eitaa logo
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
4.5هزار دنبال‌کننده
15.3هزار عکس
4.4هزار ویدیو
133 فایل
💞کمک‌تون می‌کنم از زندگی لذت بیشتری ببرید💞 🌷#کبری فرجام‌پور هستم، نویسنده و مشاور تخصصی 👇 💞همسرداری و زناشویی 👼تربیت فرزند 🥰اصلاح مزاج ارتباط با ما و تبلیغات👇 @asheqemola #فوروارد_وکپی_ممنوع⛔ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
انسان شناسی ۷۷.mp3
11.71M
۷۷ 💢 از صبح که بیدار می‌شوی؛ تا آخرین لحظه‌ای از شب که هنوز خوابت نرفته، و حتی در تمام مدت خواب و صحنه‌هایی که می‌بینی، می‌توانی کاملاً قیمت باطن خودت را محک بزنی ... کمی صبر کن ❗️ چند دقیقه گوش و دل بده❗️ حالا بگو چند می‌ارزی؟ @Ostad_Shojae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داد نزن!‌ ‌ یه سری لحظات هستن‌ که یا فرزندمون و یا خود ما در شرایط مطلوبی نیستیم. عصبانی‌ایم، خسته‌ایم، کلافه‌ایم و...‌ ‌ و این باعث می‌شه بیشتر عصبانی بشیم و بیشتر داد و فریاد کنیم. در نتیجه به رابطه‌ی والد فرزندی‌مون آسیب زیادی بزنیم.‌ ‌ معمولا توی این زمان‌ها که دعوا پیش میاد، بعدش بهش فکر می‌کنیم و خیلی پشیمون می‌شیم؛ چون درک می‌کنیم که شاید اون‌قدر عصبانیت هم لازم نبود! و اون حجم از ناراحتی و عصبانیت تحت تاثیر چیزهای دیگه مثل خستگی و... هم بوده...‌ ‌ «برای آرامش هم‌دیگه تلاش کنیم.»‌ ‌ @asraredarun
⁣آموزش مسئوليت به كودك: آموزش مسئوليت به كودك از حدود يك سالگى ميتواند شروع شود. زمانى كه به كودك اجازه ميدهيد با دست غذا را برداشته و راه دهانش را پيدا كند و با ماليدن عذا به دهان و دستش غذا بخورد. يا به او اجازه دهيد جورابش را پايش دربياورد. مسئوليت دادن به كودك بايد همراه با هيجان، شادي، تشويق كردن و مطابق با توانايى هاي كودك باشد. بهتر است مادر اجازه دهد فرزندش كنارش در آشپزخانه باشد و كارهاي بسيار كوچك جالب مثل پوست كندن تخم مرغ بعد از دو سالگي، مخلوط كردن مواد كيك، يا چيدن قاشقها در جاي مخصوصش كمك كند. پدر روزهاي تعطيل كنار فرزندش در آشپزخانه، اتاق يا حياط فعاليتهاي ساده و هيجانبخش داشته باشد مانند آب دادن گلها، كاشتن دانه گل، غذا يا كيك درست كردن. كليد موفقيت در آرامش و تشويق والدين است. اجازه دهيد فرزندتان اشتباهات بي خطر كند مثلا كفشهايش را اشتباه بپوشد. اگر به خاطر اشتباه فرزندتان، كندي او و دير شدن شما جلوي كارهاي او را بگيريد، كارها را شما انجام دهيد، يا مرتبا او را تصحيح كنيد موفق نخواهيد بود. هورا كشيدن، تشكر كردن، و لبخند زدن در حاليكه با محبت او را نوازش ميكنيد بهترين تشويق براي فرزندتان خواهد بود. با روش درست شما و تشويق فرزندتان از سه سالگى ميتوانيد شاهد استقلال فرزندتان در انجام كارهاي شخصى اش باشيد. @asraredarun
پاسخ دادن به نیاز واقعی بچه ها یعنی رابطه عاشقانه با آنها واین باعث می شود که بچه خانواده محور بار بیاید. قلب این بچه دست خداست، شما وظیفه تان را انجام بدهید، خدا کاستی ها را جبران می کند. پس نیازهای بچه ها را بشناسیم و به نیازهای آنها پاسخ بدهیم.  @asraredarun
وارد بازی «جر و بحث» با کودک نشوید ؛ بعضی از بچه ها از طریق بگو مگو، پدر و مادرشون رو کنترل می کنند. اونا ساعت ها درباره یک موضوع بحث می کنند و به هیچ صراطی هم مستقیم نیستند. در این حالت برای بچه دلیل منطقی نیارید و سعی نکنید قانعش کنید، چون اصلا به دنبال استدلال نیست. فقط می خواد شما رو تو بازی جر و بحث گیر بندازه و از این طریق توجه شما رو به خودش معطوف کنه. آخرش هم معمولا با دعوا و عصبانیت تموم می شه. پس مواظب باشید توی تله نیفتید... @asraredarun
از تشویق کردن کار خوب فرزندتان نترسید، از احترام گذاشتن به فرزندتان و از بخشیدن خطاهای فرزندتان نترسید، از بی اعتنایی به کار بد اما بی خطر او واز اشتباهاتش نترسید، از بهانه گیری های گاه و بیگاه فرزندتان، از دادن عشق بی قید و شرط به او نترسید، از آزادی دادن معقول به فرزندتان نترسید، زیرا فرزندتان لوس نخواهد شد. اگر به فرزندتان اجازه ندهید به حق کسی تجاوز کند یا به خود و دیگران صدمه بزند، با دادن احترام، عشق، محبت، بخشش، گذشت و تشویق فرزندتان ضعیف و لوس نخواهد شد بلکه فرزندتان خواهد شکفت و حرمت نفس و اعتماد به نفس در او نهادینه خواهد شد. @asraredarun
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
#او_را...111 سیستم رو خاموش کردم و به تصویر تارم،تو صفحه ی تاریکش نگاه کردم. به دو تا خطی که از چش
.... 112 نمیدونستم تا کی اما انگار حالا حالاها حالگیری از خودم،برنامه ی ثابت زندگیم بود. البته نمیتونستم منکر احساس عزت نفسی که بعدش بهم دست میداد بشم!و همین احساس بود که وادارم میکرد این برنامه رو ادامه بدم. هوای قشنگ دم پاییز باعث شد برای کار تایپ،لپ تاپ و گوشی رو هم بیارم حیاط. کلیپ ها رو دونه دونه دانلود کردم و مشغول تایپشون شدم. آخرهای تایپم بود. قطره های اشک،دونه دونه سر میخوردن و پایین میومدن. نمیدونستم چرا اما حرف هاش داشت دلم رو زیر و رو میکرد. « تو گناه میکنی،او داره برای تو اشک میریزه! او به جای تو استغفار میکنه! دست به دامن خدا میشه،میگه خدایا به من مهدی ببخشش! این انصافه؟ آقات به خاطر تو باید شرمنده بشه؟ چیکار داری میکنی آخه؟ غمش رو کم نمیکنی،حداقل بیشترش نکن. ما بچه های امام زمان هستیم .میفهمی امام از پدر و مادرت به تو مهربون تره؟میفهمی دوستت داره؟😔 میفهمی چندین ساله غایبه و منتظره که چندنفر واقعا بخوانش تا بیاد؟!😭 میفهمی تو غربته؟ میفهمی تک و تنها،آواره،طرد شده آقای توعه؟!میفهمی؟ میفهمی نمیاد چون تو گناه رو بیشتر از او دوست داری؟ میفهمی نداریش؟ میفهمی یتیمی؟ نمیفهمی! که اگر میفهمیدی حال و روزت این نبود! » واقعا نمیفهمیدم!اشک هام سرازیر بود اما نمیفهمیدم یعنی چی! حالم خیلی به هم ریخته بود. احساس عذاب وجدان داشتم. نمیدونستم چرا اما خیلی داغون شده بودم. فایل رو سیو کردم و برای مریم فرستادم. جواب داد « اجرت با امام زمان... » چند روزی از شروع دانشگاه میگذشت. تقریبا داشتم نماز خوندن رو یاد میگرفتم،هرچند که هنوز بهش عادت نکرده بودم و خصوصا با نمازصبح نمیتونستم کنار بیام. واقعا حرف سجاد رو که میگفت نماز بهترین مبارزه با نفسه رو بهتر میتونستم قبول کنم تا حرف استاد معارفی که میگفت نماز عشق بازی با خداست! تا اینکه سر این مسئله که داشت حوصله ی همه رو سر میبرد، بالاخره با استاد بحثم شد. -استاد میشه بفرمایید کجای نماز دقیقا عشق بازی با خداست!؟؟ -خانم سمیعی!نماز تماما عشق است... همین که شما نماز رو شروع میکنی،دعوت پروردگارت رو لبیک میگی و عشق‌بازی شروع میشه!😌 -میشه بگید کدوم بچه نه ساله،یا اصلا کدوم جوون،ساعت چهار صبح حال عشق بازی با خدایی رو داره که حتی ممکنه به درستی هم نشناستش!؟؟اونم هرروز!! 😏😒 استاد همینجور که داشت دنبال جواب تو ذهنش میگشت،با اخم نگاهم کرد😐 -استاد عذر میخوام،ولی تا جایی که من فهمیدم، نماز عشق بازی نیست! نماز مبارزه با نفسه .نماز یعنی من انسانم. نماز یعنی ترجیح دستور خدا به دل خودت! نماز در ابتدای امر کار شیرینی نیست .وقتی شیرین میشه که بخاطر خدا حال هوای نفست رو بگیری و نماز رو بخونی!! همه نگاه ها با تعجب برگشت به طرف من و گشادی چشم‌های استاد چندبرابر شد! هیچ‌کس انتظار نداشت چنین حرفایی از من بشنوه! سعی کردم با همون اعتماد به نفس ادامه بدم -بهتره جای این درس ها،اول واقعیت های دنیا رو به بقیه یاد بدید و بعد هم مبارزه با نفس .اونجوری همه انسان‌ها خودشون با اختیار، خدا و اسلام رو انتخاب میکنن!! پچ پچ ها فضای کلاس رو پر کرد. استاد نگاهش رو از من برداشت و تو کلاس چرخوند -کافیه!سکوت رو رعایت کنید .کلاس به اتمام رسیده،میتونید تشریف ببرید! وقتی خبر رسید که کلاس ساعت بعد تشکیل نمیشه،بدون معطلی وسایلم رو جمع کردم و از کلاس خارج شدم،حوصله تیکه پرونی بچه ها رو نداشتم! دلم برای زهرا تنگ شده بود .چندروزی میشد که ندیده بودمش! "محدثه افشاری" @asraredarun اسرار درون
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
#او_را.... 112 نمیدونستم تا کی اما انگار حالا حالاها حالگیری از خودم،برنامه ی ثابت زندگیم بود. الب
... 113 شماره زهرا رو گرفتم و منتظر شنیدن صداش شدم -به به سلااااااممممم ترنم خودم! -سلام عشششقم!چطوری خانوم!؟ -به خوبی شما،ماهم خوبییییم!آفتاب از کدوم طرف دراومده یاد ما افتادی؟؟ -ببخشیییید،حق داری.درگیر درس و دانشگاهم .این ترم درسام خیلی سنگین شده! -فدای سرت گلم،منم معذرت میخوام کم پیدا شدم،سرم یکم شلوغ بود این چندوقته! -عههه!؟مشغول چی؟! -مشغول خبرای خوب خوب!! -مشکوک میزنیا زهراخانوم!!اینجوری نمیشه،پاشو بیا ببینمت! -امممم... راستش یکم کار داشتم. ولی...فدای سرت .دیدن تو مهم‌تره!کلی حرف دارم باهات! -مرررسی گلی،زود بیا که از فضولی مردم!کجا بریم حالا!؟ -نمیدونم. پارکی،سینمایی،جایی .استخر خوبه!؟ -استخخخخر!؟مگه تو استخرم میری!؟ -وا!دستت درد نکنه!مگه من چمه!؟ خندیدم -ببخشید،خب من فکرمیکردم شماها فقط راه خونه تا مسجدو بلدین!عالیه. بریم. رفتم خونه و ساکی که توش وسایل استخرم رو میذاشتم،برداشتم ورفتم .سر ساعتی که باهم قرار داشتیم هم زهرا با همون لبخند همیشگی،پیداش شد! -وای مرسی زهرا!خیلی وقت بود بجز دانشگاه و جلسه و خونه مرجان،جایی نرفته بودم! -چرا؟؟ -خب... نمیدونم!همینجوری!تو خونه بیشتر احساس راحتی میکنم! -اصلا این کارو ادامه نده. برو بیرون، فعالیت اجتماعی داشته باش . مشغول به کار باش . من خیلی تو خونه بند نمیشم!تا جایی که بدونم مامان و بابام ناراحت نمیشن،وقتم رو اینور و اونور میگذرونم. -چه خوب!نمیدونم چرا فکر میکردم امثال شما همش میشینید تو خونه و از دم افسرده اید! -افسرده عمه ی محترمته!من که از تو شنگول ترم والا!بعدم من اصلا از این بچه مثبت بازیا خوشم نمیاد! آدم باید از فرصت‌هاش استفاده کنه.البته اگر تو خونه کار مفید و ضروری داشته باشم،که بیرون نمیرم. ولی در حال حاضر بیشتر کارم بیرون خونست؛اگر هم خونه باشم سعی میکنم بیکار نشینم. حرفمون با ورود به استخر نصفه موند .