eitaa logo
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
4.5هزار دنبال‌کننده
15.3هزار عکس
4.4هزار ویدیو
133 فایل
💞کمک‌تون می‌کنم از زندگی لذت بیشتری ببرید💞 🌷#کبری فرجام‌پور هستم، نویسنده و مشاور تخصصی 👇 💞همسرداری و زناشویی 👼تربیت فرزند 🥰اصلاح مزاج ارتباط با ما و تبلیغات👇 @asheqemola #فوروارد_وکپی_ممنوع⛔ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ریشه بسیاری از بیماریها در موارد زیر است ❌کم خوابیدن در شب ❌خوابیدن زیاد در روز ❌نوشیدن آب در شب ❌نگاه داشتن ادرار ❌خوردن غذا موقع سیری ❌افراط در مقاربت جنسی ❌حرص و جوش خوردن زیاد ❌نابجاخوری و بدخوری و پرخوری ❌ناامیدی و یاس زیاد ❌خوب نجویدن و عجول بودن در خوردن غذا
🔆💠🔅💠﷽💠🔅 💠🔅💠🔅 🔅💠🔅 💠🔅 🔅 ✳️ بهترین وسیله‌ی رفع بحران‌های اقتصادی ✍رنج‌های مردم کوخ‌نشین و پابرهنه‌ها آزارش می‌داد. شبی جمعی از پزشکان مهمان آقا بودند. ایشان فرمودند: «مردم خیلی مشکل دارند. باید به داد مردم رسید». دکتر معزّ پرسید: چه کاری از دست ما بر می‌آید؟ ایشان طرحی را ارائه کردند. فرمودند: «اول از همه باید یک تشکیل دهیم. شما از بهره‌ی بانک‌ها صرف‌نظر کنید. پول‌هایتان را در این صندوق بگذارید تا به مردم برای رفع احتیاجات، فقر و بیماری و ازدواج وام داده شود». یک سال بعد شهید مدنی در اطلاعیه‌ی بیلان کاری که منتشر کردند، آورده بودند که: «مبلغ نود هزار و نهصد تومان از کمک‌های مردمی که با قبض‌های ده ریالی جمع شده، به 62 خانواده وام داده شده و آن‌ها به مشغول شده‌اند و آبرویشان محفوظ مانده است». عده‌ای از تجار و سرشناسان همدان هم دعوت شدند و از آن‌ها 500 هزار تومان جمع‌آوری شد و قرار شد عده‌ای هم ماهیانه پرداخت کنند. ایشان در همان اطلاعیه فرموده بود: مسلما بدانید دعای کلیه‌ی افراد خانواده‌های نیازمندان سبب برکت در کسب‌وکار شما شده و این عمل خیر، اندوخته‌ی بسیار خوبی برای شما خواهد بود و آن را به‌زودی مشاهده خواهید کرد. زیرا بهترین وسیله‌ی رفع ، و به است. 📚 برگرفته از کتاب سید اسدالله؛ خاطراتی از شهید آیت الله سیداسدالله مدنی 🔅 💠🔅 🔅💠🔅 💠🔅💠🔅 🔆💠🔅💠🔅💠🔅
✅تقویت حافظه با استشمام رزماری ✍استشمام رُزماری در تقویت حافظه تاثیر زیادی می گذارد و باعث می‌شود که دانش آموزان موفقیت بیشتری در آزمون ها بدست آورند.نتایج یک مطالعه نشان داده است، کودکان مشغول به کار در یک اتاق که عطر رُزماری در آن متراکم است، به تست‌های حافظه بسیار بهتر پاسخ می‌دهند. از رزماری به صورت خوراکی(با اضافه کردن ب غذاها بعنوان چاشنی) در درمان اضطراب، سردرد، میگرن، فشار خون، نفخ و بی‌اشتهایی و به صورت موضعی به عنوان مُسَکّن موضعی در درمان دردهای عضلانی و بیماری‌های روماتیسمی استفاده می‌شود.این گیاه باعث دور شدن حشرات نیز می‌شود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از تنهامسیرآرامش 💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 حماسه پر شور جوانان لبنانی در همایش سرود سلام فرمانده لبنانی ها سنگ تمام گذاشتند.... 🌸@IslamlifeStyles
