eitaa logo
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
4.3هزار دنبال‌کننده
16.1هزار عکس
4.8هزار ویدیو
137 فایل
💞کمک‌تون می‌کنم از زندگی لذت بیشتری ببرید💞 🌷#کبری فرجام‌پور هستم، نویسنده و مشاور تخصصی 👇 💞همسرداری و زناشویی 👼تربیت فرزند 🥰اصلاح مزاج ارتباط با ما و تبلیغات👇 @asheqemola #فوروارد_وکپی_ممنوع⛔ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 💠 زندگی موفق به معنای آن نيست كه زن و شوهر به هیچ وجه با هم بحث نكنند، اختلاف نظر نداشته باشند، يا دچار مشكل نشوند. بلكه زن و مرد در زندگی وقتی موفق هستند كه روش ارتباط درست و صميمی را بدانند و بلد باشند که چگونه اختلاف سلیقه‌ها را مدیریت کنند. در حقيقت زن و شوهری كه هرگز بحث نمي‌كنند مشكلات، توقعات، دلخوری‌ها را حل نشده پنهان مي‌كنند و باعث مي‌شود به مرور از یکدیگر دور شده و یکباره منفجر شوند!
🔴 💠 از علیه‌السلام روایت شده: برای رفع اختلافات در زندگی و ایجاد و مهربانی میان هزار و یک مرتبه این اسم ( ) را بر یا دیگر با نیّت خالص و توجّه بخواند و مرد و زن هر دو از آن بخورند. 📙 خواصّ آیات قرآن کریم ص۷۷
🔴 💠هر چند وقت یکبار، از همسرتان بپرسید چگونه همسری برای او هستید؟ آیا توانسته‌اید بخشی از خواسته‌های را محقق کنید؟ از او بخواهید صادقانه رفتارهای و شما را بگوید. 💠 و شما از انتقاداتش استقبال ویژه کنید نه اینکه سبب شود. انتقاد‌پذیری، شما را نزد همسرتان و تو دل برو می‌کند.
11.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ علت اصلی ناسازگاری زن و شوهر در بیان آیت الله حائری شیرازی (ره)
33.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
〽️تفاوت روانشناختی زن و مرد زن+محبت مرد+اقتدار =خوشبختی @ezdevaj_t_masiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از علیرضا پناهیان
6.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 چرا میخوای کارمند بشی؟ 🔻نترس؛ شجاع باش! ➕نظر اهل بیت(ع) درباره کارمندی و تجارت @Panahian_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوست مهربون🌹 صدای چهچه بلبل ها در دشت پیچیده بود. زنبور کوچولو تنها در خانه نشسته بود. از پنجره بیرون را نگاه کرد. با خودش گفت:" کاش من دوستانی داشتم." ازخانه بیرون زد. روی گلبرگِ گلِ سرخ نشست. با صدای بلند، سلام داد. گل سرخ لبخند زد و گفت:" سلام. چه زنبورِ با ادبی." زنبور کوچولو روی زمین نشست. مورچه داشت با زحمت، دانه ای را هُل می داد. زنبور کوچولو، به کمکش رفت. باهم دانه را هل دادند. مورچه دانه را داخلِ لانه برد. از زنبور تشکر کرد و گفت:" چه زنبورِ مهربونی." زنبور کوچولو پرید و روی شاخه درخت نشست. کفشدوزک، با عجله از لانه بیرون آمد. به زنبور کوچولو گفت:" می تونی کمکم کنی؟ پسرم بیماره باید ببرمش پیش خاله سوسکه. تا بهش دارو بده." زنبور کوچولو گفت:"خودم می برمش." بچه کفشدوزک را برداشت. با هم، خانه خاله سوسکه رفتند. خاله سوسکه گفت:"چه زنبورِ دلسوزی." و به بچه کفشدوزک، دمنوش داد. حالش خوب شد. زنبور کوچولو خداحافظی کرد. بچه کفشدوزک گفت:"صبح منتظرت هستم تا باهم بازی کنیم." به طرف خانه راه افتاد. مورچه او را دید و گفت:" فردا صبح بیا همین جا. می خوایم با هم بازی کنیم." گل سرخ گفت:"هر روز به من سر بزن از دیدنت خوشحال می شم." زنبور کوچولو خندید و برای دوستانش دست تکان داد. او دیگر تنها نبود. (فرجام پور) https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون