داشتنی دور مانده بود. عمو با دیدنش لبخند دندان نمایی زد و مثل همیشه گرم و صمیمی خوش آمد گفت و بعد هم زنش را صدا زد...
زنعمو هم که حسابی دلتنگش بود دو سه باری در آغوشش کشید و کلی قربان صدقه اش رفت. خوشحال بود از قرار گرفتن در جمع اقوامی که این چنین از حضورش استقبال می کردند و دوستش داشتند.
ده دقیقه ای از توی حیاط بودنشان گذشته بود که زنعمو گفت:
_ریحانه جان، پاشو بیا بریم سر دیگ. یه همی بزن حاجت بگیری، می دونی که این شله زرد ما خوب حاجت میده
و چشمکی حواله ی ترانه کرد، ترانه با خنده گفت:
_وا! خاک بر سرم زنعمو... حالا نوید اگه بشنوه فکر می کنه راست میگین
_مگه دروغ میگم گل دختر؟
_نه نه، منظورم این نبود ولی خب به این شوری نبوده که. حالا هر دختر مجردی که بره پای دیگ واسش حرف درمیارن، وگرنه من که تا بیام دست راستو چپمو بشناسم این نوید پاشنه ی خونه رو از جا کند و ما رو برد... همه هم شاهدن!
زنعمو که انگار از اداهای ترانه به وجد آمده بود خندید و بعد بین انگشت اشاره و شصتش را گاز گرفت و گفت:
_خدا خفت نکنه دختر... همیشه ی خدا جواب تو آستین داری. بسه دیگه نخند دهنت کج میشه روز اربعینی... استغفراله
چادرش را جمع کردو دست ریحانه را گرفت و رفتند کنار دیگ. ملاقه ی دسته بلند را برداشت، با بسم الله شروع کرد به هم زدن و بعد به او داد. ریحانه زیرلب صلوات فرستاد و به حاجت هایش فکر کرد. کاش ارشیا هم بود، کاش بچه شان صحیح و سلامت به دنیا می آمد، هنوز هم بخاطر معجزه ای که شده بود شاکر خدا و امام حسین بود... کاش خدا لطف را در حقش تمام می کرد و این روزهای بلاتکلیف انقدر کش نمی آمدند. ترانه با آرنج به پهلویش زد و از حال و هوای خوبی که داشت درآوردش. با اخم برگشت و پچ پچ کنان گفت:
_هوی، چته تو؟ پهلوم دراومد
_خب بابا ببخشید هول شدم
_چه خبره مگه؟
_اونجا رو... ببین کی اومده
_کی اومده؟ لابد عمه ی خدابیامرزه
خوشمزه جان! طاهاست... اوناهاش جلوی در
با بهت سرش را چرخاند و نگاه کرد به آن طرف، راست می گفت. بعد از چند سال می دیدش؟ طاها آمده بود اما تنها نه!
⇦نویسنده:الهام تیموری
⏪ #ادامہ_دارد....
@asraredarun
اسرار درون
🌸
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌼
مشاور خانواده| خانم فرجامپور
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 📕 #داستـــــان #تاپــــروانگی🦋 #قسمت_شصت_پنجم ✍فردا همان آخر هفته ای بود که ترانه ا
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
📕 #داستـــــان
#تاپــــروانگی🦋
#قسمت_شصت_ششم
✍با بهت سرش را چرخاند و نگاه کرد به آن طرف، راست می گفت. بعد از چند سال می دیدش؟ طاها آمده بود اما تنها نه!
دختری بلند قامت، با چادر عربی و چشمانی سبز کنارش بود. خوش خنده بود و بامزه... ناخودآگاه لبخند زد. ترانه با طعنه پرسید:
_به به زنعمو، انگار فقط ما نبودیم که حاجت روا شدیما
زنعمو با ذوق و آرام گفت:
_الهی شکر، بالاخره این بچه هم از خر شیطون اومد پایین و حرف منو آقاش رو خوند. فائزه رو سه ماه پیش نشون کرده بودم، دفعه اوله باهمن! ایشالا به امید خدا بعد از ماه صفر، عقد می کنن.
ریحانه نیازی نداشت فکر کند! خوشحال شده بود، می دانست طاها بعد از شنیدن خبر ازدواج ناگهانی اش آن هم با مردی با وضعیت و شرایط ارشیا حسابی شوکه شده بود. حتی با خانم جان هم صحبت کرده بود تا نظرشان را عوض کند... طاها تنها کسی بود که علت این ازدواج را می دانست! حالا بعد از چند سال خودش هم تصمیم گرفته بود از انزوا درآید و این خیلی خبر خوبی بود برای ریحانه!
طاها بعد از احوالپرسی با بقیه پیش آمد و با دیدن ریحانه، چند لحظه ای مکث کرد و بعد مثل همیشه و همانطور که در شانش بود احوالپرسی کرد:
_سلام
_سلام پسرعمو
_خوب هستید ان شاالله؟ خیلی خوش اومدین
_ممنونم
ریحانه با چشم و البته لبخند به فائزه اشاره کرد و گفت:
_تبریک میگم، خوشبخت باشید
_تشکر
و بعد به صورت شرمزده ی نامزدش نگاه کرد و معرفی کرد:
_ترانه و ریحانه خانم، دخترعموهای بنده
_خیلی خوشبختم
_ما هم همینطور عزیزم
_خدا رو هزار مرتبه شکر که بعد مدتها دوباره دور هم جمع شدیم، فقط جای ارشیا خان خالیه
زنعمو سری تکان داد و کلام همسرش را کامل کرد:
_خیلی، هم آقا ارشیا و هم بچم فاطمه
ترانه پرسید:
_وا راستی فاطمه کو؟
_خیلی دوست داشت بیاد منتها دکتر بهش استراحت مطلق داده
_خدا بد نده
_خیره مادر، قراره نوه دار بشم ایشالا
ترانه با شوق گفت:
_وای آخجون چه عالی... پس دو طرفه خاله شدیم
چیزی توی دل ریحانه هری پایین ریخت، عرق شرم روی پیشانی اش نشست. واهمه داشت از سر بلند کردن و پاسخ تبریکات عمو و زنعمو را گفتن. کاش ترانه جلوی دهانش را گرفته بود. آخر سر دیگ نذری و آن هم در حضور طاها جای باز کردن چنین مساله ای بود؟!
زیرچشمی نگاهی به طاها کرد، او چطور باور می کرد چنین خبری را؟ دست ردی که به سینه اش خورده بود بخاطر همین موضوع بود اصلا. طاها که ملاقه را گرفته و خیلی خونسرد شروع به هم زدن شله زرد کرده بود، سر بلند کرد و با لبخند به ریحانه گفت:
مبارک باشه دخترعمو، ایشالا بسلامتی سلام
و این دومین شوک امروز بود. سر رسیدن ارشیا درست وقتی طاها و ریحانه با لبخند مقابل هم بودند!
⇦نویسنده:الهام تیموری
⏪ #ادامہ_دارد....
@asraredarun
اسرار درون
🌸
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌼
┄┅─✵💔✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
اول کار است
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
باب اسرار است
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
نغمه جان است
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحیم
سلام صبح بخیر🌺
@asraredarun
┄┅─✵💔✵─┅┄
#شب_پنجم_محرم
#عبدالله_بن_حسن_ع
رهاکن عمه مرا باید امتحان بدهم
رسیده موقع آنکه خودی نشان بدهم
رها کن عمه مرا تا شجاعت علوی
نشان حرمله و خولی و سنان بدهم
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
@asraredarun
●➼┅═❧═┅┅───┄
هدایت شده از علیرضا پناهیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ یک تجربه عاشقانه
👈🏼 حسین(ع) تو را با خود خواهد برد ...
#محرم
@Panahian_ir
هدایت شده از علیرضا پناهیان
14.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌍 کلاننگری؛ راهی برای زمانشناس شدن
🔻چه کسی ۱۰سال قبل پیشبینی میکرد امروز به چنین قدرتی تبدیل شویم؟
🔻۱۰سال بعد به کجا خواهیم رسید؟
⚠️شبکههای ماهوارهای با چه روشی مخاطب خودشان را فریب میدهند؟
👈🏻 اگر کلان نگر باشیم، مسیر زمانه را تشخیص خواهیم داد
🔥 آینده از آن ماست ..
👈🏻 این کلیپ از جلسه چهارم مبحث "#مختصات_زمان_ما و آیندهای که تا ظهور در پیش داریم" تهیه شده است.
#تصویری
@Panahian_ir
هدایت شده از علیرضا پناهیان
🌱 انجام عمل مخلصانه سخت است و شاید محال،
اما اشک برای امام حسین(ع) یک عمل مخلصانه است که خداوند متعال به راحتی به ما اجازه داده است.
خدایا ممنونتم که به من حسین(ع) دادهای.
◾️علیرضا پناهیان
@Panahian_ir
🏴اشک بر امام حسین علیه السلام، درمان بیماری های روحی و جسمی
✍ امام رضا علیه السلام: اشک بر حسین، گناهان بزرگ را فرو می ریزد.
📚 بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۸۴
طبق فرموده امام صادق علیه السلام، یکی از علل بیماری، گناه است. بنابراین، توبه و هر عاملی که پاک کننده گناهان باشد، می تواند درمان بیماری باشد.
در نتیجه طبق فرمایش امام رضا علیه السلام، اشک بر امام حسین علیه السلام پاک کننده گناهان و به تبع آن شفای بیماری است.
🔆💠🔅💠﷽💠🔅
💠🔅💠🔅
🔅💠🔅
💠🔅
🔅
✅چای کوهی
✍در افرادی که تشخیص ورم معده دارند، از صدای شکم شکایت میکنند و نفخ دارند و گاهی بیعلت، دچار بیرون روی میشوند نیز نوشیدن آن توصیه میشود.
جوشانده آن نیز برای اکثر بیماریهای رطوبتی بخصوص بیماریهای روماتیسمی و درد مفاصل کاربرد دارد.
برای سیستم عصبی خاصیت آرامبخش دارد.
مصرف این گیاه خستگی ذهنی را بر طرف میسازد.
به علت انرژیزایی و نشاطانگیزی میتواند برای رفع خستگی و بیحوصلگی در افراد افسرده سرد مزاج مورد استفاده قرار گیرد.
چای کوهی باعث افزایش اشتها میشود.
این گیاه در درمان و بهبود دردهای قاعدگی مؤثر است. گرفتگی صدا را باز میکند و خلطآور است
🔅
💠
🔅💠🔅
💠🔅💠🔅
🔆💠🔅💠🔅💠🔅
🔆💠🔅💠﷽💠🔅
💠🔅💠🔅
🔅💠🔅
💠🔅
🔅
📌شیر مادر واکسن طبیعی
✍ یکی از ضروری ترین واکسن های هر نوزاد که بر روی سلامتی افراد تا آخر عمر آنها موثر است، شیر مادر هست. فواید بسیار زیادی در شیر مادر وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می شود.
🔰فواید شیر مادر:
ترکیبات شیر مادر متغیر است و در هر بار شیردهی، شیر اولیه کمترین میزان چربی و شیر آخری بیشترین میزان چربی را دارد تا کودک کاملا سیر شود.
ترکیبات شیر مادر با گذشت سن نوزاد هم تغییر می کند و متناسب با نیازهای بدن و رشد او می شود.
شیر مادر راحت ترین هضم و جذب را دارد، و مشکلات گوارشی ناشی از شیر خشک ها را ندارد.
شیر مادر حاوی موادی است که از بدن کودک در مقابل باکتری ها و ویروس ها محافظت می کند.
نوزادانی که با شیر مادر تغذیه می شوند، در دوران نوزادی و کودکی کمتر بیمار می شوند. این نوزادان کمتر در معرض ابتلا به بیماری های آسم و آلرژی قرار دارند.
✍ حکیم دکتر روازاده
🔅
💠🔅
🔅💠🔅
💠🔅💠🔅
🔆💠🔅💠🔅💠🔅