هدایت شده از مشاور خانواده| خانم فرجامپور
سلام 🌹
در خدمتتون هستم
با بحث مشاوره
در رابطه با 👇
✴️خانواده و مشکلات خانوادگی
✴️همسرداری
✴️سیاستهای زنانه
✴️تربیت فرزند
✴️ازدواج
✴️اصلاح تغذیه
✴️مسائل اعتقادی
(فرجامپور)
جهت تنظیم نوبت به ای دی زیر پیام بدید
👇👇
@masoomi56
مبحث نکات و سیاست های همسرداری و طب اسلامی را در این کانال پیگیر باشید👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
کانال فرم های مشاوره
https://eitaa.com/joinchat/3032088595Cbc12a9d09e
#نظر_شما
سلام علیکم
ممنون بابت زحماتتون
اجرتون با آقا ابا عبدالله الحسین علیه السلام.
از سرکار خانم فرجام پور هم کمال تشکر رو دارم که با راهنمایی ها و راهکار هاشون تونستم تا حد زیادی گرما رو به زندگیم برگردونم.
در رابطه با تربیت فرزن هم راهکارهای خوبی ارائه دادند که انشالله بتونم عملی کنم.
از صبر و حوصله شون و از انرژی مثبتی که به من دادند واقعا ممنونم.
اجرشون با خانم حضرت زهرا سلام الله علیها
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
خدا را شکر🌹
هر چه هست لطف خداست
ان شاءالله خانه هاتون همیشه مالامال عشق باشد
و گرم گرم 💖👌
مشاور خانواده| خانم فرجامپور
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 #فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا #قسمت_چـهـل_و_یـک ✍سنگینی ابهام، ترس، و سوال شانه هایِ نحیف
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
#فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا
#قسمت_چـهل_و_دوم
✍ آسمان ابری بود و چکیدنِ نم نمِ باران رویِ صورتم.
از فرطِ درد و تهوع، تک تک سلولهایِ بدنم خستگی را فریاد میزد و پاهایم هوسِ قدم زدن داشت. اینجا ایران بود بدون رودخانه، میله های سرد، عطر قهوه و محبتهایِ عثمانِ همیشه نگران. اینجا فقط عطر چای بود و نان گرم، و حسامی که نگرانی اش خلاصه میشد در برقِ چشمان به زمین دوخته اش و محبتی که در آواز قرآنش، گوشواره میشد به گوشهایم. دیگر از او نمیترسیدم اما احساس امنیتی هم نبود فقط میدانستم که حسام نمیتواند بد باشد!
به قصد بیرون رفتن، در را باز کردم که حسام مقابلم ظاهر شد. با همان صورت آرام و مهربان: جایی تشریف میبرین سارا خانوم؟
ابرو گره زدم: فکر نکنم به شما مربوط باشه اینجا خونه ی منه و اینکه چرا مدام اینجا پلاسید، سر درنمیارم...
زبانی به لبهایش کشید: هر جا خواستید تشریف ببرید من در خدمتتونم. به صلاح نیست تنها برید چون مسیرها رو بلد نیستید و حالِ جسمی خوبی هم ندارید!
برزخ شدم: صلاحم رو خودم بهتر از تو میدونم. از جلوی راهم برو کنار! از جایش تکان نخورد. عصبی شدم با دست یک ضربه به سینه اش زدم که مانند برق کنار رفت و از حماقتِ مسلمانان در ارتباط با زنانِ به قول خودشان نامحرم خنده ام گرفت.
قدمی به خروج نزدیک شده بودم که به سرعت مانتویم را کشید، چنان قوی و پر قدرت که نتواستم مقاومت کنم و تا نزدیکِ حوضِ وسط حیات به دنبالش کشیده شدم. به محض ایستادن به سمتش برگشتم و سیلیِ محکمی به صورتش زدم، صدای ساییده شدنِ دندانهایش را میشنیدم، اما چیزی نگفت و من هر چه بدو بیراه در چنته داشتم حواله اش کردم و او در سکوت فقط گوش داد.
