هدایت شده از استاد محمد شجاعی
تخفیف ویژهی مجموعهی داستانی "خودشناسی برای کودکان"
تولید واحد کودک مؤسسه منتظران منجی ع
Montazer.ir
🎁 برای حضور در پویش هدیه کتاب خوب به کودکان در غدیر #فقط_به_عشق_علی
آموزش مهارتهای خودشناسی به کودکان از مهمترین دغدغههای والدین امروز است. هریک از کتابهای این مجموعه در قالب داستانی شیرین به یکی از مهارتهایی میپردازد که دانستن آنها برای کودکان واجب است.
1⃣ کتاب کودک در سایت پژوهشکده انسانی منتظر
2⃣ لینک پک هشت تایی کتابهای خودشناسی کودکان
3⃣ ایدی فروش کتاب :
@forosh_ketab1
@ostad_shojae
بسم الله الرحمن الرحیم💐
#اخلاق_در_خانواده
#کلام_چهل_ودوم
#تکبر_بخل_ترسِ_زن🔰
خداوند زن ومرد را تنها در انسانیت و جدایی از جماد و نبات و حیوان ، یکسان آفریده است.
♻️ولی غرائز و عواطف و احساسات ایشان را مختلف نموده و مطابق میدان فعالیت و خط مشی طبیعی و مسیر خاص زندگی هر یک از آنها قرار داده است.✔️
🔰به همین جهت برای هریک از آن دو ، وظیفه خاصی معین نموده و تکلیف معینی از آنها خواسته است.
❇️اختلاف روحیات و معنویات زن ومرد از لحاظ ارزش و مقدار به حدی است که برخی از صفات برای مردان ، مذموم و ناپسند است ولی همان صفت برای زنان محمود و پسندیده است.👌
🔴یکی از این صفات ، تکبر و غرور و خود بزرگ بینی در برابر دیگران است که برای مردان نکوهیده و برای زنان پسندیده است.
زن باید در برابر. غیر شوهرش با غرور و خودبزرگ بینی مشاهده شود 😍👏👏
♨️نه رام و مُنقاد ، تا جوانان هرزه در او طمع نکنند 😱
🔑حالا تکبر برای زن همان زره پوشی اوست .✅
✍پیامبر اکرم ص میفرماید: زن شایسته مانند کلاغ یک پای سفید است که کسی نمیتواند بر او دست یابد .🎁
🤛اما تکبر و خودبزرگبینی زن باید حتما مقابل غیر شوهرش باشد،🔰
زیرا احادیث و روایات فراوانی داریم که تواضع و فروتنی زن در برابر شوهرش را تثبیت میکند و این صفت را از بهترین صفات زن معرفی میکند.👏👏👏
در روایتی از امیرالمومنین علیه السلام دو صفت دیگر هم ردیف تکبر آمده است🔰
:1⃣ ترس 2⃣ بخل
💠این دو صفت هم از صفات زشت مردان است و در مواردی جزء صفات نیک زنان
🎁بخل زن خوب است برای اینکه مال شوهر را حفظ کند و ترس او خوب است تا برای افتادن در دام شیادان هرزه آمادگی نداشته باشد.👌
🎁این سه صفت را خداوند به مقتضای حکت خویش در سرشت زن قرار داده است تذکر امیرالمومنین به جویندگان راه سعادت ، برای این است که آنان هم زنان را بر همین صفات تربیت کنند .
🔻و از ایشان فروتنی در برابر بیگانگان و سخاوت و تهور را انتظار نداشته باشند که بر خلاف سرشت آنها و فاسد کننده سرنوشت آنان هست♨️
🎁خلاصه زن دارای سرمایه ای گرانقدر و نفیس هست بنام عفت که از نظر اسلام هویت و شخصیت زن وامتیت او بر مرد ، بستگی به آن دارد .
بنابراین حفظ و صیانت از این سرمایه بر زن واجب است✅
سرمایه ای که اگر در راه خدا پسندش استفاده شود جامعه ای سالم به وجود خواهد آورد و اگر منحرف شود ، اجتماع به فساد و بی بندو باری کشیده میشود.🌷
#دلایل_روایی💝
امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: ✍
خصلتهای نیک زنان ، همان خصلت های بد مردان است ، تکبر و ترس و بخل
هر گاه زن متکبر باشد خود را در اختیار بیگانه نمیگذارد 👏👏
و🎁 اگر بخیل باشد مال خود وهمسرش را حفظ میکند👏
🎁و زنی که ترسو باشد، از هر چیز مشکوک که در برابرش قرار گیرد ، چشم میزند و فاصله میگیرد .✅
( نهجالبلاغه حکمت ۲۳۴)
پیامبر اکرم ص میفرماید:
بهترین زنان شما ، زنی است که بسیار زاینده ، مهربان، پاکدامن، در میان خانواده اش گرانقدر و نسبت به شوهرش خاضع و فروتن باشد .
( وسائل جلد ۱۴_ص۱۴)
و فرمود : 🌷
زن صالح حکایت کلاغ اعصم است که دسترسی بر آن نزدیک به محال است.😊
( وسائل جلد ۱۴_ص۲۲)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹
هدایت شده از مشاور خانواده| خانم فرجامپور
#نذر_فرهنگی
سلام، اعیاد مبارک باد🌹
به مناسبت این روزهای فرخنده
کلیه مشاورههای خانم #فرجامپور
با ۲۰/۰تخفیف ارائه میگردد✅
💥از عید قربان تا عید غدیر💥
در زمینه👇
👨👩👦👦خانواده
💞ازداوج
💖همسرداری
👼تربیت فرزند
🤗اصلاح مزاج
#فقط_به_عشق_علی(علیهالسلام)
آیدی جهت نوبت دهی👇👇👇
@asheqemola
دعایسمات۩سماواتی.mp3
3.28M
💠🌷 دعای سمات
🎙 با نوای حاج مهدی سماواتی
این دعا معروف به دعای شبوّر [دعای عطا و بخشش] است که خواندن آن در ساعت آخر روز جمعه مستحب است و پوشیده نماند که این دعا از دعاهای مشهور است و بیشتر علمای گذشته بر خواندن این دعا مواظبت مینمودند.
اللهم عجلـــ لولیڪ الفرجـ 🤲🌷
@asraredarun
اسرار درون
هدایت شده از انوار الهی💥
#استوری اعمال و دعای شب و روز عرفه
عَرَفِهآمَدومَحزُونُوخِجالَت زَدِهاَم
دُوستدارَمکِهبِهمانَندِگِداگِریِهکُنَم
هدایت شده از انوار الهی💥
🥀💔
🔲هشتم ذی الحجّه:
❶- توطئه ی ترور امام حسین علیه السّلام
✔️در این روز در سال 60 هجری به دستور یزید لعین سی نفر از شیاطین بنی امیّه از شام برای دستگیری و یا کشتن امام حسین علیه السّلام به بهانه ی حجّ وارد مکّه شدند.¹
📚بحار الأنوار : ج 45، ص 99. و ...
❷- دعوت عمومی حضرت مسلم علیه السّلام در کوفه
🥀در این روز در سال 60 هـ روز سه شنبه حضرت مسلم علیه السّلام دعوت خود را برای امام حسین علیه السّلام در کوفه آشکار کرد و از طرفی کوفیان نفاق خود را نمودار کردند. ²
📚 ارشاد : ج 2، ص 66. و ...
❸- حرکت کاروان امام حسین علیه السّلام از مکّه به سمت کربلا...
☑️در این روز در سال 60 هـ امام حسین علیه السّلام از مکّه متوجّه عراق شدند، و این قول مشهور بین محدّثین و ارباب مقاتل است.³
*بنابر قولی آن حضرت در روز نهم از مکّه به طرف عراق حرکت فرمودند. ⁴
📚 ارشاد : ج 2، ص 66. و ... .
📚بحار الأنوار : ج 44، ص 366. و ...
#یوم_الترویه
#حرکت_امام_حسین_از_مکه_به_کربلا
╰⊱🏴⊱╮ღ꧁🥀꧂ღ╭⊱🖤≺
هدایت شده از انوار الهی💥
12-moslemieh-05.mp3
11.18M
ویژه شهادت مسلم بن عقیل علیه السلام
🎼 مداحی
🎙حاج منصور ارضی
هدایت شده از انوار الهی💥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب عرفه سه تا خصوصیت دارد:
١-توبه مقبول است
٢-دعا مستجاب است
٣-عبادات از نظر پاداش افزودگی دارد(معادل ١٧٠ سال عبادت)
🎤آقا مجتبی تهرانی(رحمة الله علیه)
🌸یکدیگر را دعا کنیم.🌸
آیت اللّٰه بهجت(ره):
مهمتر از دعا برای تعجیل #فرج
حضرت مهدی(عج)، دعا برای #بقای_ایمان و ثبات قدم در عقیده و عدم انکار حضرت تا #ظهور او میباشد...!
هدایت شده از انوار الهی💥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ
#استاد_شجاعی
♨️ #عرفه آخرین فرصت است؛
برای شورهزار باران نخوردهی خشکی، که از تشنگی، ترک برداشته است ...
- عرفه؛ آخرین فرصت است!
برای جبرانِ همهی شکستگیها!
● چرا آخرین فرصت؟
چطور، یک روز و جبران همهی شکستگیها؟
هدایت شده از انوار الهی💥
al_yaseen.mp3
7.15M
🌸 زیارت آل یس زیبا
دل ها را در غروب جمعه متصل کنیم به امام عصر ارواحناه فداه
در بيابان های تاريک و ظلمانی و صحراهای خشک و بی آب و علف كه دست تطاول زمان بدان نمیرسد، برای شما دعا میكنم.
فرازی از نامه حضرت مهدی(عج)
به جناب شیخ مفید🌱
|احتجاج طبرسی، ج۲، ص۴۸۹|
هدایت شده از مشاور خانواده| خانم فرجامپور
سلام 🌹
در خدمتتون هستم
با بحث مشاوره
در رابطه با 👇
✴️خانواده و مشکلات خانوادگی
✴️همسرداری
✴️سیاستهای زنانه
✴️تربیت فرزند
✴️ازدواج
✴️اصلاح تغذیه
✴️مسائل اعتقادی
(فرجامپور)
جهت تنظیم نوبت به ای دی زیر پیام بدید
👇👇
@asheqemola
مبحث نکات و سیاست های همسرداری و طب اسلامی را در این کانال پیگیر باشید👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
کانال فرم های مشاوره
https://eitaa.com/joinchat/3032088595Cbc12a9d09e
#نظر_شما
سلام وقت و عاقبتتون بخیر.
سپاس فراوان از استاد فرجامپور عزیز که صحبت با ایشون سراسر ارامش است.
وقتی با ایشون صحبت میکنی انگار بار سنگینی از روی شونه فرد برداشته میشه و ذهنش اروم.
امیدوارم خداوند به ایشون طول عمر و سلامتی بده و همچنین به شما که پیگیر مشکلات مراجعین هستید و با وجود تاخیر در ارسال فرم ها پیگیر مشاوره برای بنده بودید.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
خدا را شکر 🌺
هر چه هست لطف خداست🌺
التماس دعا🌺
#نذر_فرهنگی
سلام، اعیاد مبارک باد🌹
به مناسبت این روزهای فرخنده
کلیه مشاورههای خانم #فرجامپور
با ۲۰/۰تخفیف ارائه میگردد✅
💥از عید قربان تا عید غدیر💥
در زمینه👇
👨👩👦👦خانواده
💞ازداوج
💖همسرداری
👼تربیت فرزند
🤗اصلاح مزاج
#فقط_به_عشق_علی(علیهالسلام)
آیدی جهت نوبت دهی👇👇👇
@asheqemola
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
دوستان یادتون نره
بنرمون را توی گروه ها و کانال هاتون بگذارید😊👆
یا برای هر کسی که دوستش دارید بفرستید👏👏👏
شما هم در این امر خیر شریک باشید👏👏
مشاور خانواده| خانم فرجامپور
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 📕 #داستـــــان #تاپــــروانگی🦋 #قسمـت_بیست_و_دوم ✍پس نیکا او بود!زن ارشیا... حالا م
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
📕 #داستـــــان
#تاپــــروانگی🦋
#قسمت_بیست_سوم
✍مجلس عروسی را نیمه کاره رها کردند و برگشتند.
