هدایت شده از علیرضا پناهیان
🔰خیلی زیباست که سفر اربعین را خانوادگی برویم
🔰وقتی امامحسین(ع) خانوادگی آمدند، چرا ما خانوادگی نرویم؟
🔻 نکاتی برای ارتقاء محتوا و معنویت سفر اربعین-۲
🔸 خیلیها میپرسند: اگر خانوادگی به این سفر برویم، خوب است؟ بله، خیلی زیباست که خانوادگی بروید. مخصوصاً وقتی با بچههای کوچک خودتان به این سفر میروید، تداعیکنندۀ خیلی از معانی است!
🔸 أباعبداللهالحسین(ع) این سفر را خانوادگی آمدند، چرا ما خانوادگی نرویم؟ مخصوصاً با فرزند کوچک خودمان. مثلاً اگر کسی دختر سهسالهای داشته باشد و در این سفر حرکت کند، چقدر زیباست! البته همه باید مراقب این بچهها باشند.
🔸 مواظب باشید بچهها زیاد خسته نشوند، اگر بچهتان خسته شد و یکدفعهای گفت «برویم خانه، دیگر خسته شدم!» زود به او وعده بدهید و بگویید «إنشاءالله به زودی میرویم» یا اگر دیدید خیلی خسته شده، حتماً ماشین سوار شوید و نگذارید بچه اذیت بشود.
🔸 برخی از جوانها اینقدر شور دارند که نوزاد تازه بهدنیا آمده را هم میآورند؛ درحالیکه طبیعتاً نباید این مشقتها را به خانواده و به خود تحمیل کرد، یکوقت اگر برای بچه یا مادر، کسالتی عارض بشود، خیلی سخت است. این مسائل را باید مراقبت کرد؛ اما بقیۀ صورتهایی که برای سفر خانوادگی تصور میشود، خیلی فوقالعاده است.
🔸 وقتی سفر خانوادگی هست، اگر کاروانی بروند، بهتر است. ضمن اینکه خانمها بهتر است یا با خانواده باشند، یا با کاروان؛ تنهایی سفر کردن بهویژه برای بانوان محترم، ممکن است زیاد صورت خوشی نداشته باشد.
👤علیرضا پناهیان
🚩مسجد مقدس جمکران - ۹۸.۶.۳۱
👈🏻 متن کامل:
Panahian.ir/post/5707
@Panahian_ir
📩
🌷شهید حمید سیاهکلی مرادی:
خدا نڪند ڪه حـرف زدن و نگاه
ڪردن به نامحرم برایتان #عـادی
شـود پناه می برم به خدا از روزی
ڪه گناه فــــرهنگ و عادت مردم
شـــود.
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
🔴 هشدار امام صادق(ع) در مورد کسانی که عاق رسول خدا(ص)میشوند
🔴چرا در رفتن به کربلا نباید کوتاهی کرد؟
⭕️ باید در کربلا رفتن احساس وظیفه کنیم و از قهرپیامبر(ص) بترسیم!
#اربعین
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
⚠️ زن فرعون تصميم گرفت که عوض شود و شُد یکی از زنان والای بهشتی.
پسر نوح تصميمي براي عوض شدن نداشت،غرق شد و شُد درس عبرتی
برای آیندگان!
✅ اولي همسر يک طغيانگر بود و دومي پسر يک پيامبر...!!!
✅ براي عوض شدن هيچ بهانه اي قابل قبول نيست
✅ اين خودت هستي که تصميم مي گيري تا عوض شوي...
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
هدایت شده از علیرضا پناهیان
7.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 بیایید صداقتمان را به اباعبدالحسین(ع) ثابت کنیم!
➕ چند توصیه به زائران اربعین برای ارتقاء محتوا و معنویت سفر
#اربعین
@Panahian_ir
هدایت شده از تنهامسیرآرامش 💞
18.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ تیزر زیبای تنهامسیرآرامش برای جمع آوری کمک های مردمی جهت اعزام نیازمندان به سفر کربلا در #اربعین حسینی 🌹
6037-6975-3175-2142
سید محمد باقر حسینی
مسئول تشکیلات #تنهامسیرآرامش
#اربعین
#حب_الحسین_یجمعنا
🚩 @IslamLifeStyles
داستان کودکانه😍🌹
برای کوچولو های نازنین👶🌺
ومامان های مهربون ☺️🌸
#داستان_کودکانه
باغ گل ها💐
دریک باغِ زیبا ؛ گل های زیادی روئیده بود. که کنارِ هم به شادی زندگی می کردند.
پروانه های رنگارنگ و زیبایی؛ هر روز روی این گلها می نشستند و از زیبایی آنها لذت می بردند.
همه حیوانات وپرنده ها؛ از زیبایی این باغ تعریف می کردند.
روزی یک موشِ بدجنس و حسود؛ که خبرِ این همه زیبایی را شنیده بود؛ تصمیم گرفت تا به این باغ برود و ریشه گل ها را بِجَود تا دیگر گلی باقی نماند.
دور تا دور باغ؛ دیوار بود.
موش شبانه؛ با زحمت زیاد زیرِ دیوار سوراخی ایجاد کرد و واردِ باغ شد.
چون شنیده بود که باغ؛ نگهبان دارد. خود را در گوشه ای پنهان کرد.
شبِ بعد؛ آهسته به کنارِ بوته ی گلی رفت و زمین را سوراخ کرد وبه ریشه ی گل رسید.
با دندانهای تیزش؛ ریشه گل را خورد.
ودوباره به مخفی گاه خود رفت.
صبح که پروانه ها به گل ها سر کشی کردند؛ دیدند که گلِ بیچاره پژ مرده شده و افتاده.
سریع کبوتر را که نگهبانِ باغ بود؛ صدا زدند.
کبوتر که دقت کرد؛ فهمید که کارِ موش است. پس تصمیم گرفت که شبها هم بیدار باشد تا موش را به سزای عملش برساند.
آن شب هم موش، از تاریکی استفاده کرد وگل دیگری را نابودکرد.
ولی شبِ بعد کبوتر تمامِ باغ را زیرِ نظر گرفت.
تا اینکه با شنیدنِ صدای کندنِ زمین؛ موش را پیدا کرد.
قبل از اینکه موش بتواند به داخل زمین برود. به او گفت:
_بهتره از این باغ بری و دست از این کارت برداری.
موش خندید وگفت:
_من تا تمامِ این گل ها را نابود نکنم از اینجا نمی روم. توهم اگر مزاحمِ کارم بشی. تورا هم نابود می کنم.
وبعد هم به کبوتر حمله کرد.
کبوتر بال بال می زد تا جلوی خرابکاری های موش را بگیرد.
گل ها وپروانه ها همه خواب بودند و از سر و صدای آن ها بیدار نشدند.
هر چه کبوتر بال بال می زد؛ موش بیشتر و بیشتر چنگالهای تیزش را در بدنِ او فرو می کرد.
بالها و بدنش زخمی شده بود و خونش روی زمین می ریخت.
ولی دست از مبارزه برنمی داشت.
تا اینکه بدنِ بی جانش روی زمین افتاد.
موش ِ بدجنس از موقعیت استفاده کرد و چنگالش را در قلب ِ کبوتر فرو کرد.
کبوتر در لحظه آخر تمامِ توانش را جمع کرد و فریادی کشید؛ که به گوشِ دیگرِ کبوتران رسید و دیگر نفسی برایش باقی نماند.
موش که خسته شده بود؛ به مخفیگاه خودش برگشت و با خیالِ راحت خوابید.
صبح که شد؛ بِدونِ ترس و با خوشحالی؛ از جایش بلند شد. وآماده شد برای نابودیِ کلِ باغ.
ولی وقتی بیرون رفت. دید که جای جای باغ گل های لاله روئیده و باغ زیباتر از قبل شده.
با عصبانیت به طرف گل ها حمله کرد.
که دسته ای کبوتر به طرفش آمدند. با دیدنِ آن همه کبوتر؛ از وحشت پا به فرار گذاشت و برای همیشه از باغ رفت.
وآن باغ با آن گلهای لاله ی زیبا هنوز زیباست.
(فرجام پور)
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
دلنوشته 🌹
شب و سجاده و حال دعایم
من و امید بر لطف خدایم
دل و باری سیه از بی وفایی
بُود عفوش عظیم از غم رهایم
(فرجام پور)
اللهم عجل لولیک الفرج🌸
شبتون بهشت💐
در پناه خدا
التماس دعا 🌹
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون