3.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ماجرای نامگذاری #حضرت_زینب (س) بعد از تولد
🎉🎊به مناسبت ولادت با سعادت بانوی کربلا
@asraredarun
اسرار درون
بسم الله الرحمن الرحیم 💐
#اخلاق_در_خانواده
#کلام_شانزدهم
👨👩👧👦 #وظایف_والدین (۱)
🔆البقره
وَلَنَبْلُوَنَّكُم بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ
👈ﻭ ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﻴﺰﻱ ﺍﻧﺪﻙ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﻭ ﮔﺮﺳﻨﮕﻲ ﻭ ﻛﺎﻫﺶ ﺑﺨﺸﻲ ﺍﺯ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻭ ﻛﺴﺎﻥ ﻭ ﻣﺤﺼﻮﻟﺎﺕ [ ﻧﺒﺎﺗﻲ ﻳﺎ ﺛﻤﺮﺍﺕ ﺑﺎﻍ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺍﺯ ﺯﻥ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ ] ﺁﺯﻣﺎﻳﺶ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﻢ . ﻭ ﺻﺒﺮﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺸﺎﺭﺕ ﺩﻩ .(١٥٥)🍃🌹
🌺 در این آیه شریفه خداوند میفرماید که ما شما رو امتحان میکنیم با ترس
ترس از گرسنگی ، ترس از کمی ثروت، ترس از نقصان سلامتی و مرگ ... تا صبر شما آزموده بشه ✔️
🌀پس اولین و شایعترین امتحان خدا ترس هست (ترس از غیر خدا و دنیا)
😖 ترس به تنهایی در دل قرار میگیره و واقعیت ندارد ،
یعنی اگر انسان درست تشخیص بدهد و وظیفه اش را درست انجام دهد
.
ترس از هر چیزی بد تر از خود آن چیز هست .👌
📌شاید مثلا موقع تیر خوردن دردی را احساس نکنید ولی ترس از تیر خوردن خیلی دردناک هست .
💢مثلا شاید هیچ وقت جنگی رخ نده ولی ترس از سایه جنگ وحشتناک هست و باعث بسیاری از تسلیم شدنها میشه
ترس غیر خدایی خیلی بیشتر واقعیت پیدا میکنه تا خود واقعیت 📌
👈مثلا وظیفه فرد تذکر دادن است ولی از ترس بی آبرو بازی طرف ، این وظیفه رو ترک میکنیم .♨️
🍀علی علیه السلام میفرمایند:
ضبط النفس عند الرَغَب و الرَهَب من افضل الادب
✳️ کنترل نفس نزد دو چیز یکی حب دنیا و یکی ترس از دنیا از برترین ادب هست .👌
حب به چیزی که ارزش ندارد .👉
و ترس از چیزی که ارزش ندارد .👉
🔦اگر در این دو مورد کنترل نفس داشته باشیم ادب پیدا میکنیم .
📌ترس از دنیا مثل ترس از جنگیدن ، ترس از اعدام ، ترس از فقر ، ترس از تحریم ، فروختن کل عقاید بخاطر ترس از جنک ویا ترس از فقر
🌀اکثر کسانی که قبل از دانشگاه با حجاب بودند و بعد از آن بیحجاب شدند بخاطر ترس از مسخره شدن است .✔️
🔻در واقع شاید با حجاب بودن آنقدر ها هم سخت نیست که به خاطر ترس از مسخره شدن بی حجاب میشوند .
یک مثال #تربیتی 👉
♨️چرا قمار در اسلام حرام است ؟
💢چون از آثار روانی آن این است که انسان را ترسو میکند
👼بچه یک ساله به سمت چای داغ می آید مادر میگوید (جیز)
مادر ها از عنصر ترس استفاده میکنند چون زود جواب میدهد 😕
چه بسا کتک زدن از ترساندن کمتر ضرر داشته باشد☑️
✨انما الشیطان یخوف اولیائه
قطعا شیطان دوستانش را میترساند .👌
😖ترس از لولو ، ترس از دکتر ، ترس از پدر و کتک خوردن ....
انگیزه کار رو در بچه ها ترس قرار میدهیم 😈
♨️مادر حوصله وقت گذاشتن برای تربیت بچه ندارد آخرین راه را که ترساندن است اول استفاده میکند .
🔻کسی که از ترس درس بخواند هیچ بازدهی ندارد .
🔻کسی که سرکار میرود بخاطر ترس از فقر
خیلی کارها ممکنه انجام بده✔️
🔻بعضی از ترس اخراج چشم بروی حقائقی میبندند .
😒
🔻جامعه را از ترس جنگ وادار به مذاکره میکنند .
🔻مردم را از فقر میترسانند تا تن به هر ذلتی بدهند
✔️هر کاری که به نیت ترس دنیایی بود آثار منفی روانشناسی دارد.
(البته دقت کنید که ترس از دنیا با آینده نگری تفاوت دارد)👉
معاویه اطرافیانش را از شمشیر میترساند 🗡
🔗جنایتکار بی چشم و رو را باید ترساند ولی عموم مردم را باید با شیوه ای غیر از ترس تربیت کرد.
♨️ما با ترس زندگی کردن را به بچه ها یاد میدهیم لذا آنها هم از روی ترس شغل انتخاب میکنند و این باعث میشه با اعتدال واعتماد کار نکنند
در پایان راهکاری برای جلوگیری از ترسهای واهی دنیا ⏪
💎ذکر لاحول ولا قوة الا بالله را به بچه ها یاد بدید .
تا بفهمند که غیر از خدا هیچ چیزی موثر در عالم نیست 👌
♻️دختران شعیب گفتند : انه لقوی امین
یعنی دختر دوست داره پدرش قوی باشه ✅
👌کسی که خدا رو محور تمام عالم بدونه از دنیا و ترسهای دنیا بیمی ندارد .
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌺🌸
صابر خراسانیفرشته.mp3
زمان:
حجم:
3.11M
🦋بفرستید برای پرستاران فداکار
💕 میلاد حضرت زینب (سلاماللهعلیها)
و روز پرستار مبارک 🎊🎈❤️
@asraredarun
اسرار درون
#نظر_شما
سلام علیکم
عیدتون مبارک
الحمداله که با خانم فرجام پور مشورت کردم
خدارو شکر دوبار با ایشون مشورت کردم هردوبار هم ،دقیقا راه رو برام مشخص کردن💞
اسلام مشورت با اهلش در هر اموری رو توصیه میکنه ومن این مساله رو کاملا درک کردم
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
خدا را شکر🌺
همه از لطف خداست🌺🌺
ان شاءالله همیشه در آرامش باشید🌹
مشاور خانواده| خانم فرجامپور
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 #فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا #قسمت_هـفـتـاد_و_یـک ✍جون و پول و وقتنونو دارین تو یه کشور
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
#فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا
#قسمت_هـفـتـاد_و_دومــ
✍مدتی از ماموریت حسام به سوریه میگذشت و من جز خبرهای فاطمه خانم از او، هیچ اطلاعی نداشتم. روزهایم گرم میشد به خواندنِ چندین و چندباره ی کتابهایِ حسام و خط کشیدن زیر نکته های مهمش.
حالا در کنار دانیال، دلم برایِ سلامتیِ مردی دیگر هم به درو دیوارِ سینه مشت میزد .جلویِ آینه ایستادم کلاه از سر برداشتم و دستی به موهایِ تازه جوانه زده ام کشیدم. صورتم بی روح تر از همیشه به چشمانِ گود رفته ام دهن کجی میکرد
هیچ مردی میتوانست این میتِ چند روز مانده به دفن را تحمل کند
بغض چنگ شد.زندگی درست زمانی زیرِ زبانم مزه کرد که به ته دیگش رسیده بودم دیگر چیزی از من نمانده بود.. نه زیبایی.. نه سلامتی.. نه فرصتی بیشتر برایِ ماندن .اما خدا بود , دانیال بود و امیرمهدی محجوبِ فاطمه خانم..
راستی چرا نمیمردم ? دکتر که ناامیدانه از بودنم میگفت خبری هم از معجزه ی فیلمهایِ ایرانی نبود
هنوز هم درد بود. تهوع بود. بی قراری و کلافه گی بود .لبخند بر لبم نشست. معجزه از این بیشتر که با وجود تمام نام برده هایم، هنوز هم زنده ام انگار یک چیز به شدت کم بودشاید نماز خدا آمد، علی آمد، حجاب آمد، ایمان آمد، اما نماز..
باید یاد میگرفتم و امیدی به پروین نبود، چون قاعدتا زبانم را نمیفهمید.
سراغ لپ تاپم رفتم طریقه نماز خواندن را سرچ کردم..
همه چیز را در کاغذی یاد داشت کردم و یکی یکی طبق دستوری که نوشته بود، اعمالش را انجام داد..
اما نمیشدگفتن آن جملات عربی از من ساخته نبود چون من اصلا زبان عربی نمیدانستم به سراغ پروین رفتم از او هم خبری نبود اتاقها را به دنبالش زیرو رو کردم نبود. نه خودش , نه مادر .. به ساعت که نگاه کردم یادم آمد، مادر را به امامزاده برده اما من دلم نماز میخواست دوست داشتم مانند دختر بچه ایی لجباز پا بکوبم و جیغ بزنم تا کسی به کمکم بیاید. کاش حسام بود .
با ناامید رویِ مبل نشستم و به پنجره ی باران زده ی سالن خیره شدم دیدن درختان عریان از پشت شیشه زیادی دلنوازی میکرد..
صدایِ زنگ خانه بلند شد پروین کلید داشت .پس چه کسی بود؟
به آیفن تصویری که به لطف حسام نصب شده بود خیره شدم. کسی در مانیتور دیده نمیشد اما زنگ دوباره تکرار شد ترسیدم کسی در خانه نبود
اگر دوستان عثمان به سراغم آمده باشند چه ؟ قهرمانِ داستانم در سوریه به سر میبرد لرز به تنم افتاد و طنین خطر چندین و چندبار تکرار شد. نباید در را باز میکردم اما صدایِ تیکی از در بلند شد پشت پنجره ایستادم .
کلید داشتند.. در باز شد و من بدون تامل، با وجودی سراسر نبض به طرف اتاقم دویدم..
در اتاق را بستم و به آن تکیه دادم. خواستم کلیدش کنم، اما نشد
یادم آمد، حسام کلید را از روی در برداشته بود تا نتوانم خودم را در اتاق حبس کنم و او مجبور به شکستن در شود .با تمام سلولهایم خدا را صدا میزدم اینبار اگر دستشان به من میرسید، زجرکُشم میکردند.
کاش حسام بود چشمانم از شدت اشک دو دو میزد به سمت تخت هجوم بردم و زیرش پنهان شدم. امن تر از آن هم مگر جایی وجود داشت؟؟
صدایِ قدمهای فردی در سالن پیچید.. وارد شده بود و در خانه سرک میکشید
نه خدا کند به اتاق من نیاید
تضمین نمیدادم که جیغ نکشم به همین خاطر تیغه ی دستم را فرش دندانهایم کردم و فشار دادم با تمام نیرو..
طنین گامها نزدیک و نزدیک میشد مقابل اتاقم ایستاد نفسم بند آمداما ناگهان مسیرش را عوض کرد از اتاق دور شد
مطمئن بودم که به سمت اتاق مادر میرود چون دیوار به دیوار با من بود
چرا هیچکس وجود نداشت تا با فریاد از او کمک بخواهم اصلا در این روزِ بارانی چه وقتِ امامزاده رفتن بود که بی پروین و مادر در این خانه تنها بمانم؟
برگشت آرام و شمرده گام برمیداشت
در را باز کرد و در چارچوبش ایستاد حالا پاهایش در تیررس نگاهم بود ازفرط ترس ، صدایِ بلندِ تپش قلبم را میشنیدم و وحشت زده از اینکه نکند به گوش اوهم برسد؛ این کوبشِ سرکشِ نبض به سمت تخت آمد کنارش ایستاد و مکث کرد. یعنی یعنی قصد داشت تا زیر تخت را بگردد..؟
صدایش بلند شد و وجودم سکته وار لرزید
-تو دهاتهایِ آلمان، اینجوری قایم میشدن؟ نصفه لنگت وسط اتاقه، اونوقت کله اتو بردی زیر تخت که مثلا پیدات نکنم ؟من موندم اون حسام بدبخت با این خنگ بازیات چی کشید..
البته شاید شیوه جدید استتاره ما بی خبریم
زبانم بند آمده بود.. از شدت هیجان سرم را بلند کردم که محکم به کفی تخت خورد و آه از نهادم بلند شد.
⏪ #ادامہ_دارد...
📝نویسنده:اسعد بلند دوست
@asraredarun
اسرار درون
هدایت شده از مشاور خانواده| خانم فرجامپور
سلام 🌹
در خدمتتون هستم
با بحث مشاوره
در رابطه با 👇
✴️خانواده و مشکلات خانوادگی
✴️همسرداری
✴️سیاستهای زنانه
✴️تربیت فرزند
✴️ازدواج
✴️اصلاح تغذیه
✴️مسائل اعتقادی
(فرجامپور)
جهت تنظیم نوبت به ای دی زیر پیام بدید
👇👇
@masoomi56
مبحث نکات و سیاست های همسرداری و طب اسلامی را در این کانال پیگیر باشید👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
کانال فرم های مشاوره
https://eitaa.com/joinchat/3032088595Cbc12a9d09e
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
آغاز سخن یاد خدا باید کرد
خود را به امید او رها باید کرد
ای با تو شروع کارها زیباتر
آغاز سخن تو را صدا باید کرد
الهی به امید تو💚
سلام صبحتون بخیر🌺
@asraredarun
┄┅─✵💝✵─┅┄