eitaa logo
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
5هزار دنبال‌کننده
15.5هزار عکس
4.5هزار ویدیو
134 فایل
💞کمک‌تون می‌کنم از زندگی لذت بیشتری ببرید💞 🌷#کبری فرجام‌پور هستم، نویسنده و مشاور تخصصی 👇 💞همسرداری و زناشویی 👼تربیت فرزند 🥰اصلاح مزاج ارتباط با ما و تبلیغات👇 @asheqemola #فوروارد_وکپی_ممنوع⛔ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاهده در ایتا
دانلود
✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅ امام صادق (ع) فرمود: دو رکعت نماز مردی که ازدواج کرده، بر نماز شب و روزه مرد مجرد برتری دارد. توصیه و تشویق به ازدواج از منظر امام صادق(ع) آیات قرآن و روایات اهل بیت (ع) به شدت ازسخت گیری بی جا درمعیارهای ازدواج پرهیز داده اند، زیرا به ترویج فساد در جامعه وابتلاء جونان به آسیبهای روانی حاصل از سرکوب غرایز طبیعی منجر می شود. امام صادق (ع) فرمود: مردی نزد پدرم آمد، پدرم به او گفت: آیا همسرداری؟ گفت: نه، پدرم گفت: من دنیا وآنچه درآن است را با یک شب بودن با همسر عوض نمی کنم. سپس فرمود: دو رکعت نماز مردی که ازدواج کرده، بر نماز شب و روزه مرد مجرد برتری دارد. سپس پدرم 7 دینار به او داد و گفت: با این مبلغ مقدمات ازدوج را فراهم کن، آنگاه پدرم افزود: رسول خدا (ص) فرمود: تشکیل خانواده دهید ( ازدواج کنید که رزق و روزی شما افزون شود). ✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ بطور روزانه با مراجعه کنندگان جوان،‌یعنی دخترها و پسرهایی روبرو می‌‌شوم که مجردند و به ظاهر زندگی آرام و خوبی دارند اما به شدت ناامیدند و از زندگی مجردی خود می‌‌ترسند و نگران آینده هستند. از طرفی با خانم‌ها و آقایان زیادی مواجه می‌‌شوم که متاهل اند و به دنبال هر دستاویزی می‌‌گردند تا خود را از زندگی زناشویی سخت و طاقت فرسای خود رها کنند‌. از خود می‌‌پرسم حق با کدام دسته است؟ و همیشه به‌یک پاسخ می‌‌رسم. حق با هر دو گروه است‌. اما چرا‌؟ چون برای برخی از افراد، مجرد بودن به شدت مخرب و حتی افسرده کننده است و برای برخی دیگر متاهل بودن و البته برای هر دو گروه، افتادن در دام ازدواج‌های ناهماهنگ که بطور روزانه آنها را در معرض تخریب و حتی اختلالات جسمی‌‌و روانی قرار می‌‌دهد‌. ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 برخی از دلایلی که افراد برای ترس خود از تجرد بیان می‌‌کنند به شرح زیر هستند : ترس از این که خانواده‌ یا اجتماع مرا طرد کنند‌. ترس از تنهایی و تنها ماندن تا پایان عمر ترس از این که آبرویم نزد همسن و سال‌هایم برود‌. ترس از اداره کردن مالی زندگی ترس از این که اطرافیان برچسب‌هایی بر من بزنند‌. ترس از این که مزاحم ازدواج خواهر‌یا برادر‌های بعدی‌ام باشم‌. ترس از کم شدن معاشرت‌ها عدم تحمل کم پولی فشار خانواده‌ها و اطرافیان بالاتر رفتن سن و سال محرومیت از برخی امکانات اجتماعی مانند وام‌ها و‌… همانطور که ملاحظه می‌‌کنید بسیاری از ترس‌های مرتبط با تجرد، در اثر شرطی شدگی و برخی هنجارهای تحمیلی هستند، و ترس‌های واقعی محسوب نمی‌‌شوند و در نتیجه نمی‌‌توانند دلایل واقعی برای ازدواج تلقی شوند ‌. دلایل واقعی برای ازدواج عبارتند از نیاز ریشه دار ( نه مقطعی و گذرا) به همدلی و محبت‌. نیازهای جنسی خودانگیخته ( نه با تحریک محرک‌های محیطی)، نیاز ماندگار به داشتن جفت و زندگی مشترک ( نه برای چشم و هم چشمی) و نیز پیدا کردن کسی است که می‌‌تواند همسر مناسب و هماهنگی برای ما باشد‌. بدیهی است که اگر تنها از روی ترس و اضطراب تن به ازدواج بدهیم، همیشه مانند برده‌ طرف مقابل خواهیم ماند. چون طرف مقابل به راحتی در می‌‌یابد که ما حاضریم تن به هر ذلتی بدهیم اما مجرد نشویم ‌یا مجرد نمانیم. او به راحتی متوجه می‌‌شود که انتخاب ما انتخابی آزادانه نیست‌. بلکه انتخابی است از سر ترس، کمبود اعتماد به نفس و کمبود خود کفایی. بنابراین آگاهانه‌یا ناخودآگاه، به نسبت‌های مختلف ما را مورد بهره‌کشی و آزارهای ناشی از آن قرار می‌‌دهد‌. 👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روی پای خدا_1.mp3
8.17M
۱ 👣 لذّت توکل ، شبیه لذّت همان کودکی است، که بعد از آموختنِ شنا ، از مربی خود انقطاع حاصل کرده، و خود را سبک، رویِ آب رها می‌کند! استاد شجاعی✅ حتما گوش کنید 👆👆✅ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صندلی🌹 پارسا با عجله درِ کلاس را باز کرد. با دیدنِ امین روی صندلی جلویی، اخم هایش را در هم کرد. با خودش گفت:"کاش زودترمی آمدم. چرا همیشه باید امین روی صندلی جلو بنشینه؟" با ناراحتی روی صندلی ردیف بعدی نشست. فردای آن روز با سرعتِ بیشتری دوید تا زودتر به مدرسه برسد. وقتی وارد کلاس شد، هنوزکسی نیامده بود. با خوشحالی روی صندلی جلویی نشست. کیفش را کنارش گذاشت و به صندلی تکیه داد. بچه ها یکی یکی آمدند. امین هم آمد. وقتی پارسا را دید، کمی ایستاد و بعد رفت و روی یک صندلی دیگر دردیف آخر نشست. پارسا با خوشحالی لبخند زد. خانم وارد کلاس شد. با تعجب به پارسا نگاه کرد و گفت:"تو چرا اینجا نشستی؟" پارسا گفت:"آخه من زودتر اومدم." خانم معلم گفت:"دلیل نمی شه. امین باید اینجا باشه. وسایلت را بردار برو." بعد به امین اشاره کرد که سر جایش بنشیند. پارسا با ناراحتی از روی صندلی بلند شد. بغض کرده بود. اصلا از درس چیزی نفهمید. از دستِ خانم معلم ناراحت بود. زنگ تفریح، خانم معلم پارسا را در کلاس نگه داشت وگفت:" من تو رو خیلی دوست دارم. تمامِ بچه هارا دوست دارم. ولی حتما کارم دلیلی داره." اشک های پارسا دونه دونه روی صورتش افتاد. با بغض گفت:"نخیر شما فقط امین را دوست داری." خانم معلم لبخند زد. اشکهای پارسا را با دستمال پاک کرد وگفت:"نه پسرم اشتباه می کنی. اگر من می گم که امین جلو باشه. فقط به خاطرِ مشکلیه که داره. دلم نمی خواستم همه بدونن. فقط به تو می گم. امیدوارم بین خودمون بمونه." پارسا سرش را تکون داد و گفت:"چشم می مونه." خانم معلم گفت:"متأسفانه امین گوش هاش مشکل داره. یعنی صداها را خوب نمی شنوه. به خاطر همین باید جلو باشه تا بهتر بشنوه." پارسا با تعجب به حرفهای خانم معلم گوش داد. وقتی به حیاط رفت. به قیافه امین نگاه کرد. با خودش گفت:"چه قدر سخته" از روز بعد پارسا زودتر توی کلاس می رفت. روی صندلی جلو می نشست. وقتی امین می آمد از جایش بلند می شد. با او سلام واحوالپرسی می کرد. بعد کیفش را برمی داشت و روی صندلی ردیف آخر می نشست. (فرجام پور) https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلنوشته 🌹 درونِ این دلم عشقی نهفتم کزان رو ساعتی راحت نخفتم ولیکن در پسِ این دردو رنجم جوانه زد دلم چون گل شکفتم چو نامت بر زبانم می سرایم رها گردم ز محنت چون که گفتم الهی، این دلم بهر تو باشد که جز تو برخودم یاری نجُستم اللهم عجل لولیک الفرج🌸 شبتون بهشت التماس دعا 🌹 https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا