دلنوشته🌹
یگانه معبودا
این عبد گریز پای ِنادم😔
دراین شب جمعه
وشب پذیرش توبه
با کوله باری از گناه وندامت به سویت امده😔
وخوب می دانم جز درگهت
جایی برای رفتنم نیست
وکسی جز تو برایم اغوش پر مهر نگشاید
ومن خجل از عصیان 😩
وامیدوار به رحمتت امده ام
یا ارحم الراحمین
بپذیر عبد خطا کار را 😔
الهی امین🌸
شبتان همواره در سایه ی مهر خدا
التماس دعا🌹
تنها راه لذت بی نهایت
درس 21 برای زیر 10 سال
🌸سارا کوچولوانتخاب می کنه🌸
یکی بود یکی نبود
سارا کوچولو 👧دختر خوب ومهربانی بود
وامسال می خواست به کلاس اول برود
برای خرید وسایل مدرسه بامامان به بازار رفته بود
اول از همه رفتند توی یک مغازه لوازم التحریر
تا دفتر ومداد وبقیه وسایل را بخرند
فروشند چند مدل دفتر روی میز گذاشت 📒📔📕
سارا یکی از انها را انتخاب کرد
وبرداشت
وقتی فروشنده خواست بقیه دفترها رابردارد
سارا با ناراحتی گفت
_نه نه صبر کنید
ان یکی قشگ تر است
فروشنده با خوشرویی دوباره دفترها را روی میز گذاشت وسارا یک دفتر دیگر برداشت
ولی تا فروشنده می خواست بقیه دفترها را بردارد
دوباره گفت
_نه نه ان یکی قشنگ تر است
مادر که از کار سارا ناراحت شده بود گفت:سارا جان کارت اصلا خوب نیست
همین دفتر رابردار برویم📒
وپول وسایل را حساب کرد
ودست سارا راگرفت واز مغازه بیرون امدند
مادر سارا را به مغازه کیف فروشی برد
تا برایش کیف بخرد 💼🎒
ولی بازهم سارا مثل قبل
شروع کرد به اذیت کردن
فروشنده هر کیفی می اورد سارا می گفت همین خوب است
ولی دوباره که به کیف ها نگاه می کرد
می گفت :نه این را نمی خواهم ان یکی را می خواهم
خلاصه بازهم مامان ناراحت شد
واز فروشنده عذر خواهی کرد😔
و گفت :
سارا جان اصلا امروز برایت کیف نمی خرم
ودستش را گرفت وبه خانه برگشتند
سارا خیلی ناراحت بود
ولی مامان به او گفت :
دختر عزیزم من تورا خیلی دوست دارم وتو دختر خیلی خوبی هستی
ولی یک چیزی هست که باید یاد بگیری
سارا با ناراحتی گفت :چه چیزی؟
مامان گفت:دخترعزیزم
همه ی ما دوست داریم بهترین چیزها را داشته باشیم
ولی همیشه فکر می کنیم که بهترین چیزها را نداریم
مثل تو که امروز فکر می کردی هرکیفی بخری ان یکی بهتر است
سارا گفت:به خاطر همین نمی دانستم کدام را بردارم
مامان گفت:بله می دانم عزیزم
ولی باید بدانی که
خداوند مهربان مارا طوری افریده که از داشتنِ هیچ چیز راضی نمی شویم
چون دلمان فقط خدارا می خواهد ☺️
سارا گفت:خوب مامان من هم خدای مهربان را دوست دارم
ولی چیزهای دیگرراهم می خواهم
مامان لبخندی زد وگفت :بله عزیزم می دانم😊
ولی اگر بیشتر به دوست داشتنِ خدا فکر کنیم کمتر در انتخاب هایمان اذیت می شویم
ما باید هرچیزی برای زندگی نیاز داریم تهیه کنیم
ولی نباید مرتب دنبال بهترین ها باشیم
چون بهترین ها تمام نمی شوند
سارا جان یادت هست عروسی خاله زهرا
چه قدر دنبال لباس قشنگ می گشتی؟
وقتی هم رفتیم عروسی وتو لباس زیبایت را پوشیدی
باز هم ناراحت بودی ومی گفتی لباس سحر ازلباس تو قشنگ تر است؟👚
_بله مامان یادمه
_پس ببین عزیزم
مهم این است که وسایل تو تمیز ومرتب باشد
ولی هیچ وقت دنبال بهترین وقشنگ ترین نباش
چون هیچ وقت راضی وخوشحال نمی شوی
سارا از صحبتهای مادرش متوجه شد که چه قدر امروز کار بدی کرده
ازمامانش عذر خواهی کرد😔
وفردا
دوباره باهم به بازار رفتند این بار سارا خیلی راحت هرچه نیاز داشت خرید
وبا خوشحالی به خانه برگشتند 😊
سارا دیگر ناراحت نبود
بلکه خیلی خوش حال وراضی بود
وبه خاطر داشتنِ چنین مادرِ خوب ومهربان خدارا شکر می کرد😊
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
#اسرار_درون
سلام به خلیفه های خوب خدا 🌹
خوب دوستان هدف مشخص شد✅
حالا برای رسیدن به هدف باید
یه مسیری رو طی کرد👌
خدای مهربون وحکیمی که مارو افریده
هدف رو مشخص کرده✅
و
مسیر رو هم مشخص کرده✅
به نظرتون مسیری که خدای مهربون
در نظر گرفته
کدوم مسیره⁉️
بله در قران می فرماید
(ان اعبدونی هذا صراط مستقیم)
بله مرا عبادت کنید این راه مستقیم است ✅
خدارا شاکریم که راه راهم به ما نشان داد😊
وظیفه ما مشخص شد
چه کار کنیم؟
بله عبادت خدا 👌
یعنی چی؟
یک کم روش فکر کنید
ان شاءالله بعدا درخدمتم
یاحق🌸
دلنوشته🌹
معبودا هر شب از فراقت بی قرارم
وهر لحظه به وصلت امیدوار
ونیک می دانم
که من بی چیز لیاقت خوبی چون تورا ندارم😔
ونیک می دانم که تومشتاقِ
وصالِ منِ ناچیزی😊
ومی دانم بندگانت هرچه بد
تودوست داریشان
پس امیدوارم به کرمت 😊
یا اجود الاجودین🌸
شبتون منور
التماس دعا 🌹