توی ماشین سکوت مطلق بود.فقط خودخوری کرد، هنوز درگیر هضم حرف های درشتی که شنیده، بود. خانم جان چقدر کنار گوشش نجوا کرده بود:" ریحانه این خانواده لقمه ی تو نیست دختر من! بدبخت تر از چیزی که امروز هستیم میشیم. ببین کی گفتم"
روی دیوار گچی پشت سرش خط فرضی کشید و ادامه داد:" این خط...اینم نشون... من مرده تو زنده، فردا پس فردا که دستتو گرفتو برد تو خونه ی باباش تازه می فهمی من گیس سفید چی می گفتم! آخه اون مادرش اگه ما رو آدم حساب می کرد که یه تک پا میومد تو رو ببینه یا اصلا پسند کنه! خیال کردی تویی که بیشتر از یه کرم به صورتت نمی زنیو تا پول دستت برسه اولین چیزی که ذوق خریدنو عوض کردنشو داری چادرته، می تونی با این قوم شوهر بسازی و آبتون توی یه جوب بره؟ اونا ما رو امل می دونن، الان برات مهم نیست این چیزاها ولی بعدا فرق می کنه.
هیچ فکر کردی زن اولش از خون خودشه، چشم تو چشم میشین مادر...اینا همه میشه عذاب ریز و درشت زندگیت! ببین کی گفتم"
انگار پیش گویی کرده بود چنین شبی را! تازه رسیده بودند، برق های سالن را روشن کرد حس خفگی مانع از سکوت بیش از حدش شد:
_ارشیا، چرا؟
کتش را کند و روی مبل نشست، کلافه بود!
_چی چرا؟
_چرا گذاشتی من بی گناه و بی خبر از همه جا امشب انقد تحقیر بشم؟ من نباید می دونستم که زن سابقت اونجاست؟
برای اولین بار صدایش بلند شده بود.
_شلوغ نکن ریحانه، هیچ اتفاق تازه ای نیفتاده!
_از نظر تو شاید
_خودت خوب می دونستی نیکا دختر دایی منه و حتما دعوته
دوست داشت ارشیا با چند جمله آرامش کند اما هیچ تلاشی نمی کرد که هیچ،تازه معکوس عمل می کرد!
_نیکا کسی بود که مه لقا آرزو داشت عروسش بشه و شد چون پسند خودش بود؛ دختر برادرشه تا قیامتم حمایتش میکنه.
_همین؟!
_همین
از اینکه با سیاست تمام از زیر بار همه چیز در می رفت کفری تر شد.
_چرا وقتی حرف ها و توهین های مادرت رو شنیدی از من دفاع نکردی؟ شنیدی دیگه نه؟ وگرنه اون شکلی نمی اومدی تو اتاق پرو!
_دفاع نکردم چون فکر می کردم انقدر عرضه داری که گلیم خودت رو از آب بکشی بیرون، که متاسفانه مثل بت برخورد کردی!
گفت و رفت! یعنی ریحانه بدهکار هم شده بود؟اگر جواب مادرش را می داد تشویقش می کرد؟! نه .. ارشیا خیلی ماهرانه همه ی توپ ها را به زمین او می انداخت!
⇦نویسنده:الهام تیموری
⏪ #ادامہ_دارد....
🌸@asraredarun
اسرار درون
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌼
مشاور خانواده| خانم فرجامپور
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 📕 #داستـــــان #تاپــــروانگی🦋 #قسمت_بیست_سوم ✍مجلس عروسی را نیمه کاره رها کردند و
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
📕 #داستـــــان
#تاپــــروانگی🦋
#قسمت_بیست_چهارم
✍دنبال ارشیا راه افتاد تا توی اتاق، باید ذهنش را خالی می کرد!