بعد از چند ثانیه سرش را بالا آورد: حالا آروم شدین؟ میتونیم حرف بزنیم؟
شک نداشتم که دیوانگی اش حتمی ست: اگه عصبانی نمیشین باید بگم تا مدتی بدون من نباید برید بیرون از منزل! بیرون از این خونه براتون امن نیست...
معده ام درد میکرد: چرا امن نیست؟ هان؟ تا کی باید صبر کنم؟ اصلا من میخوام برگردم آلمان...
دستی به جایِ سیلی روی صورتش کشید: فعلا امکان برگشتن هم وجود نداره، فقط باید کمی تحمل کنید. به زودی همه چی روشن میشه سلامت شما خیلی واسم مهمه.
سری از روی عصبانیت تکان دادم و بی توجه به حسام و حرفهایش به سمت در رفتم که کیفم را محکم در مشتش گرفت و با صدایی نرم جمله ای را زمزمه کرد: دانیال نگرانتونه!
ایستادم: چرا درست حرف نمیزنی؟ داری دیوونم میکنی! اون قصابی که صوفی ازش تعریف میکرد چطور میتونه نگران خواهرش باشه؟!
به معده ام چنگ زدم و او پروین را برای کمک به من صدا زد. هیچ کدام از پازلها کنار هم قرار نمیگرفت، اینجا چه خبر بود!!
هرروز حالم بدتر از روز قبل میشد و حسام نگرانتر از همیشه سلامتیم را کنترل میکرد و هر وقت درد امانم را میبرید، میانِ چهارچوبِ درِ اتاقم مینشست و برایم قرآن میخواند. خدایِ مسلمان، خودش هیچ اما کلامش مسکنی بی رقیب بود و حسام مردی که در عین تنفر حسِ خوبی به او داشتم...
و بالاخره بدیِ حالم باعث شد که به تشخیص پزشک چند روزی در بیمارستان بستری شوم.
آن چند روز به مراقبتِ لحظه به لحظه ی حسام از من گذشت. تمام وقتش را پشت در اتاق میگذراند و وقتی درد مچاله ام میکرد با صدایِ قرآنش، آرامش را به من هدیه میداد. گاهی نگرانیش انقدر زیاد میشد که نمازش را در گوشه ای از اتاقم میخواند و من تماشایش میکردم، با حسی پر از خنکی. خدای مسلمانان نمازش هم تله بود برایِ عادت کردن به خدایی اش. دیگر نه به زندگی امیدی داشتم، نه زنده ماندن...
نیمه های شب یک پرستار وارد اتاق شد. حسام بیرون از اتاقِ رویِ صندلی کنارِ در خوابش برده بود. پرستار بعد از تزریق چند دارو در سِرُم، با احتیاط جعبه ای کوچک را به طرف من گرفت و با صدایی آرام گفت که مالِ من است، سپس با عجله اتاق را ترک کرد. جعبه را باز کردم یک گوشی کوچک در آن بود. ترسیدم! این را چه کسی فرستاده بود! خواستم از تخت پایین بیایم و جریان را به حسام بگویم که چراغِ گوشی، روشن شد. جواب دادم، صدایی آشنا گفت: سلام سارا منم، صوفی! سعی کن حرف نزنی، ممکنه اون سگ نگهبانت بیدار شه. حسام را میگفت، او مگر ما را میدید؟
-من ایرانم، پیداش کردم! دانیال رو پیدا کردم، اون ایرانه. درباره ی برادر من حرف میزد؟ مجالِ فکر کردن نداد: سارا همه چی با اون چیزی که من دیدم و تو شنیدی فرق داره، جریانش مفصله الان فرصت واسه توضیح دادن نیست!
⏪ #ادامہ_دارد...
@asraredarun
اسرار درون
هدایت شده از مشاور خانواده| خانم فرجامپور
سلام 🌹
در خدمتتون هستم
با بحث مشاوره
در رابطه با 👇
✴️خانواده و مشکلات خانوادگی
✴️همسرداری
✴️سیاستهای زنانه
✴️تربیت فرزند
✴️ازدواج
✴️اصلاح تغذیه
✴️مسائل اعتقادی
(فرجامپور)
جهت تنظیم نوبت به ای دی زیر پیام بدید
👇👇
@masoomi56
مبحث نکات و سیاست های همسرداری و طب اسلامی را در این کانال پیگیر باشید👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
کانال فرم های مشاوره
https://eitaa.com/joinchat/3032088595Cbc12a9d09e
#سلام_امام_زمانم 💚
دل آمده از غمت به جان #ادرکنی
جان آمده بر لب الأمان ادرکنی
ترسم که #بمیرم و #نبینم رویت
#یا_مهدی صاحب الزمان ادرکنی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@asraredarun
اسرار درون
❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
خدایا شروع سـخن نامِ توست
وجودم به هر لحظه آرامِ توست
دل از نام و یادت بگـیرد قـرار
خوشم چون که باشی مرا در کنار
سلاااام
الهی به امیدتو
صبحتون بخیر💖
@asraredarun
اسرار درون
┄┅─✵💝✵─┅┄
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#احادیث_فاطمی
✨حضرت زهرا سلاماللهعلیها فرمودند:
اگر آنچه را كه ما اهل بیت دستور داده ایم عمل كنى و از آنچه نهى كرده ایم خوددارى نمائى، تو از شیعیان ما هستى وگرنه، خیر.✨
@asraredarun
اسرار درون
┄✦۞✦✺💠✺✦۞✦┄
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
4_5785067488806964229.mp3
12.33M
#خانواده_آسمانی ۵۴
#استاد_شجاعی
#استاد_میرباقری
♨️ به خدا که نمیشود دست یافت!
نه او را میتوان دید!
و نه کسی او را دیده، که توصیفش کرده باشد!
❓من چگونه میتوانم شبیه کسی باشم و به اخلاقش متخلق شوم، وقتی نه میتوانم ببینمش، و نه میتوانم جزئیات اخلاق او را بشناسم؟
‼️ اینهمه احکام و باید و نباید چگونه میتواند مرا به #هدف_خلقتم برساند؟
#من_و_خدا
#من_و_خانواده_آسمانی
#احساس_ارزشمندی
@Ostad_Shojae
کودک هر چقدر هم که کم سن و سال باشد درباره ضعف هایش جلوی روی او صحبت نکنید.
تصور کنید کنار پدر یا مادرتان ایستاده اید و او با کسی جملات زیر را می گوید:
"پسرم کمی خجالتیه" ، یا "دخترم وقتی کلاس اول بود خواندن برایش سخت بود ولی حالا بهتر شده"
کودکان وقتی می شنوند که والدینشان درباره آنها اینگونه صحبت میکنند، خود را مانند اشیایی تصور می کنند که تحت تملک والدینشان هستند.
#تربیت_فرزند
@asraredarun
از نگاه نوجوان، استقلال يعني رها شدن از دستورات والدين
از نگاه والدين، استقلال يعني پذيرش مسئوليت
از تضاد اين دونگرش، شكاف نوجوان و والدين ايجاد مي شود
#رفتاربانوجوان
@asraredarun
هماهنگی بین پدر و مادر؛ عامل تربیّت فرزند
شما، هم دست راست دارید و هم دست چپ، اگر این دو بهصورت مستقل تصمیم میگرفتند، شما دیگر با این دو دست نمیتوانستید کاری را انجام بدهید. اما چون این دو دست خود تصمیم گیرنده نیستند، بلکه مغز و اراده انسان است که بر دست راست و چپ حکومت میکند و اوست که تصمیم میگیرد، لذا دستها باهم همکاری میکنند و هماهنگاند.
با یک دست کاغذ میگیرید و با یکدست مینویسید. خیّاطها با یکدست پارچه را میگیرند، با دست دیگر میدوزند. آشپزها با یکدست، دیگ را میگیرند، با دست دیگر غذا را به هم میزنند و چون فرمانده یکی است این دودست اینچنین باهم همکاری میکنند. اگر خدایناکرده در وجود ما دو فرمانده وجود داشت معلوم است که چه اتفاقی میافتاد.
حال فرض کنید، اگر پدری نسبت به بچهی خود تندی کند، مثلاً بگوید: چرا این کار را کردی؟ آنگاه مادر بگوید: اتفاقاً کار بچه درست بوده و خوب کاری هم کرده است. یا یکی به بچه بگوید: تو خیلی بیادب هستی. دیگری به او بگوید: اتفاقاً تو از همه مؤدبتر هستی.
یکی بچه را بزند و دیگری او را نوازش کند.
چنین برخوردهایی موجب میشود که بچه بیتربیت بار بیاید. وقتی اینگونه عمل شود، بچه شکایت پدر را به مادر و شکایت مادر را به پدر میبرد و ضمن اینکه بین آنها دعوا راه میاندازد، خود بچه نیز نسبت به پدر و مادر بیاعتقاد و بیاعتنا میشود.
[استاد حائری شیرازی]
اگر کودکی مستقل می خواهید بگذارید کودک خود پاسخ سوالاتی که از او می شود را بدهد.
نشانه واقعی احترام به استقلال کودک این است که به بزرگسال سوال کننده در پاسخ بگوییم؛
"دخترم خودش به شما میگه"
یا " بذار از خودش بپرسیم."
به کودکان خود کمک کنید تا احساسات خود را درک کنند. کودکان نیاز دارند احساساتشان مورد پذیرش و احترام قرار بگیرد. بعنوان مثال 👇
1. شما می توانید با توجه و آرامش کامل به حرف های کودک گوش دهید.
2. شما میتوانید احساسات کودکتان را با کلمهای تایید کنید. "آه. راستی! متوجه هستم."
3. شما میتوانید به احساسات آنها نامی بدهید. "به نظرم این کار بینتیجه است"
4.شما می توانید آرزوهای آنان را به طور خیالی برآورده کنید. "کاشکی میتونستم همین حالا یک عروسک بزرگ برات حاضر کنم"
بسم اللهالرحمنالرحیم
👈 یکی از موقعیتهایی که کنترلگری والدین بیداد میکنه، وقتیه که حرف از درس و مشق و انجام تکالیف مدرسه به میون میاد. اینجا دیگه منطقهی ممنوعهی والدینه🤭، خط قرمزشونه😁، تاب و تحمل کوتاهی و سهلانگاری رو ندارن. آخه فکر میکنن پای خوشبختی و موفقیت بچههاشون در میونه!
👈 حالا بیاین ببینیم واکنش بچهها به کنترلگری والدین در زمینهی درس و مشق چه جوریه؟
بچهها بنا به خلق و خو و شخصیتشون سه جور واکنش متفاوت به کنترلگری ممکنه داشته باشند:
1️⃣ گروهی از بچهها که خیلی سرسختن، هیچ جوره زیر بار نمیرن و به قیمت تحمل تهدید و تحقیر و سرزنش و کتک هم که شده، کار خودشون رو میکنن و از زیر بار انجام تکالیف در میرن. این بچهها رو شاید بشه تو ابتدایی تا حدودی کنترل کرد، اما به محض اینکه صداشون از شما بلندتر شه و زورشون به شما بچربه، دیگه به هیچ صراطی مستقیم نیستن! این بچهها حتی تو بزرگسالی هم تبدیل به آدمهای لجباز و ستیزهجویی میشن که عادت به سرکشی و مخالفت با مراجع قدرت دارن.
.
2️⃣ گروه دوم اونایی هستن که بچههای آرومین و توان مقابله با شما رو ندارن. پس اشکریزون میشینن سر تکالیفشون و به زور اونها رو انجام میدن. اما احتمالاً از رفتار شما اینو میگیرن که در مقابل هر مرجع قدرتی، باید تمکین کنن و تسلیم بشن. اینها در آینده برای جلب رضایت مراجع قدرت، تبدیل به آدمهای مطیع و بله قربانگو ( بیادبانهش میشه ببعی🙊) میشن.
.
3️⃣ گروه سوم هم بچههایی هستن که به ظاهر، خودشون رو با شرایط وفق میدن و با دندونهای به هم فشرده مشق مینویسن، اما خشم پنهانشون از کنترلگری شما رو با دردسر درست کردنهای بعدی، با اذیت و آزار خواهر و برادراشون، با خرابکاریهای یواشکی و... تخلیه میکنن. این بچه ها در بزرگسالی تبدیل به آدمهای دو رو و آب زیر کاه و کارشکن میشن.
.
👈 البته اینها وحی منزل نیست، اما نیاز به خودمختاری و کفایت، جزء نیازهای اساسی همهی آدمها و از جمله بچههاست و مثل هر نیاز دیگهای اگه برآورده نشه، بالاخره از یه جایی بیرون میزنه.
.
👈 درس خوندن بچهها مهمه، خیلی هم مهمه، اما قبل از اینکه با روشهای کنترلگرانه (اعمال زور، تهدید، تنبیه، احساس گناه دادن، سرزنش، تحقیر، طعنه و کنایه، مقایسه، جایزه و تشویق) بچههاتون رو وادار به موفقیت(!!!) کنین، بد نیست یه نگاهی به سه دستهی بالا بندازین و از خودتون بپرسین کدومیک از اونها رو واسه بچهتون میپسندین و حاضرین چه هزینهای برای درسخون شدن اونها بدین؟
رضائیان روانشناس کودک و نوجوان
ادامه دارد
وقتی به فرزندمون مسئولیت نمیدیم،
تاییدش نمیکنیم و هر کاری که
میخواد بکنه جلوشو بگیریم،
بعدها در بزرگسالی دائم
میگه نمیتونم و در مسئولیت های
بزرگ مثل ازدواج کم میاره و احساس ناتوانی میکنه
#تربیت_فززند
@asraredarun
🌹پنجشنبه است، هـمان روزی که خوبان سفر کرده از دنیا، چشم انتظار عزیزانشان هستند ، دستشان از دنیا کوتاه است و محتاج یاد کردن ما هستند با ذکر فاتحه و صلوات ، روحشان را شاد کنیم.
🌹 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ،تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَات
🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ
وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ
الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ ،مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ
إِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِين
اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِيم
صِرَاطَ الَّذِينَ أَنعَمتَ عَلَيهِم
غَيرِ المَغضُوبِ عَلَيهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ
🌹بِسْمِ اللهِ الْرَّحْمَنِ الْرَّحِيمِ
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ،اللَّهُ الصَّمَدُ
لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ،وَ لَمْ يَكُن لُهُ کُفُوَاً اُحَد
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
هدایت شده از علیرضا پناهیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 شیخ حسین انصاریان و منبرهایش به روایت علیرضا پناهیان
🌹 بازنشر به مناسبت سالروز تولد استاد انصاریان
@Ansarian_ir
@Panahian_ir
4_6006088503018915355.mp3
28.97M
۞دعاے کمیل
🎙مهدی رسولی
التماس دعا 🙏
#ٵݪݪہم_عجݪ_ݪۅݪێڪ_ٵݪفࢪج
@asraredarun
اسرار درون
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
💥 محاله بعد از وفات، کسی بتونه شما رو شفاعت کنه، مگر اینکه ....
#من_و_خدا
#دوربرگردان
instagram.com/ostad.shojae1