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 شنیدن این صحبت‌های استاد شجاعی برای صاحبخانه‌ها، در این شرایط طاقت فرسای مسکن که حتی قشر متوسط را تحت فشار قرار داده خالی از لطف نیست 🔰رحم کنید بهم تا خدا به شما رحم کند... حواستان هست که شما صاحب آن خانه که اجاره دادید نیستید؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 صحبت‌های دکتر انوشه با چاشنی طنز ⭕️ عامل فساد در جامعه، دختران بدحجاب و بی‌بند و بارند! @asraredarun
🔴 💠 از موفقیت‌های یکدیگر احساس غرور کرده و همدیگر را از ته دل تحسین کنید! 💠 به کار یکدیگر علاقه‌مند بوده و به آن احترام بگذارید! 💠 سعی کنید کارهای خسته‌کننده و یکنواخت مثل کارهای خانه را با هم تقسیم کرده و آن را برای هم جذاب کنید. @asraredarun
جمله هایی که به احساس ارزش می دهند عبارتند از؛ _امروز رو چطور گذراندی؟ _ میتونم کمکت کنم؟ _ چی میخوای برات بخرم؟ 🌹@asraredarun
❌به یاد داشته باشید هر پسری که از شما تعریف و تمجید کرد حتما عاشق شما نیست، بلکه به نیازهای خودش فکر میکند و این تعریفات از غریزه اون نشأت میگیره نه علاقه زیاد به شما. ❌مردایی که فقط دنبال زیبایی ظاهری هستند زیاد در زندگی مشترک موفق نیستند. ❌پسرها معمولا با دختری که زیاد خودش را به او بپیچد و لوس باشد ازدواج نمیکنند. 🌹@asraredarun
اگر شوهرتون میگه: "فلان چیز رو بخریم" باهاش مخالفت نکنید. درسته شما قصدتون دلسوزیه و دوست ندارید شوهرتون توی زحمت بیفته اما این باعث میشه حس تأمین مرد که یکی از مهمترین حس‌های یک آقاست از بین بره. زیاد نگران شوهرتون نباشید. او از اینکه واستون خرج کنه خوشحال میشه💞 @asraredarun
💖سعی کنید همدیگر‌ را بفهمید 💖فرض کنید همسر شما کمی زود از کوره در میره و این ویژگی شخصیتی ایشون هست، با همچین فردی نباید تو شرایط بحث و دعوا دهن به دهن گذاشت چون اینکار فقط و فقط باعث تشدید تنش میشه. 💖سکوت و گفتن جمله «حق با شماست!» میتونه بهترین تصمیم یک زن یا مرد با سیاست باشه که در شرایط بحرانی همسرشو آروم می‌کنه. 💖اما این نکته رو در نظر بگیرید که حتماً وقتی حال هر دوتون خوب هست، در مورد اون موضوع با هم حرف بزنید... ❣💍❣ @asraredarun
💑 مردان لذت بردن همسر خود را دوست دارند 💓 خوشحالی و شادابی یک زن برای همسرش بسیار بااهمیت است. 💓 یک مرد تا زمانی که همسرش درمورد احساسش صحبت نکند از آن باخبر نمی شود، بنابراین بهتر است احساسات و خواسته هایتان را بیان کنید. 💓خواسته خود را صریحا بگویید، زیرا مردان طفره رفتن را دوست ندارند. 💓 اگر خواسته خود را واضح بیان کنید، نه تنها گوش می کند، بلکه از خشنود شدن شما احساس خوبی خواهد داشت. @asraredarun ┄┅─✵💞✵─┅┄
💖😍 قسم می خورم تا وقتی قلبم میتپه تا وقتی زنده ام وفادار تو باشم و به پای خودت پیر شم😍😘💕❣💕 @asraredarun
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 📕 #داستـــــان #تاپــــروانگی🦋 #قسمـت_دوازدهـم ✍نیاز داشت به دست محبتی که ترانه بر
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 📕 🦋 ✍نگاه ارشیا روی صورتش چرخی خورد و گفت : _چرا چشمات انقدر پف کرده ؟ شانه ای بالا انداخت و آب پرتقال را درون لیوان ریخت _سردرد داشتم _چرا؟مگه عصبی شدی؟ از ارشیا بعید بود این کنجکاوی و سوال و جواب کردن ! _خب ... تمام این هفته عصبی بودم ،بخاطر تو _حتما دیشب تا صبحم گریه کردی ، بخاطر من ،نه ؟! یعنی رادمنش چیزی گفته بود ؟! شک کرد ... _اوهوم... جات تو خونه خالی بود _گفتی پیش ترانه بودی که _ترانه پیش من بود ، بازجویی می کنی _از دروغ گفتن متنفرم پس فهمیده بود ...نفسش را فوت کرد و زیر لب زمزمه کرد: _خدا بخیر کنه ! بلند گفت: _چه دروغی ارشیا؟ _یعنی فکر کردی چون موقتا علیل شدم و این گوشه روی این تخت لعنتی گرفتارم، دیگه حواسم به چیزی نیست؟ عصبانی شده بود و این اصلا‌ به نفع ریحانه نبود! _آروم باش ،اتفاقی نیفتاده که،بخدا من فقط ... _بس کن خانوم!قسم نخور، دروغ گفتنم حدی داره شاید بهتر بود سکوت کند ... نشست و مستاصل نگاهش کرد! _خودت می دونی که هیچ وقت دوست نداشتم زن و زندگیم رو با شرکت و کارم قاطی بکنم ،چون یه بار ضربه خوردم و تاوان دادم! پس با چه اجازه ای راه افتادی دنبال وکیلم و قرار ملاقات گذاشتی؟ یعنی رادمنش انقدر دهن لق بود؟جواب سوال ذهنیش را ارشیا داد : _اینم که من از کجا فهمیدم مهم نیست ، این که تو چرا فهمیدی مهم تره . هر چند مطمئنم زیر سر ترانه ست نه خودت _من غریبه ام؟ توقع داری وقتی به این حال و روز افتادی مثل همیشه کور و کر بمونم؟ حالا صدای جفتشان بلند شده و صورت هر دو گلگون از عصبانبت بود ... _تو چه کمکی می تونی به من بکنی؟ چرا بدبخت شدنم رو جار زدی؟چرا خواهرت باید از ورشکست شدنم با خبر بشه؟ هان؟ _ترانه که ... _بس کن ... نمی خوام چیزی بشنوم ، هیچ می فهمی که با این دوره افتادن و سرک کشیدنت فقط منو خُرد کردی؟شما زنها آخه چی می فهمین از دنیای ما مردا _ببین ارشیا ... _توقع نداشتم ریحانه،از تو توقع این دزد و پلیس بازیا رو نداشتم احساس می کرد بی گناه ترین متهم روی زمین است،چه آدم کم اقبالی بود!برای آخرین بار دهن باز کرد تا توضیح دهد: _ببین من ... _بسه،دلیل بیخودی نمی خوام، فقط از اینجا برو ...برو لطفا‌! عصبانی شده بود و تحمل داد و بیدادهای او را نداشت ،دوباره اشک ها راه گرفته بودند .چادرش را برداشت و با‌‌ سرعت بیرون رفت ⇦نویسنده:الهام تیموری.... @asraredarun اسرار درون ‌ 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌼
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 📕 #داستـــــان #تاپــــروانگی🦋 #قسمـت_سـیزدهـم ✍نگاه ارشیا روی صورتش چرخی خورد و گف
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 📕 🦋 ✍پشت میز آشپزخانه نشسته بود ،لیوان چای در دستش بود و بدون اینکه لب بزند هرازچندگاهی آه می کشید احساس می کرد جغد شومی روی زندگیش سایه انداخته و شنیدن خبرهای بد همینطور ادامه دارد!چقدر ارشیا امروز ناراحت شده و چقدر خودش از دست رادمنش کفری بود! دلش می خواست زنگ بزند و تا می تواند بد و بیراه بگوید بخاطر رازداریش!اما می ترسید با هر حرکت جدیدی آتش فشان درونی و نیمه فعال همسرش را روشن تر بکند! _چیزی شده دخترم ؟خیلی ساکتی از حضور زری خانم معذب بود اما چون طبقه پایین را رنگ می کردند چند روزی مهمان خانه ی پسرش شده بود گویا هرچند او هم بی خبر و سرزده آمده بود پیش ترانه ...خانه ی خودش و تنهایی را ترجیح می داد .