فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همسرتازقبلانتخابشده!)✨
#ازدواج
#استادپناهیان🎙
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
┄┅─✵💞✵─┅┄
مشاور خانواده| خانم فرجامپور
#نذر_فرهنگی 🌹السلام علیک یا فاطمه الزهرا فرا رسیدن میلاد دخت گرانقدر نبی اکرم(صلی الله علیه و اله)
از نذر فرهنگی استفاده کنید
و
تا فرصت هست زندگی هاتون را عسل کنید👏😍👆
7.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام وقت بخیر خوبید عزیزجان اینم بین الحرمین امشب جاتون خالی نائب الزیاره هستم
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#ارسالی_شما
زیارت قبول🌹🌹
ممنون از لطف شما که به یادمون هستید
السلام علیک یا ابا عبدالله🌺
اللهم الرزقنا😭
۲۳۷)
#تینا
#قسمت_۲۳۷
با اینکه از ترس انتقام گرفتنش به اینجا پناه آورده بودم، ولی باز هم با یاد آوری خاطراتش، دلم ناآرام می شد.
ریحانه توی صورتم خم شد:
-باز توی افق محو شدی؟ خب یه چیزی بگو.
لبم را به دندان گرفتم و چشم غره ای نثارش کردم.
خانم محمدی لبخندی زد:
-تینا جان نگران چیزی نباش. تا وقتی برگرده زندان پیش خودم می مونی. اجازه نمی دم دستش بهت برسه. از تهدیدها و عکس ها هم نترس. خیالت راحت. اون تحت مراقبته. تمام حرکاتش زیر نظره. اصلا به خاطر همین آزادش کردند. پس خیالت راحت که اگر بهت نزدیک بشه، نیروهای انتظامی بلافاصله وارد عمل می شن.
با تکان دادن سر، حرف هایش را تایید کردم. ولی آن ها چه می دانستند، من از چه رنج می برم.
ساحل دستش را روی دستم گذاشت:
-آبجی کوچولو همه مون هوات رو داریم. خیالت راحت.
ریحانه با اخم نگاه کرد:
-وای که چقدر خودش رو لوس می کنه. جمع کن بابا، وسطِ یه بحثِ مهم بودیما!
بعد رو به خانم محمدی کرد:
-خب، خانم جان می فرمودید؟
خانم محمدی با تعجب پرسید:
-چی؟
-همون دیگه، قضیه رنج و این جور چیزا، فکر کنم یه جورایی هم به آقا محمد ربط داشته باشه.
خانم محمدی لبش را گاز گرفت:
-وای ریحانه، هیچ جور نمی شه تو رو دست به سر کرد.
ساحل خندید:
-حالا من که یه چیزایی می دونم. ولی ریحانه جون راست می گه، برای بچه ها تعریف کنید.
-آخه ساحل جان، داستانش طولانیه.
فقط بگم که ما چند وقتیه با هم نامزدیم. البته فقط خانواده های خودمون در جریانند.
چون از روز اول قرار بر این بود که مدت زیادی نامزد باشیم، نخواستیم توی فامیل بپیچه. اون وقت هر روز بپرسن چی شد و کِی عروسیه.
فعلا هم باید حالا حالا صبر کنیم. اینم رنج زندگی من، دوری از آقا محمد.
-الهی، خب چرا زودتر ازدواج نمی کنید؟
-نمی شه.
🖋نویسنده (فرجام پور)
⛔️کپی و فروارد حرام❌
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
۲۳۸)
#تینا
#قسمت_۲۳۸
کمی مکث کرد و ادامه داد:
-فعلا به خاطر کار آقا محمد نمی شه. البته درسش و کارش با هم.
چون توی نیروی دریاییه، نمی تونه جایی ثابت باشه. مرتب در رفت و آمده. منم که باید روی پایان نامه ام تمرکز کنم. شرایطمون فعلا مناسب نیست.
-یعنی عقد هم نکردید؟
-چرا، از همون روز اول. پدرم اجازه نداد که یک روز نامحرم باشیم. چون از بچگی همدیگر رو می شناختیم. نگرانی نداشتیم. راستش وقتی بابا با مرضیه خانم ازدواج کرد. یعنی از همان روز اول که ما رفت و آمدمون به خونه مادر مرضیه خانم شروع شد، با دایی رضا و خانواده اش هم آشنا شدیم. از اول ایشون مرد منطقی و قابل اطمینانی بود. پدرم خیلی بهشون احترام می گذاشت. توی شهرستان که بودیم، زیاد خونه هم می رفتیم. مادرشون هم زنده بود و منزل ایشون دور هم جمع می شدیم. منم که تنها بودم، خیلی جمع شون رو دوست داشت. مخصوصا که توی حیاط کلی با بچه های دایی رضا بازی می کردم. آخه دایی رضا دوتا دخترم داره. الان هر دو ازدواج کردند. هر دو از آقا محمد کوچک ترند.
خیلی زود من رو توی جمع شون پذیرفتند. البته مرضیه خانم هم خیلی هوام رو داشت و سفارشم رو می کرد.
دوران بچگی من با اومدن مرضیه خانم توی زندگیمون، از یکرنگی و بی انگیزگی در اومد. کنار ایشون و خانواده شون، احساس خوشبختی داشتم. تا اینکه قبل از دانشگاه، دایی رضا، برای پسرش ازم خواستگاری کرد. اصلا باورم نمی شد که محمدی که این همه با هم دنبال بازی می کردیم، از من خوشش اومده باشه.
بابا قبول کرد و بقیه اش رو سپرد به خودم. مرضیه خانم باهام صحبت کرد. ولی من
عاشق درس خوندن بودم، اصلا دلم نمی خواست به ازدواج فکر کنم. جواب رد دادم و گفتم، فقط درس برام مهمه. ایشون هم دیگه اصراری نکرد و گفت:
-دلم نمی خواد به کاری مجبورت کنم، ولی به نظرم درس خوندن و ازدواج کردن، با هم منافاتی ندارند. حد اقل کمی فکر کن.
نمی دونم چرا سر لج افتاده بودم. شاید ته دلم از اینکه محمد به خودم چیزی نگفته ناراحت بودم. به هر حال گفتم، نه و ماجرا تمام شد.
ولی دیگه ذهنم درگیر بود. هر کاری می کردم نمی تونستم روی درس هام تمرکز کنم. خدا رو شکر رفتم دانشگاه. تصمیم گرفتم با تمام وجودم فقط و فقط درس بخونم. ولی امان از دل بیقرار.
🖋نویسنده (فرجام پور)
⛔️کپی و فروارد حرام❌
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
روضه خانگی - امام حسین(ع) - 1148.mp3
10.44M
🎙به سمت گودال از خیمه دویدم من...
🔻روضه #امام_حسین(ع)
⏱ #ده_دقیقه | 09:48
👤کربلایی محمدرضا #فیروزه_چی
#شب_جمعه
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
┄┅─✵💖✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
اِلهی
یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد
یا عالی بِحَقِّ علی
یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه
یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن
یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن
عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان
سلام امام زمانم❤️
سلام صبحتون پر نور🌹
━═━⊰🍃✺﷽✺🍃⊱━═━
#حدیث_نور
💚 امام علی علیهالسلام فرمودند:💚
خودت را به كارهاى زيبا (خدا پسندانه) عادت بده كه اگر به آنها عادت كنى برايت لذت بخش مى شوند.
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
┄┅─✵💖✵─┅┄
#سلام_امام_زمانم
کاش فـال شـب یـلــدای همــه ایـن بشـود
یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#یلدای_مهدوی
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
#نگیزشی💪
برنامهای که خدا برای شما دارد نمیتواند توسط مردم متوقف شود.✅
در سرزمین ناامیدی زندگی نکنید،❌
خدا در سرزمین امید منتظر شماست❤️
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
10.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 با کسی که باهامون قهر کرده چکار کنیم؟
#کلیپ | #استاد_شجاعی
منبع: گزیده ای از مبحث کینه
@ostad_shojae | montazer.ir
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490