eitaa logo
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
4.7هزار دنبال‌کننده
15.5هزار عکس
4.5هزار ویدیو
133 فایل
💞کمک‌تون می‌کنم از زندگی لذت بیشتری ببرید💞 🌷#کبری فرجام‌پور هستم، نویسنده و مشاور تخصصی 👇 💞همسرداری و زناشویی 👼تربیت فرزند 🥰اصلاح مزاج ارتباط با ما و تبلیغات👇 @asheqemola #فوروارد_وکپی_ممنوع⛔ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاهده در ایتا
دانلود
اعمال شب عید سعید فطر 🌸🍃 شبی ڪہ ڪمتر از شب قدر نیست...🌙 🙏 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
هدایت شده از علیرضا پناهیان
🔻رهبر انقلاب: بهتر است در هر شهر #فقط یک نماز عید فطر برگزار شود و همه در همان نماز شرکت کنند. #نماز_عید_فطر @Panahian_ir
قسم به عشق جدایی ز آشنا سخت است جدایی از سحر و محفل دعا سخت است برای دیده شب زنده دار خود گریم قسم به اشک سحر دوری از بکا سخت است http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
حلول ماه شوال مبارک باد 😍😍😍😍🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام عیدتون مبارک 😍🌹 ان شاءالله امشب و فردا برای فرج آقامون دعا کنید ان شاءالله همگی حاجت روا باشید 🌹 از همراهی و توجه تون تشکر می کنم التماس دعا دارم از شما بزرگواران 🌹
داستان کودکانه😍🌹 برای کوچولو های نازنین👶🌺 ومامان های مهربون ☺️🌸
فرصت جبران 🌹 رعنا کوچولو داشت دنبال مسواکش می گشت.ولی مسواکش نبود. حتما دیشب آن را جای خودش نگذاشته بود. مادر صدا زد: _رعنا جان مسواک زدی؟ رعنا با خودش گفت:"وای اگه مامان بفهمه مسواکم نیست ؟" با کلمات بریده گفت: _بله مامان الان مسواک می زنم. مامان گفت: _رعنا اگه مسواک نزنی دندانهات قهر می کنند و می روندها!😊 رعنا توی اینه نگاهی به دندانهایش کردو رفت توی رختخواب . با خودش گفت:"حالا که مسواکم نیست تنبیه می شود تا بیاید سر جایش " بعد ریز ریز خندید و رفت توی رختخواب.😊 صبح که بیدار شد؛ رفت تا دست وصورتش را بشوید .ناگهان توی آینه دید دوتا از دندانهایش نیستند.😳 دوید توی آشپزخانه . مادر داشت میز صبحانه را می چید.رعنا تا مادر را دید توی آغوشش پریدو گفت: _من به شما دروغ گفتم. حالا هم دوتا از دندانهایم قهر کردند و رفته اند.😔 مادر با تعجب به رعنا نگاه کردو گفت: _دروغِ چی؟ برای چی باید دروغ بگی؟ رعنا همه ی ماجرای دیشب را برای مادر گفت.😔 مادر اورا بوسید وگفت: _اگر من اصرارمی کنم حتما مسواک بزنی .بعد بخوابی برای سلامتی دندان های خودت است. بعد خندید وگفت:😊 _من فقط شوخی کردم. رعنا گفت: _حالا جدی جدی رفته اند.⁉️ مادر رعنا را نوازش کردو گفت: _چند روز ِ دیگه هفت سالت تمام می شه. رعنا گفت: _این چه ربطی به ماجرا داره ؟ مادر گفت: _دندان های شیری در سن هفت سالگی یکی یکی می ریزند و تو صاحبِ دندان های دائمی می شوی.😊 رعنا خوشحال شدو گفت: _پس اگر دندانهایم قهر نکرده اند؛ پس کجا هستند؟🤔 مادر خندید گفت: _حتما توی رختخوابت به خواب ناز رفتند. هر دو خندیدند.😂😂 پدر از اتاقش بیرون آمد و گفت: _اما همیشه اینطور همه چیز به خوبی و خوشی تمام نمی شود. رعنا جان گاهی اوقات فرصتی برای جبران اشتباه وجود ندارد.🙈 رعنا به فکر فرو رفت وبا خود گفت: چقدر خوب شد که خرفهای مامان فقط شوخی بود . اگر دندان هایم قهر کرده بودند باید چه کار می کردم؟🤔 (فرجام پور) https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شما سلام استاد فرجام پور عباداتتون قبول 🌸🌹 احسنت به این قلم خوبتون بنده که رمان‌های شما رو میخونم کیف میکنم من پای دلنوشته هاتون خیلی اشک ریختم خدا به قلمتون برکت بده، خوش به سعادتتان که به این خوبی میتونید بنویسید 🌸🌹🌸🌹
اونقدر دلنوشته هاتون زیباست که با گریه کاری دیگه نمیشه کرد و واقعا حرف دل من با خدا تو دلنوشته هاتون میزنید ولی خیلی زیبا شما قشنگ یاد دادید که چگونه ودعا کنیم من تو رمان فرشته -کویر هم که دارم فصل دومش رو میخونم خیلی گریه کردم با این گریه ها خیلی سبک میشم خدا ان شاالله گناهانمان رو ببخشه و در مبارزه با هوای نفس یاریمان کند و دست خالی نباشیم خیلی ازتون التماس دعا دارم 🌸🌹