💢احترام پدر رو
مادر
نگه می داره
آقا ،
بچه باید از مامان و بابا حساب ببره
بله صد البته✅✅
البته
نه به خاطر← اخلاق بد →پدر، بچه ها حساب ببرن
پس مادر اونجا چیکارست؟؟؟
** مادر، باید احترام برای
پدر نگه داره
می گه:
بچه ها بابا
بابا اومد😍😍
👌از اون طرف
پدر هم
حرمت مادر رو حفظ کنه
اونوقت این بچه ها چه خوب میشن.☺️
هدایت شده از علیرضا پناهیان
10.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 زیادی غصه خودت را نخور!
#تصویری
@Panahian_ir
امام رضاعلیه السلام
ﻫﺮ ﮐﺲ ﺑﮕﻮﻳﺪ: «ﻟﺎ ﺣﻮﻝ ﻭ ﻟﺎ ﻗﻮﺓ ﺍﻟﺎ ﺑﺎﻟﻠﻪ» ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻧﻮﺩ ﻭ ﻧﻪ ﺑﻠﺎﺀ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻭﯼ ﺩﻓﻊ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺁﺳﺎﻧﺘﺮ ﺁﻥﻫﺎ ﺧﻨﺎﻕ ﺍﺳﺖ.
-اخبار و اثار امام رضا ع
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
#حال_ندارم_فریب_شیطان_است‼️
#آیت_الله_قاضی
این وسوسه #شیطان است ڪه
شما گـــمان می ڪنید حال ندارید.
باید #توجه ڪرد به #نماز_اول_وقت
دائم الوضو بودن، #نماز_شب، #مراقبه
و محاســـــبه از لــزومات ســـیر و
سلوڪـ است.
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
گاهی ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﯼ
ﯾڪﺒﺎﺭﻩ ﺑﺮﺳﺮ ﺁﺩﻣﻲ
ﺁﻭﺍﺭ ﻣﻴﺸﻮﺩ …
ﮔﺎﻫﯽ ﮔﺮﻩ ﻣﮯﺍﻓﺘﺪ
ﺑﺮ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﻣﺎﻥ
ﮔﺎﻫﻲ
ﻓﺮﺻﺖ ﺭﺳﯿﺪڹ
ﺑﮧ ﻣﺸڪﻼﺕ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ
ﺍﻟﻬﻲ …
ﺍﯾﻦ ﮔﺎﻫﮯ ﻫﺎ
ﺩﺳﺘﻤﺎڹ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮ …
ڪﮧ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻫﻤﯿﺸﮧ
ﻣﺤﺘﺎﺟﯿﻢ...♥️
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
داستان کوکانه😍🌹
برای کوچولو های نازنین👶🌺
ومامان های نازنین ☺️🌸
#داستان_کودکانه
🌸به نام خدای مهربون🌸 دوستهای صمیمی💞 زنگ نقاشی بودخانم معلم روی تخته یه نقاشی کشیدوگفت :بچه هاشماهم این نقاشی روتودفترهاتون بکشید 📖📖بعضی ازبچه هامیگفتن وااای چقدرسخته واعتراض میکردن😂😂 وبعضی ازبچه هاهم بدون حرف شروع کردن به نقاشی کشیدن ☺️☺️محدثه وزهراهم دفترهاشون روبازکردن تانقاشی روبکشن📝📝زهرابه محدثه گفت میشه یکم دفترت روببری اون طرفترتاجابازتربشه ومنم راحت بتونم دفترم روبازکنم ونقاشیم روبکشم ☺️☺️ولی محدثه گفت میبینی که جاکمه وصورتش روبرگردوندوشروع کردبه نقاشی کشیدن وبه حرف زهراتوجهی نکرد😠😠زنگ تفریح هم اصلابازهراصحبت نکردورفت بادوستان دیگرش بازی کرد😧😧وقتی هم زنگ خونه خوردکیفش🎒🎒 روبرداشت وازکلاس بیرون رفت ومنتظرزهرانشد که باهم برن 😔😔وقتی ازدرمدرسه اومد بیرون یک دفعه رعدوبرق ⚡️⚡️شد وبارون گرفت ⛈⛈محدثه یادش افتاد که صبح مامانش بهش گفته بود که هواابریه☁️☁️ وباخودش چترببره🌂ولی اون فراموش کرده بود که چترش روبرداره😭😭همینطوری زیربارون داشت راه میرفت که شنیدیک نفر صداش میکنه ومیگه محدثه صبرکن تاباهم بریم برگشت ونگاه کرددیددوستش زهراست که چترش روبازکرده وداره میاد🌂🌂زهرااومدوچترروبالای سردوتاشون گرفت😊😊 وگفت اینطوری بهتره هیچ کدوممون زیربارون خیس نمیشیم💦💦محدثه بخاطررفتاری که زنگ نقاشی بازهراداشت واون روناراحت کرده بودخیلی خجالت کشید🙈🙈وگفت:زهراجون من روببخش من امروزرفتارم باشماخوب نبود🙏🙏زهراگفت اشکال نداره من ازدستت ناراحت نیستم 😍😍تودوستی ازاین دلخوری هاپیش میاد مهم اینکه متوجه رفتاراشتباهمون بشیم وحتمامعذرت خواهی کنیم وگذشت داشته باشیم وهمدیگرروببخشیم💜❤️چون دوستی خیلی باارزشه ونبایدبخاطرمسایل پیش پاافتاده بهم بخوره☺️☺️محدثه گفت بله درسته منم سعی میکنم ازاین به بعدبیشترمراقب دوستی مون باشم😘😘 تااونهارسیدن خونه بارون هم بنداومدوخورشید خانم بالبخند🌞🌞تواسمون ظاهرشد..(محدثه)
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w