مخصوصا حالا که خواهرش اینجا هم نبود ... _نه حاج خانوم، چیزی نشده سعی کرد لبخند تصنعی هم بزند اما لب هایش کش نمی آمدند! _رنگ به رو نداری ،چیزی می خوری بیارم؟ _نه ،ممنونم هیچی ... _خلاصه که منم مثل مادرت،تعارف نکنی عزیزم با یادآوری خانم‌جان و نبودش‌ غصه ی عالم تلنبار شد روی قلبش.دوباره اشک به چشمش‌ نشست ، هیچ چیز از دید مادرها دور نمی ماند انگارگفت: _یه وقتایی از همیشه بیشتر نبود خانم جان رو حس می کنم ،انگار بعضی‌ دردا و صحبتا فقط‌ مادر دختریه زری خانم مهربانانه لبخند زد ،دستش را گرفت و گفت: _حق داری.خدا رحمتش کنه،زن نازنینی بود بعد هم سری تکان داد و بلند شد _اما تا بوده همین بوده! دو دقیقه از این غذا غافل بشم ته گرفته...تازگیا حواس پرت شدم.نگاه به قیافه ی زهوار در رفته ی این قابلمه نکن مادر،من جونم به همین دیگچه های مسی و قدیمیه.هرچی هم بگن تفلن اله و بله و خوبه بازم قبولشون ندارم که ندارم.. هنوز داشت صحبت می کرد که ناغافل در مسی از دست لرزانش سر خورد و با سر و صوا پرت شد روی سرامیک های دو رنگ آشپزخانه.... همه جای آشپزخانه را بخار گرفته بود..رشته های نیمه پخت ماکارانی دور تا دور گاز و روی زمین و سینک پخش شده بودند. و او درست وسط آشپزخانه ایستاده بود و مثل بیدهای باد زده می لرزید.نگاهش خورد به دست گره شده ی ارشیا که حالا سرخ بود و خیس... هول شد و همین که خواست قدمی بردارد ارشیا تقریبا نعره زد: _میشه برای من دل نسوزونی ؟!دستم چیزیش نمیشه اما اونی که داره آتیش می گیره وجودمه فقط چند روز از زندگی مشترکشان گذشته بود و هنوز آن چنان با خلقیات خاص همسرش آشنا نبود!با اینکه همچنان در شوک حمله ناگهانی ارشیا به قابلمه ماکارانی در حال جوش روی گاز بود اما سعی کرد به خودش مسلط باشد. _ن...نمی خوای بگی چی شده؟! _یعنی خودت نمی دونی؟ _آروم باش تو رو خدا،اصلا هر اتفاقی هم که افتاده باشه باهم حرف می زنیم.بیا رو دستت آب خنک بگیر تا... _همش تظاهر و تظاهر...اه ! بسه بابا _چه تظاهری؟من نباید بدونم به جرم کدوم گناه نکرده اینجوری باید تن و جونم بلرزه؟! _ده بار،ده بار زنگ زدم به خونه و جواب ندادی... _همین؟!خب خونه نبودم _دقیقا این که کدوم گوری بودی برام مهمه داشت آشفته می شد ولی می خواست درکش کند! با صدای زری خانم به زمان حال برگشت: _ببخش دخترم ترسیدی؟پیری و هزار درد،دستم قوت تحمل یه در رو هم نداره چشم های به اشک نشسته اش را بالا آورد و ناخواسته گفت: _حق داره،ارشیا حق داره!من بهش قول داده بودم ⇦نویسنده:الهام تیموری.... ‌@asraredarun اسرار درون 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅─✵💝✵─┅┄ بنام و با توکل به اسم اعظمت میگشاییم دفتر امروزمان را ان شاالله در پایان روز مُهر تایید بندگی زینت دفترمان باشد سلام صبحتون بخیر🌹 @asraredarun ┄┅─✵💝✵─┅┄
✾ ✾ ✾ ══════💚══   ✨امام رضا علیه السلام فرمودند: پدرم به نقل از پدرش (امام صادق(ع)) نقل كرد كه فرمود: روز غدير در آسمان مشهورتر از زمين است.✨ @asraredarun ══💚══════ ✾ ✾ ✾
❤️ تا نیایی گـ➰ـره از کار بشر وا نشود😔 درد ما💔 جز به ظهور تو مداوا نشود😭 عج @asraredarun ‌‌‌‌‌❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا