#داستان_کودکانه
مهمانی مادر بزرگ.
مهمان ها یکی یکی واردِ خانه مادر بزرگ می شدند.
بچه ها باهم به حیاط رفتند.
و بازی کردند.
مادر ها به کمکِ هم افطاری را آماده می کردند.
حمید با جعبه ی زولبیا و بامیه وارد شد.
خواهرش حنانه که در را باز کرده بود.
سلام داد. حمید جوابش راداد.
وجعبه زولبیا و بامیه را به طرفش گرفت.
حنانه خندید و گفت:
_آخ جون! زولبیا و بامیه.
ریحانه و سمانه دختر عموهایش؛ به او نگاه کردند.
حنانه گفت:
_بچه ها بیایید زولبیا و بامیه بخوریم.
ریحانه گفت:
_ولی هنوز افطار نشده.باید تا افطار صبر کنیم.
حنانه گفت:
_وای راست می گی. من روزه ام.
داداش جان دستت درد نکنه. بعد از افطار می خوریم.
و دوباره به طرف بچه ها دوید و با هم بازی کردند.
میثم به سفره ی پهن شده نگاه کرد.
نان و پنیر و خرما و سبزی و سوپ و زولبیا و بامیه. همه چیز بود.
ولی کسی چیزی نمی خورد.
دستِ مادرش را کشید و گفت:
_مامان من زولبیا و بامیه می خوام.
چرا هیچ کس نمی خوره؟
من گرسنه ام.
مادرش لبخندی زد و گفت:
_بیا آشپزخانه. اینجا کسی نمی خوره.
چون همه روزه هستند.
و اورا به آشپزخانه برد و هر چه می خواست به او داد.
میثم نگاهی به سفره انداخت و بعد گفت:
_منم روزه ام نمی خورم.
می خوام موقع افطار بخورم.
مادرش گفت:
_پسرم تو هنوز کوچولویی. تازه هفت سالت شده.تازه ازصبح که روزه نبودی.
ولی میثم چیزی نخورد.
همه دورِ سفره نشسته بودند.
صدای اذان بلند شد.
مادر بزرگ گفت:
_از همگی قبول باشه. بفرمایید افطار کنید.
همه با خوشحالی از خرمای داخل ظرف برداشتند.
میثم به مادر بزرگ نگاه کردو گفت:
_از من هم قبول باشه.
همه خندیدند.
و گفتند:
_میثم جان قبول باشه.
(فرجام پور)
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
دلنوشته 🌹
معبودا
باز شب آمد ومن پر زِ تمنا شده ام
بر وصالت دل و جان بر کف و شیدا شده ام
هرچه دارم همه را بهر شهادت بدهم
تا بدانی که ندارم غم و لیلا شده ام
تا شود مرغِ سحر نغمه زنان می شنود
از دلم این همه آواز که شیدا شده ام
هم نوا با در و دیوار و ملائک به سجود
بر در میکده ات غرقِ تماشا شده ام
(فرجام پور)
اللهم عجل لولیک الفرج🌸
شبتون بهشت
خانه دلتون گرم
التماس دعا 🌹
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
حواسمان باشد او در میان ماست...
از کوچهها و خیابانهای ما عبور میکند
ولی چشم گناهآلود کجا و دیدنیار کجا؟
#مولایم_ببخش_شرمنده_ایم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
هدایت شده از علیرضا پناهیان
9.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 پاسخ به یک نیاز حیاتی
🔻زندگی از اینجا به بعد، آغاز خواهد شد ...
#اربعین۹۸
@Panahian_ir
#غریب_حسن_ع
هردوشنبه فاطمه میخواند این را در بقیع
از حسین انگشترُ از تو حرم غارت شده ...
#دوشنبه_های_امام_حسنی
#السلام_علیک_یا_کریم_اهل_بیت_ع
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
⚜️ تا زندهایم جای تغییر و تبدیل است!
▪️ هرگز خیال نکنیم حرفی که زدیم، مال حرامی که گرفتیم و یا آبرویی کسی را بردیم، گذشته، خیر! چیزی نمیگذرد!
▪️ هر کاری که کردیم بالاخره ثمر آن را می بینیم مگر اینکه با توبه آن را ترمیم کنیم.
▪️ چون نظام عالم طبیعت، جای تغییر و تبدیل است، شما ببینید بدبوترین کود وقتی تحت تدبیر کشاورز قرار بگیرد، میشود گل یاس یا میشود سیب و گلابی. اینجا جای تبدیل و تغییر است. کار توبه، اِنابه و توجه همین است؛ «إِذَا مَاتَ ابْنُ آدَمَ انْقَطَعَ عَمَلُهُ» اما تا زندهایم جای تغییر و تبدیل است.
🎤 آیت الله #جوادی_آملی
#نکته_اخلاقی
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
⚜️ این چیزها رو مفت به کسی نمیدهند!
▪️ ای کسی که میخواهی تا صبح بگیری بخوابی؛ چون هوا دم صبح هم یکقدری لطیف میشود! میخواهی بخوابی و خُرخُر کنی،
▪️ بدان که پروردگار عزیز، این چیزها رو مفت به کسی نمیدهد.
▪️ باید از نفست سوال کنی که ای نفس؛ چرا پروردگار عزیز تو را کمک نمیکند...؟
چرا علیه نفست کمک نمیشوی...؟
اگر خدا کمکت کرده، نشانیاش چیست...؟
🎤 آیت الله حق شناس(ره)
#نکته_اخلاقی
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون