@ostad_shojaeاخطارِ جهادیِ قرآن.mp3
زمان:
حجم:
13.19M
✘ دعوای توبیخی و تهدیدآمیز قرآن با مومنانی که روح جهادشون رو از دست دادند و با عافیت طلبی و ترس، از روح تهاجم به دشمن، عقبنشینی کردند!
#پادکست_روز
#استاد_شجاعی #استاد_راجی
@ostad_shojae | montazer.ir
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاور خانواده| خانم فرجامپور
#همسرداری💞 #سیاستهای_زنانه_۱۳۲😍👏 رازهایی درباره مردان که باید هر خانمی بداند👌 روشهای جلب محبت هم
#همسرداری💞
#سیاستهای_زنانه_۱۳۳😍👏
رازهایی درباره مردان که باید هر خانمی بداند👌
روشهای جلب محبت همسر🤗👇
🧕خانم عزیز👇
‼️دسـت از تایید همسر خود برندارید.
بیشترین گلایه آقایان از همسران خود این است که میگویند:👇
"همسرم مرا قبول ندارد!"
🔺چنانچه همسرتان با رفتار یا گفتارش باعث آزردگی شما شده است، او را ببخشید❗️
هرگاه اختلافی به وجود آمد،
گذشته ها را به رخ او نکشید،❌
به خصوص اگر اظهار پشیمانی کرده است.
🔹اگـه باهمسرتـون بصورت طـولانی مـدت قهـرکنید...هـرچی بگـذره کینه و کـدورت بیشـتر میشه !! ❌
🔹اگه زنـدگیتون رو دوسـت دارید
به خاطـر خدا غـرور و لجبـازی رو بـذارید کنـار و کوتـاه بیاید.
🔹و برای بهبود رابطهتون از مشاور کمک بگیرید.
به علائق همسرتان عمل کنید👏
🔺مردان دوست دارند
زن ها مانند یک خانم لباس بپوشند ؛ 🧕
آنها کت و شلوار ، بلوز و شلوار و لباس های با طرح و سبک مردانه را
برای خانمها زیاد جذاب نمیدانند.❌
🧕هر خانمی
حتما باید تلاش کند تا علائق همسرش را بشناسد و برای جلب محبت همسر آنها را
البته( اگر معقول است )
حتما انجام دهد
حتما برای بهبود زندگی تون تا می توانید تلاش کنید
و حتی
پا روی دلبخواهی های خود بگذارد
و ایثار و فداکاری کند👌
مطمین باشید طعم شیرین عشق را خواهید چشید💞
5.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سیاست_رفتاری
🦋مرز صداقت در زندگی زناشویی کجاست؟؟
☘چه چیز را باید از گذشته خود بگوییم و چه چیز را نگوییم؟؟
"دکتر سعید عزیزی"
#همسرداری💞
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
┄┅─✵💞✵─┅┄
🌹🍃
#دلبرانه💞
مراقب ...
کسی باش
که دوسش داری..
چرا که درهای قلب...
همیشه باز نیست...
شبتون کنار یار 💞
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
┄┅─✵💞✵─┅┄
۲۹۵)
#تینا
#قسمت_۲۹۵
تنم لرزید و از فکری که به سرم زد، پلک هایم را روی هم فشار دادم. دوباره با صدایی که دلهره به جانم انداخت، صدایم کرد:
-تینا خانم، پیش خودت چی فکر کردی؟
مطمئن باش اگه می خواستم مثل مهتاب نابود بشی، حتما همین طور می شد.
صدای بلندش، در گوشم زنگ زد:
-بهت می گم بیا ببینمت، فرار می کنی، خودت رو مخفی می کنی. فکر کردی هیچ وقت دستم بهت نمی رسه؟
زبانم بند آمد. می خواستم فریاد بزنم ولی نمی شد. پلک هایم را با ترس، آرام آرام باز کردم.
جرات سر چرخاندن نداشتم. صدایش خشن شد:
-می شنوی چی می گم؟ وقتی می گم کارت دارم، یعنی کارت دارم. می فهمی؟
با بدبختی چشمانم را به سمت پاساژ چرخاندم، ولی از مادر و محبوبه خانم خبری نبود.
داد زد:
-چی شد؟ چرا لال شدی؟
با لکنت و بدبختی، زبان چرخاندم:
-من....من...
داد زد:
-تو چی؟ تو چه غلطی کردی؟ این بود جواب محبت های من؟ فکر کردی برای چی الان زنده ای؟ اصلا تو به چه دردِ گروه ما می خوردی.
اصلا تو هیچ قدمی برای ما برداشتی؟
دو جوان رهگذر، ایستادند:
-چی شده؟ خانم مزاحمتون شده؟
بلندتر داد زد:
-مزاحم جد و آبادتونه. شرتون کم. یالا.
آن ها هم دیوانه ای زیر لب گفتند و رفتند.
به طرفم برگشت، با صدای بلند:
-آره، تو چه کاره بودی که باید زنده بمونی و مهتاب بمیره؟ فرق تو با اون چی بود؟
انگشت اشاره اش را بالا آورد و نزدیک چشمانم گرفت:
-احمق! یه لحظه با خودت فکر نکردی چرا من بهت رحم کردم. دیوانه.
فریاد زد:
-می خواستمت، دوستت داشتم. نذاشتم کسی بهت آسیب برسونه. فکر کردی اگر از دور، هوات رو نداشتم، الان تو زنده بودی؟ سالم بودی؟
بدبخت، من مواظبت بودم. از ترس من کسی باهات کاری نداشت.
دیوانه وار انگشتش را در هوا تکان داد.
با صدایی بغض آلود و آهسته تر گفت:
-اولش با دخترهای دیگه فرقی نداشتی. ولی بعد دلم برات سوخت. بدبختی از اونجا شروع شد که دیدم دلم برات لرزیده. هر کاری هم کردم نتونستم دلم را جمع کنم.
دستش را پایین انداخت و سر به زیر، یک قدم دور شد:
-تمام اون بی محلی هام فقط به خاطر دل خودم بود. می خواستم برام مثل بقیه بشی، ولی نشد.
تینا، من دیوانه و احمق، عاشقت شدم.
می فهمی، دوستت دارم.
🖋نویسنده (فرجام پور)
⛔️کپی و فروارد حرام❌
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490