eitaa logo
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
4.2هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
4.8هزار ویدیو
137 فایل
💞کمک‌تون می‌کنم از زندگی لذت بیشتری ببرید💞 🌷#کبری فرجام‌پور هستم، نویسنده و مشاور تخصصی 👇 💞همسرداری و زناشویی 👼تربیت فرزند 🥰اصلاح مزاج ارتباط با ما و تبلیغات👇 @asheqemola #فوروارد_وکپی_ممنوع⛔ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاهده در ایتا
دانلود
کودکانه گلاب🌹 هوا تاریک بود. صدای زوزه گرگ ها از بیرون دِه می آمد. گلین خانم، بالای سرِ گلاب نشسته بود. دستش را روی گونه او گذاشت. داغِ داغِ بود. به ساعت نگاه کرد. تا آمدنِ احمدآقا خیلی مانده بود. هر وقت برای آبیاری مزرعه می رفت، تا صبح نمی آمد. هنوز سرِ شب بود. گلین خانم از جا بلند شد. آبِ لگن را پای گلدان ها خالی کرد. از آبِ خنکِ کوزه آن را پُر کرد. دوباره پاهای کوچکِ گلاب را در آن گذاشت. دستمالِ روی پیشانی اش را برداشت. درآبِ سرد فرو کرد. آبش را گرفت. دوباره روی سرِ او گذاشت. گلاب آرام پلک هایش را تکان داد. ولی نتوانست چشمهایش را باز کند. گلین خانم بغض کرد. از جا بلند شد. از پنجره بیرون را نگاه کرد. همه جا تاریکِ تاریک بود. صدای زوزه گرگ ها و پارس سگ ها را شنید. به دور دست خیره شد. چراعِ خانه رعنا خانم روشن بود. خوشحال شد. اگر گلاب را به آنجا ببرد، رعنا خانم؛ با جوشانده های مخصوص، او را خوب می کند. چادرش را سر کرد. گلاب را بغل گرفت. در را به آرامی باز کرد. صدای پارس سگ ها بیشتر شد. فقط اگر می توانست، تا خانه رعنا خانم برود..... گلاب ناله کرد. گلین خانم گونه اش را بوسید. داغ بود. اشک چشمش را با گوشه چادرش پاک کرد. با خودش گفت:" اگر بِدَوم زودتر می رسم." گلاب را محکم در بغل گرفت. به دور و برش نگاه کرد. کسی بیرون نبود. در را پشت سرش بست. به سرعت دوید. صدای پارس سگی را از پشت سرش شنید. سرعتش را بیشتر کرد. سگ نزدیک تر شد. گلین خانم فریاد زد. گلاب را محکم تر گرفت. چادرش از پشت کشیده شد. به پشتِ سرش نگاه کرد. سگی سیاه و زشت، چادرش را به دندان گرفته بود. گلین خانم چادر را رها کرد. نزدیک خانه رعنا خانم رسید. ولی این بار دامنِ لباسش به دندانِ سگ بود. نمی توانست بدود. فریاد زد. سگ دامنش را از پشت کشید. گلین خانم روی زمین افتاد. گلاب را روی دستانش گرفت. صدای غرش سگ را شنید. صدا زد:" خدایا گلابم را نجات بده.:" چهره وحشتناکِ سگ، جلوی چشمانش نمایان شد. فریاد زد. گلاب را به سینه چسباند. چشمانش را بست. صدای ناله سگ بلند شد. چشمانش را باز کرد. رعنا خانم و مش حیدر با چوبِ بلندی بالای سرش بودند. سگ با ناله فرار کرد. گلاب را به رعنا خانم داد. او کمکش که بلند شود. داخل خانه شدند. رعنا خانم برایش شربت آورد. برای گلاب جوشانده درست کرد. صبح هر دو سرِ حال و سلامت به خانه برگشتند. گلین خانم به چهره خندانِ گلاب نگاه کرد و گفت:"خدایا شکرت." (فرجام پور) https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلنوشته🌹 دل بریدم از همه عالم برایت جان جانان سرگذارم من به کویت تا سرایت جان جانان می سرایم من ترانه می نوازم عاشقانه شعر زیبایی که باشد در رثایت جان جانان عشق معبودی که دارم نام معشوقی که دارم تا ابد من رستگارم، با صفایت جان جانان با تو هستم در الستم، بی خیالم شاد و مستم از برایت ، می کنم جانم فدایت جان جانان ⛔️کپی و فروارد ممنوع⛔️ (فرجام‌پور) اللهم عجل لولیک الفرج 🌺 شبتون بهشت التماس دعا درپناه خدا🌺 https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ریپلی به قسمت اول رمان شبهای بدون او👆👆🌹 هدیه نگاه مهربانتان 🌹 دوستان جدیدالورود خوش آمدید🌹 منتطر نظرات سازنده تون هستم✅ ⛔️کپی و فروارد رمان و داستان های کودکانه و دلنوشته ممنوع و حرام است⛔️ بقیه پست های کانال، کپی و فروارد بلا مانع است ✅
┄┅─✵💝✵─┅┄ اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان سلام صبح بخیر🌹 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون ┄┅─✵💝✵─┅┄
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هيچ فرشته‏‌اى در آسمان‌ها و زمين نيست مگر اين كه مى‌خواهد خداوند متعال به او رخصت دهد تا به زيارت امام حسين (ع) مشرف شود، چنين است كه همواره فوجى از فرشتگان به كربلا فرود آيند و فوجى ديگر عروج كنند و از آنجا اوج گيرند.✨ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون ‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦✺💔✺✦۞✦┄
💚 بیاکه بی تو ترک خورده است ایمانم بدون حس حضورت خراب و ویرانم متاسفم که تو پاسوز ما شدی آقا ز غربت تو اسیر عذاب وجدانم http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون ‌‌‌‌‌❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از علیرضا پناهیان
🔸شرایط پیش‌آمده در اربعین امسال، چه فلسفه‌ای دارد؟ 🔸اگر بی‌قرار نشویم، معلوم می‌شود کارمان ایراد دارد 📌 همایش عاشقان اربعین(۱) 🔻 فرموده‌اند: علامت مؤمن این است که مشتاق زیارت قبر امام‌حسین(ع) است (کامل‌الزیارات/ ۱۹۳) درست است که امسال مانعی برای اربعین پیش آمده، ولی اگر بی‌قرار و بی‌تاب اربعین نشویم، معلوم می‌شود کارمان ایراد دارد. 🔻 مؤمن حتی وقتی کار خوب هم انجام می‌دهد، خودش را مقصر می‌داند، چه رسد به اینکه توفیق یک کار خوب، از او سلب بشود؛ آن‌وقت دیگر چقدر خودش را مقصر می‌داند! 🔻 شاید ما برای امام‌حسین(ع) کم گذاشته‌ایم و اربعین سال‌های قبل، خوب عمل نکرده‌ایم. البته نمی‌خواهم بگویم فلسفۀ این شرایط قطعاً کوتاهی‌های ما است. ما همیشه باید بین خوف و رجاء باشیم. 🔻 شاید هم امام‌حسین(ع) یک فراقی برای عاشقانش ایجاد کرده تا عاشق‌تر بشوند. چون عاشق وقتی در غم فراق می‌سوزد، بهتر تربیت می‌شود و بعد دوباره او را تحویل می‌گیرند. 🔻 گاهی خدا با بندگانش این‌گونه برخورد می‌کند و می‌فرماید: بنده‌ای که اهل نماز شب است، برای اینکه دچار غرور نشود یک شب نمی‌گذارم بیدار شود. آن‌وقت صبح، خودش را مذمت می‌کند و این مذمت برایش بهتر از آن گریه‌ها و نماز شب است. (کافی/ ۲/۶۱) 🔻 شاید امام‌حسین(ع) خیلی شما اربعینی‌ها را پسندیده و این فراق را برایتان ایجاد کرده «اُریدُ وصالَکَ و تُریدُ هِجری فاُترکُ ما أریدُ لما تُرید»؛ من وصال تو را می‌خواهم اما تو به من گفتی دور باش، باشد من دور می‌مانم چون تو گفتی؛ می‌خواهم حرف تو باشد. 👤علیرضا پناهیان 🚩 همایش عاشقان اربعین - ۹۹.۷.۱ 👈🏻 متن کامل: 📎 Panahian.ir/post/6519 @Panahian_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
الله الرحمان الرحیم یک نماز خوب بخونیم ؟؟ گام هفدهم