احساس سرما کردم،تمام بدنم رو بردم زیر آب تا زودتر به دما عادت کنم. سرم رو که بیرون آوردم،خبری از زهرا نبود!! اطرافم دنبالش میگشتم که با صدای شیرجه ی یه نفر تو قسمت عمیق،نظرم جلب شد.زهرا بود!😳 به انرژی و شیطنتش خندم گرفت و از همونجا وارد قسمت عمیق استخر شدم. بعد از چندبار مسابقه و بازی تو آب،خسته به قسمت کم عمق برگشتیم. -خب چه خبرا؟گفتی کلی حرف باهام داری! -خدمت شما عرض کنم که کم کم باید آماده ی نی‌ناش‌ناش بشی!! ابروم رو بالا انداختم و با تعجب نگاهش کردم! با حالت مغرورانه ادامه داد😎 -لطفا یه لباس خوشگل برای خودت بخر!بالاخره ساقدوش عروس خانوم باید شیک و پیک باشه دیگه!!☺️😌 یدفعه جیغ زدم و محکم بغلش کردم! -زهراااا...جدی میگی؟؟وای دیوونه!!!خیلی خوشحال شدم!!😵😅 -هیسسسس!الان بشنون فکرمیکنن شوهرندیده‌ایم!!خلاصه ترنم خانوم،آبجیت رفتنی شد! دوباره با محبت و ذوق فراوون بغلش کردم -زهرا نمیدونی چقدر خوشحال شدم!وای...خیلی ذوق دارم. -الهی قربونت برم.ان شاءالله به زودی قسمت خودت بشه! -من و شوهر؟فکرکن بابام منو شوهر بده!! خب حالا تعریف کن ببینم!طرف کیه؟چیکارست؟ -طرف پسر باباشه و بنده ی خدا!میخواستی کی باشه؟؟ -اه لوس نشو دیگه! -خیلی خب،یه نفس عمیق بکش!!تو بیشتر از من ذوق داری!!آروم باش تا تعریف کنم. -باشه باشه...من آرومم.خب حالا بگو. -برادر یکی از دوستامه.یه چند وقتی هست که میان و میرن. -چندوقته میان و میرن،اونوقت تو الان داری به من میگی؟؟نامرررررد! -نه خب خیلی جدی نبود که بخوام بگم .یادته که میگفتم یکم سختگیرم. -پس چجوری جدی شد؟؟ -خب آخه اولش فکرنمیکردم بخوام بهش بله بگم! فکر نمیکردم مورد مناسبی باشه .آخه اصلا مذهبی نیست!! -ها؟؟پس چجوریه؟؟چرا خب الان قبولش کردی؟ -اولش گفتم خودش ببینه به هم نمیخوریم،میذاره میره!منم که همیشه دوست داشتم شوهرم یه پسر حسابی با خدا باشه!اما همچین خاستگاری نمیومد برام!هرکی بالاخره یه عیبی داشت .حتی اون مذهبیاشم،اونی که من میخواستم نبودن! مثل ماست وارفتم! همیشه انتظار داشتم زهرا زن یه پسر مثل سجاد بشه! -خب چرا به این بله دادی پس؟؟ -از اونجایی که مامانم موفق نمیشد قانعم کنه،با یه مشاوری صحبت کردم،که اون بالاخره موفق شد! "محدثه افشاری" @asraredarun اسرار درون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅─✵💝✵─┅┄ الهی ... ای نام توشیرین ای ذات تودیرین خوشم که معبودم تویی خرسندم که مقصودم تویی سلام صبحتون بخیر الهی به امید تو💚 @asraredarun ┄┅─✵💝✵─┅┄
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨امام رضا علیه‌السلام فرمودند: مردی نزد سرور ما رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد:به من اخلاقی بیاموزید که خیردنیا و آخرت در آن جمع باشد، حضرت فرمودند:دروغ نگو.✨ @asraredarun ‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦✺💠✺✦۞✦┄
تا کی به پس پرده نهان چهره ماهت عمری ست که من منتظرم بر سر راهت "عج" @asraredarun ‌‌‌‌‌❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👤 انسان شناسی ۷۸ @Ostad_Shojae
انسان شناسی ۷۸.mp3
11.47M
۷۸ 🔺حتماً به خنده می‌اُفتیم؛ کسی بر ما اظهارِ عشق کند، و خود را وفادارمان بداند، اما با دشمنی که به نابودی‌مان کمر بسته نیز عاشقانه رفاقت کند! 🔺اما خودمان روزانه چندین بار به لااله‌الّاالله در نماز اقرار می‌کنیم، اما در ابعاد گوناگون سبک زندگی‌مان، از دشمن الگو و برنامه می‌گیریم! این راهِ عاشقی، به ناکجاآباد است! @Ostad_Shojae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍉خواص هندوانه ✍خواص هندوانه در کلام پیامبر اکرم(ص)↯ 💠درمان دندان 💠شستشوی مثانه 💠افزایش آب پشت و قوت جماع 💠از بین بردن سردی 💠پاکیزه کردن پوست 📚:بحار ۵۹/۲۹۶ @asraredarun
🔆💠🔅💠﷽💠🔅 💠🔅💠🔅 🔅💠🔅 💠🔅 🔅 🔴 خون دماغ ✍ممکن است تا به حال به هنگام تمیز کردن بینی تان، خونریزی بینی را تجربه کرده باشید. خونریزی بینی در بچه های بین 2 تا 10 سال و بالغین بین 50 تا 80 سال شایع تر است. با این که خونریزی های بینی معمولا ترسناک هستند، اما به ندرت نشانه بیماری جدی هستند. خون دماغ ممکن است از قسمت جلویی بینی و یا قسمت عقبی بینی اتفاق بیفتد. خونریزی قدامی بینی، اغلب از قسمت پایینی دیواره بین حفرات بینی که عروق خونی فراوانی دارد و در اثر ضربه به صورت یا حتی خراش با ناخن شما اتفاق می افتد. خونریزی خلفی بینی که نوعی نادر است، از محل عمقی تری در عقب بینی شروع می شود. این نوع خونریزی با احتمال بیشتر در افراد سالمند، با فشار خون بالا یا کسانی که جراحت صورت دارند، اتفاق می افتد. ⭕️ علت: غالبا معلول غلبه دم یا صفرا و بعضا سوداست. @asraredarun 🔅 💠🔅 🔅💠🔅 💠🔅💠🔅 🔆💠🔅💠🔅💠🔅
✅ به کودک خود پستانک بدهیم یا نه؟ ✍پستانک باعث لاغری(کم شیر خوردن به دلیل زودتر رسیدن به پستونک) ، اسهال، قارچ، بیماری های گوارشی بخصوص بیماری های روده و گودی سقف دهان می شود. 👈 همچنین پستانک باعث لکنت زبان و برهم خوردن نظم دندان های کودک در آینده خواهد شد. اغلب افراد سیگاری در کودکی به پستانک وابستگی شدید داشته اند. @asraredarun
🔆💠🔅💠﷽💠🔅 💠🔅💠🔅 🔅💠🔅 💠🔅 🔅 🔴 نحوه اثر غذا و دارو بر بدن ✍هر خوراکی که به بدن وارد می‌شود از سه طریق بر بدن اثر می‌گذارد: 1_ وقتی شما غذایی را میل می‌کنید این امکان را دارد که پس از هضم و جذب جزئی از بدن شود. مثلاً تبدیل به گوشت چربی و استخوان و... می‌گردد. به هر ماده ای که این ویژگی را داشته باشد «غذا» می‌گویند.(تاثیر با ) 2_ وقتی شما از ادویه‌ای مثل فلفل یا زنجبیل استفاده می‌کنید، حرارت بدن شما را بالا می‌برد و اگر کافور بخورید حرارت بدن کم می‌شود این مواد با کیفیت سردی و گرمی خود اثر می‌کند به این مواد «دارو» می‌گویند.(تاثیر با ) 3_ گاهی تاثیر دارو مربوط به ماده و کیفیت نیست بلکه خاصیتی است که در ماده‌ای وجود دارد مانند تاثیر پادزهر و سم در بدن که آن را به «صورت نوعیه» یا می گویند. 🔹تا وقتی که می‌توان با درمان کرد، مجاز به مصرف نیستیم. 🔹در درمان، دانش و تقوا لازم است. نباید بدون شناخت بیماری، دارو تجویز کرد. 🔹درمان با داروهایی که، خوردن آنها است صورت نگیرد که در حرام نیست. 🔹 در تجویز دارو به زنان باردار و شیرده، کودکان و افراد سالخورده بیشتر باید احتیاط کرد. 🔹، بسته به سن، جنس، فصل حاکم زمان بیماری، شدت و ضعف بیماری (در ابتدای بیماری داروی اوج بیماری را نمی‌دهند در افول بیماری داروی اوج بیماری را نمی‌دهند)متفاوت است. 🔹: گرمترین دارو را در سردترین ساعات شبانه روز باید تجویز کرد و بالعکس. زمان جذب برخی داروها را باید دانست. 🔹همواره جانبی داروها را نیز باید در نظر داشت. @asraredarun 🔅 💠🔅 🔅💠🔅 💠🔅💠🔅 🔆💠🔅💠🔅💠🔅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا