سلام و عرض ادب ببینین رفقا خیلیا هستن که صدقه میدن ،یتیم رو نوازش میکنن ،مسجد میسازه ،جهازیه میده اما اصل دین رو زیاد اهمیت نمیده ⚠️ اینجور افراد خیلی زیان کارن چون تو این دنیا خیلی دارن جون میکنن تا بهشتی بشن ⛔️ اما غافل از اینکه دارن فقط جون میکنند بی ثمر چی میخوام بگم ؟؟؟ میخوام بگم ستون دین ما نماز هست این ستون اگه نباشه ساختمانی به اسم دین وجود نداره ⛔️ شما کافیه تو دنیا فقط بچسبین به نماز "خوب "خواندن دیگه همه چی حله لازم نیست اینهمه سختی بکشی تا برسی به حوض کوثر فقط نماز بعضی از افراد هستن که راه رو دارن اشتباه میرن و به گفته قران این افران زیان کار ترین افراد هستند یعنی کدوم دسته از افراد ؟ یعنی اون دسته افرادی که به فرع چسبیدن و اصل رو ول کردن به گمان خودشون همه اعمالشون قبول هست درحالی که همه اعمال تباه هست

حالا سوال پیش میاد که ما خیلیا میشناسیم که نماز میخونن اما شرابم میخورن اما زنا هم میکنن اما دزدی هم میکنند اما چشم چران هم هستند اما ولایت هم قبول ندارن بعله من و همه شماها در اطرافمون خیلی از این نمازخونها هستند ❌ اما منظور ما از نماز نماز "خوب هست " رفقا ما تو این ۱۶گامی که برداشتیم خیلی احادیث و ایاتی رو درباره سبک شمردن نماز گفتیم شاید برا عزیزان حدیدالورد سوال بشه که "سبک شمردن یعنی چی اصلا ؟😏" ببینین عزیزان سبک شمردن مخصوص تند تند نمازخوندن نمیشه سبک شمردن یعنی درواقع ارزش چیزی رو پایین اوردن که یکی از مصداق هاش تند تند خواندن است اما در واقع سبک شمردن یعنی از عمد نماز رو به تاخیر انداختن ⛔️ در حدیثی از پیامبر داریم که فاصله کفر تا ایمان نیست مگر با ترک نماز به عمد ⛔️

فرع رو ول کن جناب بچسب به اصل لازم نیست تا بوق شب مجلس عزاداری باشی که نماز صبحت قضا بشه ✅ پیامبر (ص)：شفاعت من به کسی که نماز را سبک بشمارد نمیرسد و در جای دیگر پیامبر گفته که شفاعت من ذخیره شده است برای کسانی که گناه کبیره دارن ✅ خب از این حدیث میتونیم بفهمیم که سبک شمردن نماز از هر گناه کبیره ای بدتر هست⚠️ یکی از اعضای گروهمون براش یه مشکلی پیش اومده که خیلی نیاز به دعا داره بعد از نمازهای قشنگتون همه مریض هارو دعا کنید ✅😊

#راه_نماز_خوان_کردن_بی_نمازان ⚡️در این زمینه اگر بتوانید از افرادی که بر روی ایشان نفوذ بیش تری دارند، استفاده کنید، مناسب تر است. ➖رفتار شما با وی نیز باید به گونه ای باشد که تحت تأثیر اخلاق، عواطف و نحوه برخوردتان قرار گیرد. به افکار و اندیشه های شما به عنوان یک فرد نمازخوان مذهبی علاقه مند شود . با نفوذ در قلب و دل او، بتوانید تغییری در فکر و اندیشه وی ایجاد کنید👌 بنابراین: ۱🌹_ابتدا با عمل خود او را تشویق به نماز اول وقت و اعمال عبادی کنید، یعنی خودتان نمازتان را سر وقت بخوانید✅ سایر احکام واجب را به همین صورت انجام دهید.🍃 با عمل به دستورات الهی او را دعوت به کارهای خوب و انجام وظایف شرعی و ترک محرمات کنید. سپس در مورد اهمیت نماز و تأثیر مثبت عبادات برای او بگویید. یا کتاب هایی که در این زمینه نوشته شده ،مثل صوتی ها یا کتاب استاد پناهیان در مورد نماز یا کتاب نماز از آقای قرائتی یا صوتیهای استاد شجاعی در مورد نماز را به ایشان پیشنهاد بدهید یا برایشان تهیه کنید معاشرت با خانواده های متدین و ایجاد روابط خانوادگی با آن ها و ارتباط دادن او با دوستانی مذهبی. این کارها را به صورت غیر مستقیم نیز می توانید انجام دهید، مثلا اگر دوستی دارید که خانواده او از هر جهت مناسب است ،از آن ها بخواهید که ابتدا به شما سری بزنند. به هر نحوی که امکان دارد با این گونه خانواده ها ارتباط برقرار کنید، چه اینکه دوست خوب نقش بسیاری مؤثری می تواند در زندگی انسان داشته باشد. ۲🌹_اگر مشکلی برای وی ایجاد شد، با کمال خوشرویی و محبت به او کمک نمایید. سعی کنید با اخلاق تان او را جذب خود کنید تا به مرور زمان بتوانید در او نفوذ کنید. ۳🌹_او را سرزنش و توبیخ نکنید (به خصوص در برابر خویشان و دوستان) از جر و بحث و مجادله با وی پرهیز کنید. ۴🌹_در مقابل کارهای او بی تفاوت نباشید، بلکه اگر ممکن است او را راضی کنید تا در مورد اهمیت دستورات دینی با شما گفتگو کند. باید سعی کنید رفتارتان کاملا صادقانه باشد. به او بفهمانید که می خواهید مشخص کنید که کدام راه صحیح است، دین داری یا بی دینی. به او بگویید یا شما را قانع کند یا شما او را قانع کنید. البته لازم است ابتدا خود را برای یک گفتگوی عالمانه و در عین حال دوستانه آماده کنید. برای این کار بهتر است از صحبت درباره اعتقادات شروع کنید، زیرا بی اهمیتی به دستورات شرع تا حدود زیادی به خاطر ضعیف شدن عقیده فرد به خدا و قیامت است. اگر بتوانید اصل وجود خدا را که در فطرت همه انسان ها نهاده شده با دلایل محکم عقلی برای او ثابت کنید . نیز توجه او را به قیامت و سختی آن بیش تر کنید ممکن است در کارتان موفق شوید. ۵🌹_ بسیاری از انحرافات به خاطر همنشینی با دوستان ناباب در انسان ایجاد می شود. اگر کاری کنید که با این گونه افراد کم تر رفت و آمد کند و نسبت به آن ها بدبین شود، قدم بزرگی در اصلاح او برداشته اید. ۶🌹_ تلاش شما برای نجات ایشان از این وضعیت بسیار با ارزش است، حتی اگر هیچ تأثیری بر او نداشته باشد، بنابراین با صبر و حوصله به کارتان ادامه دهید . هرگز کاری نکنید که لجاجت او بیش تر شود. بلکه او را تشویق به توبه و بازگشت به اسلام کنید . حداقل این که سعی کنید مشکل او در افراد دیگر مثل فرزند تأثیر نگذارد . اگر فعلا اصلاح پذیر نیست،در آینده امید به بازگشت و توبه را در او تقویت کنید. ۷🌹_ در صورت همکاری با شما گرچه یک گام، ایشان را مورد تشویق قرار دهید. ۸🌹_صفات پسندیده و نقاط مثبتی که در ایشان هست ، مد نظر قرار دهید. همواره ایشان را به خاطر آن ویژگی های مثبت مورد احترام و تکریم قرار دهید. ان شاءالله که موفق باشین

📹 نکنه شهید بشم! 👈 ماجرای رزمندگانی که نمی‌خواستند شهید شوند ولی جبهه را ترک نمی‌کردند ... ➕ خاطره‌‌ی شهید مفقودالاثر مدافع حرم @Panahian_ir

#یا_رقیه_س🏴 برام دعا کن بابا منم منو که یادته 😭 صدام گرفته بابا منم منو که یادته 😭 🕯🕯🕯 #محمود_کریمی #شهادت_حضرت_رقیه_س #ما_ملت_امام_حسینیم 🖤 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri

#داستان_کودکانه به نام خدا صبحانه🌹 علی کوچولو صبح که از خواب بیدار شد. هیچ صدایی نشنید. معلوم بود کسی توی خانه نیست. ساعت را نگاه کرد. عقربه ها ده را نشان می داد. از اتاق بیرون رفت. به مادرش زنگ زد. وقتی مادر گوشی را جواب داد. علی سلام داد و پرسید: " کجایید؟" مادر جواب سلامش را داد و گفت :"ما بیرون هستیم. کمی دیر میاییم. تو صبحانه ات را بخور." علی به آشپز خانه رفت. مادر برایش نان و پنیر و گردو، آماده کرده بود. دست و رویش را شست و کنار سفره نشست. قبل از لقمه گفتن. "بسم الله الرحمن الرحیم ." گفت و شروع به خوردن کرد. خوردنش که تمام شد. گفت :"الحمدلله." سفره را جمع کرد و به اتاقش رفت. دفتر نقاشی اش را برداشت. و نقاشی کشیدن را شروع کرد. یک ماشین و یک خانه کشید. خواست که مامان و بابا هم بکشد که ناگهان صدای در آمد. مادر و پدر به خانه آمدند. علی سریع جلوی در رفت و سلام کرد. پدر و مادر با پاکت های خرید وارد شدند. جواب سلامش را دادند. علی به مادر کمک کرد تا خریدها را به داخل بیاورند. مادر برای علی یک بسته پسته خریده بود. علی با خوشحالی تشکر کرد. مادر گفت "این رو گرفتم تا به جای چیپس و پفک پسته بخوری. تا سالم بمونی." علی با خوشحالی پسته را در ظرف ریخت و به اتاق رفت. ادامه نقاشی اش را هم کشید و به مادر و پدر نشان داد. پدر با دیدن نقاشی خنده اش گرفت. چون علی در نقاشی در دست همه بسته پسته کشیده بود. مادر به او گفت :"آفرین" و به آشپز خانه رفت وسایل ناهار را چید و علی را صدا کرد محمد حسین 😎 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون

دلنوشته🌹 در بساطم جز غمت را من ندارم بی قرارم تا درونم شعله های عشق دارم بی قرارم هر شبم را من به یادت روز کردم، با ولایت روز آمد، مثلِ هر روزم به کارم، بی قرارم وعده ی امروز و فردایم نده چشمم به راهت مانده، اما طاقتم رفته چه زارم بی قرارم مثلِ زخمی می فشارد استخوانم، دردِ دوری هم برایم آرزویی هم که یارم ، بی قرارم کاش روزی در کنارت، یاورت باشم امامم تا ببینم سر شده این انتظارم، بی قرارم (فرجام پور) اللهم عجل لولیک لفرج🌺 شبتون بهشت🌺 التماس دعا🌹 ⛔️کپی و فروارد ممنوع و حرام است⛔️ https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون