🔴هرگز چای کهنه دم نخورید
✍نوشیدن چای کهنه موجب افزایش خستگی در فرد می شود . چای کهنه دم ترشح اسید معده را تحریک می کند و به دلیل ماهیت اسیدی در بروز زخم معده موثر است.
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
🔆💠🔅💠﷽💠🔅
💠🔅💠🔅
🔅💠🔅
💠🔅
🔅
✅پیشگیری از بیماری های معده
✍مهم ترین عامل بیماری های انسان، از فساد معده است و علت آن اسراف در خوردن میباشد. امام صادق علیه السلام میفرماید: آن چه که برای بدن نافع است، اسراف نیست؛ بلکه اسراف در چیزی است که باعث فاسد شدن مال و ضرر رساندن به بدن میشود.
📚الکافی، شیخ کلینی، ج ۴، ص ۵۴
در روایت نبی اکرم (ص) به طور کلی مقدار غذا خوردن این گونه بیان شده است: برای انسان هیچ ظرفی بدتر از ظرف شکم نیست که آن را پر میکند. برای فرزندان آدم چند لقمه غذا که باعث راست شدن کمرش باشد، کافی است و هنگامی که ناچار است، بایستی یک سوم برای غذا و یک سوم برای آب و یک سوم برای باد و نفس کشیدن قرار بدهد.
📚الدراسه فی طب المصطفی (ص)،
آیت الله تبریزیان، ج ۱، علل بیماریها
انسان تا گرسنه نشده، نباید غذا بخورد و وقتی هم که شروع به غذا خوردن کرد، قبل از سیر شدن باید دست از غذا بکشد،؛ یعنی نباید شکمش را پر کند. پر شدن معده منشا بیماریهای کشنده است.
🔅
💠🔅http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
🔅💠🔅
💠🔅💠🔅
🔆💠🔅💠🔅💠🔅
هدایت شده از علیرضا پناهیان
10.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 مهمترین راه پیشگیری از سقوط انسان و نابودی جامعه چیست؟
#تصویری
@Panahian_ir
هدایت شده از طبیبِ جان
♻️🔅امروز سالروز بزرگداشت ابن سینا رحمه الله علیه هست
این روز ، روز حکیمانی هست که طبیب جان و بدن مردم هستند.
اول باید حکیم بود و بعد طبیب شد!
ابن سینا مادی گرا و لیبرال نبود که بخواهیم این روز را به پزشکان مادی گرا نسبت دهیم
و اصلا روز پزشکانی نیست که سر سوزن حکمت را نمیفهمند!
@Javaher_Alhayat
💎═════════✿
◦•●⊙◎
هدایت شده از علیرضا پناهیان
🔸مهمترین عامل سقوط انسان و از بینرفتن ایمان چیست؟
🔸تکبر و حسادت در همه هست، اما چرا همه را زمین نمیزند؟
🔸کدام خوبی، نجاتدهنده است؟
◾️ مهمترین راه پیشگیری از سقوط انسان و نابودی جامعه(ج۱)
🔻 در این جلسات میخواهیم دربارۀ مهمترین عامل سقوط انسان و از بینرفتن ایمان صحبت کنیم. این عامل، نیاز اول جامعۀ امروز ما هم هست؛ نبرد بین حق و باطل در جامعۀ دینی پُرتلاطم و رو به پیشرفت ما، سر این موضوع است.
🔻 مهمترین عامل سقوط انسان، جهل نیست؛ چرا که خیلی از دانایان ساقط شدهاند. بسیاری از خوبیهای اخلاقی هم قدرت نگهدارندگی انسان را از سقوط ندارند. خیلی از خوبها ساقط شدهاند.
🔻 داشتن خیلی از خوبیها هنر نیست، بسیاری از خوبیها نجاتدهندۀ انسان نیستند و بسیاری از بدیها نابودکنندۀ انسان نیستند. ما باید امتحان بشویم تا معلوم بشود آن خوبیِ نجاتدهنده در ما هست یا نه؟ ما سرِ کدام بدی اگر امتحان بشویم، زمین میخوریم؟
🔻 شاید تصور کنید که آن بدی، تکبّر یا حسادت است؛ همان که ابلیس را زمین زد. درحالیکه این بدیها در همه هست، اما همه را زمین نمیزند! آدم چه چیزی داشته باشد، با اینها زمین نمیخورد؟
🔻 چرا بعضیها ولایتمدار نمیشوند؟ مشکل اصلی آنها چیست؟ آن کسانی که پس از ظهور، با همۀ ادّعای شیعهگری، ریاست امامزمان(ع) را نمیپذیرند، چه مشکلی دارند؟ یک چیزی هست که باعث میشود تکبّر آنها، بروز پیدا کند و زمین بخورند.
🔻 چه موضوعی است که ایمانمان را در آن موضوع باید امتحان کنیم؟ چه موضوعی است که عامل اصلی پذیرفتن ولایت ولیّ خدا یا رد کردن ولایت ولیّ خداست؟ دربارۀ این سؤالها کمی فکر کنید، در جلسات بعد، به پاسخ اینها میپردازیم.
👤علیرضا پناهیان
🚩هیئت میثاق با شهدا - ۹۹.۵.۳۰
👈🏻 متن کامل + صوت و فیلم
📎 Panahian.ir/post/6368
@Panahian_ir
هدایت شده از علیرضا پناهیان
📷 گزارش تصویری | مبحث " مهمترین راه پیشگیری از سقوط انسان و نابودی جامعه" در هیئت میثاق با شهدا
#محرم۹۹
@Panahian_ir
هدایت شده از علیرضا پناهیان
Clip-Panahian-HoseinRaTamanaKon-64k.mp3
1.85M
🎵حسین(ع) را تمنا کن ...
#کلیپ_صوتی
@Panahian_ir
کوشا و نوشا داستان دوم : گردو ها رو کی برداشته؟
یه روزوقتی کوشا و نوشا، بچه موش های کوچولو، از خواب بیدار شدند. اومدن صبحونه بخورند.وقتی رفتند گردو ها رو بردارند. گردو ها نبود. کوشا گفت:«شاید کسی اونا رو برده.»
-اما کی؟
-شاید یه گربه.
-گربه که گردو دوست نداره.
-پس کی می تونه باشه؟
-نمی دونم.
اونا تو راه با هم از این فکرا می کردن ،حرف می زدند و راه می رفتند.
همینطوری که راه می رفتند گردو هایی را می دیدند که روی زمین ریخته بودند. رفتند ورفتند تا به آقا کوری رسیدند.
اون یه موش کور بود.
به او سلام کردند و گفتند:«آقا کوری شما گردو های ما را برداشتی؟»
-نه من اصلاً چیزی نمی بینم که بردارم.
-یعنی شما اونا رو برنداشتی؟
-نه.
کوشا و نوشا به راه خود ادامه دادند. به مرغ زرد رسیدند .به او گفتند:«شما گردو های ما را برداشتید؟»
-نه. من اصلا گردو نمی خورم. من ارزن می خورم. مخصوصا گردو های موش کوچولو هایی مثل شما.
-مطمئن؟
-بله.
وبازهم همونطور که خودتان می دانید رفتند و رفتند. به درخت گردو رسیدند.
به او هم سلام کردند و گفتند :«شما گردو های ما را برداشتی.»
-نه.
-پس اینا چیه توی دستاتون؟
-هاهاها! بچه های خوبم اینا مال خودمه مگه نمی دونید من درخت گردو ام.
-نه دیگه ایندفعه اشتباه نمی کنیم.
-ولی من برنداشتم.
نوشا گفت :« حتما دیگه این دفعه تو برداشتی.»
کم کم شب شده بود. نوشا خوابش برد. کوشا رفت تا از سگ قهوه ای مزرعه پتو بگیره.
به او سلام کرد و گفت:«سلام میشه دو تا پتو به من قرض بدید.»
-چرا که نه.
او پتو ها را گرفت رفت تا روی خواهرش بندازد. اماااا او نبود. ناگهان صدایی شنید :« داداشی بیا گردو ها رو پیدا کردم.»
بله اون نوشا بود. خودش تو خواب راه می رفته و اونا رو زیر درخت کاج می گذاشته.
"بله ما نباید زود به کسی تهمت بزنیم."
(محمد حسین)😎
پایان https://eitaa.com/dastanhay
دلنوشته🌹
در ظلمت شب به یاد یزدان چه خوش است
چون لحظه باریدن باران چه خوش است
دنبالِ نگاهت همه شب تا به سحر بیدارم
آوای سحر به وقت ایمان چه خوش است
دردی است به جانم که دوا نزد تو است
از یار رسد همیشه درمان چه خوش است
پایان شبم کاش که بیدار شوم
دیدار رخت در شب هجران چه خوش است
(فرجام پور)
اللهم عجل لولیک الفرج 🌺
شبتون پر از نور خدا🌹
التماس دعا🌺
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون