🎁هدیه ما برای شما
برگزاری بهترین و پربار ترین و البته کامل ترین
#دوره_سیاستهای_زنانه است
که در واقع یک پک کامل
از این مباحث است👇
💫یک سبک متفاوت از زندگی را امتحان کنید
با 🔽
سر فصل های دوره👇
#سیاستهای_زنانه
1️⃣خودشناسی و خودباوری
2️⃣شخصیت شناسی
3️⃣تفاوتهای زن و مرد
4️⃣نیازهای زن و مرد
5️⃣عوامل مهم خیانت و راهکارهای درمانی
6️⃣اتاق خواب ایده آل
7️⃣رابطه صحیح و اصولی
8️⃣ایده های ناب دلبری کردن
9️⃣راهکارهای درمان تنوع طلبی
0⃣1⃣سیاستهای کلامی
1⃣1⃣زبان عشق
و هزاران نکته ناگفته که لازمه هر خانم با #سیاستی بلد باشه تا زندگیش عسل بشه. همراه نود روز پشتیبانی ۲۴ ساعته
وتمرین ها و تکالیف بسیار کاربردی
💫همین الان عضو بشین زندگی کوتاه است آنرا شیرین کن 👇
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
که حاصل
سالها مطالعه و تحقیق و تجربه است✅
تجربه هزاران مشاوره موفق 👌
که خدا را شکر به لطف خودش
تونستیم خیلی از زندگی ها را از طلاق عاطفی
و جدایی کامل نجات بدیم💥
✅توی این دوره
کای آموزش عالی داریم
با پشتیبانی ۲۴ ساعته
و تمرین و تکالیف بسیار ناب و کاربردی
تا بهتون کمک کنیم طعم شیرین و لذت بخش زندگی زناشویی را بچشید💞
بارها و بارها در مشادره ها با خانم هایی صحبت کردم
که متاسفانه می گفتند،
دیگر هیچ حسی به همسرم ندارم😱
از همسرم متنفرم😱
یا اینکه
فقط به خاطر بچه ها دارم تحملش می کنم😱
و....
می دونید این حرفها یعنی چی؟؟
یعنی
فاجعه🤯
یعنی همان چیزی که شیطان رجیم می خواد👹
چرا به اینجا رسیدند؟
چرا نا امید شدند؟
چرا از زندگی لذت نمی برند؟
مگر نه اینکه خداوند می خواد که ما از زندگی لذت ببریم؟
جواب این سوالها را بدید تا برگردم و درباره اش صحبت کنیم👌
هدایت شده از مشاور خانواده| خانم فرجامپور
نظرات، پیشنهادات و سوالهاتون را می تونید برای ادمین بفرستید👇
@asheqemola
یا ناشناس 👇
لطفا، سوالات، نظرات و پیشنهاداتتون را برام ناشناس بفرستید✅
لینک ناشناس👇👇👇
https://harfeto.timefriend.net/16819268027013
#نذر_فرهنگی
به مناسبت سالروز شهادت امام رئوف
به این صورت👇
لطفا هر چه سوال درباره #دوره_سیاستهای _زنانه دارید
یا درباره #سیاستهای_زنانه
برامون بفرستید تا در یک ویس
پاسخ بدم
@asheqemola
زمان ارسال سوالات فقط تا پایان فردا شب✅
۴۱)
#تینا
#قسمت_۴۱
آهی کشیدم و نگاهی حسرت بار به سینا انداختم.
با آن که از صبح چیزی نخورده بودم، نتوانستم شامم را درست بخورم. بشقابم را برداشتم و به آشپزخانه بردم. صدای زنگ گوشی پدر بلند شد.
دلم گواهی بد داد. گوشم را تیز کردم. میدانستم که حتما از طرفِ ساحل و مادرش هست و پدر باید برود. من میماندم و سر و صدا و ناله نفرین مادر.
از طرز صحبتش فهمیدم، حدسم درست است. پدر بلند شد و به اتاق رفت و چند دقیقه بعد برگشت. کتش را برداشت.
- من دیگه باید برم. کاری ندارید؟
صدای مادر به اعتراض بلند شد و او بیتوجه، در را باز کرد. مادر از جا بلند شد و با شتاب به سمتش رفت.
پدر کفشش را پوشید.
- باید برم. نمیتونم بمونم.
با رفتنش دلم در سینه پژمرد و آماده تیر و ترکشهای ناله و نفرین مادر شدم.
با بالا رفتن صدایش ترجیح دادم به اتاقم پناه ببرم. در تنهایی و تاریکی اتاق نمورم، حداقل میتوانستم گوشهایم را بگیرم و صدایش را نشنوم.
هرچه دلش خواست، نثار پدر و زن و فرزندش کرد.
🖋نویسنده (فرجام پور)
⛔️کپی و فروارد حرام❌
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
۴۲)
#تینا
#قسمت_۴۲
تکرار داستان همیشگی. به این اوضاع عادت داشتم. تا جایی که حرصش را سر من خالی نکند تمامشدنی نبود.
باز به حال سینا حسرت خوردم که خودش را به بیعاری میزد و هر وقت دلش میخواست از این دیوانهخانه بیرون میزد ولی من ناچار به تحمل بودم.
مادر تا جایی که در توانش بود سر و صدا کرد و بعد با فریاد مرا خواند؛ از همان که میترسیدم.
- تینا! بیمادر شده، کجایی بیا قرصهای من رو بیار.
بی هیچ اعتراضی به سمت آشپزخانه رفتم. در دلم به ساحل و مادرش بد گفتم که باعث این اوضاع بودند. کارهای آشپزخانه را انجام دادم تا بهانهای برای دعوا کردنم نداشته باشد؛ ولی او مسلسلوار به زمین و زمان بد میگفت. منتظر بودم داروی خوابش اثر کند و بیصدا بخوابد.
به اتاق رفتم و گوشی را برداشتم و روشن کردم. ریحانه پیام داده بود و حالم را پرسیده بود.
من هم هرچه گذشته بود برایش نوشتم. کمی دلداریام داد و گفت که فردا بیشتر حرف میزنیم.
باید خودم را کنترل میکردم و از قرارم با پرهام چیزی نمیگفتم. سخت بود ولی باید خودداری میکردم تا دوباره پرهام را از دست ندهم.
🖋نویسنده (فرجام پور)
⛔️کپی و فروارد حرام❌
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490