_چرا تابحال در مورد نیکا چیزی نگفته بودی؟
_چی می خواستی بشنوی؟
_می گفت امشب مدام نگاهش می کردی
_تو چی فکر می کنی؟
_چرا بجای جواب دادن سوال می پرسی دوباره ارشیا؟
پوف بلندی کشید و مشغول باز کردن دکمه ی سر دستش شد.
_دلم می خواد یه چیزایی رو خودت بفهمی! نه اینکه من برات دیکته کنم...
_آخه اون حتی گفت که منو کردی عروسک خیمه شب بازی تا....
ارشیا دکمه های سردست را پرت کرد روی میز و با عصبانیت گفت:
_بسه خانوم! تو هرچی بشنوی رو باور می کنی؟ سادگیت خوبه اما ساده بودنت نه
من دفعه اول و آخرمه که دارم توجیهت می کنم! اگر واقعا نیکا رو دوست داشتم چرا طلاقش دادم که حالا بیفتم دنبالش؟ ببینم تو اصلا فکر نکردی ببینی از بین اینهمه دختر چرا تو؟
دست روی گردنش گذاشت، تکیه داد به کمد چوبی سفید و نگاهش را به سقف دوخت، چند دقیقه سکوت کرد و بعد طوری که انگار غرق خاطرات تلخ شده بود گفت:
_اون با تو خیلی فرق داشت، زمین تا آسمون! تنها جایی که بند نبود خونه بود! زندگی رو به مسخره می گرفت. درست طبق الگویی که بخوردش داده بودن پیش می رفت، به دلخواه آدمایی مثل مامانم که جلو چشمشون قد کشیده بود. هیچ وقت دوستش نداشتم، یعنی نمی خواست که دوست داشتنی باشه! هزار بار با زبون خوش و ناخوش حالیش کردم که طرز فکرمون باهم فرق داره، می خواستم رای ش رو بزنم که خودش بگه نه. اما قبل عقد شروطم رو قبول کرد.
گفت بخاطر تو از خیلی چیزا دست می کشم. منم مثل تو خسته ام ازین زندگی بی سر و ته و هزار چیز دیگه... اما همش چرت بود.
یا دنبال پولم بود یا... ده بار عمل زیبایی کرد! یه بار گونه می کاشت یه بار گریه می کرد که باید برداره! یا تو مزون لباس بود یا سالن مد و آرایش. این اواخر مدام تو کارهای شرکت سرک می کشید، می خواست توی تمام جلسه ها باشه. پایه ی همه ی سفرهای کاری بود حتی جلوتر از من! دیگه رئیس روسای بقیه شرکت ها پای معامله بیشتر از اینی که نامجو رو بشناسن با اسم نیکا آشنا بودن.هه ...
من بی غیرت نبودم ریحانه، نمی تونی بفهمی چقدر صبوری کردم، اونم من! ازدواجمون به خواست خانوادم بود، تحمل کرده بودم با اینکه مطابق میلم نبود اما از یه جایی به بعد بریدم. هیچ وقت تو خونه بوی زندگی نبود، شادی و تفاهم نبود. چیزایی که برای من مهم بود برای اون پشیزی ارزش نداشت. من سختم بود، ننگم میومد که با اون سر و شکل راه بیفته بیاد پیش وکیل و رفیقای من! اما نمی فهمید، دعواش که می کردم جری تر می شد.
نمی دونی چقدر سعی کردم آدمش کنم اما نذاشت. با مه لقا همدست شده بود برای انگ امل زدن به من. فکر می کرد می خوام مردسالاری کنم براش!
چشمان به خون نشسته اش را بست و ادامه داد:
_لعنتی...ولش کن بیشتر از این دوست ندارم بشکافم لباسی رو که با خفت از تنم درآوردمو پرت کردم تو گنجه ی خاطراتی که حالم ازش بهم می خوره، فقط اینو بگم، نمی دونی چقدر منطقی برخورد کردم که فقط طلاقش دادم!!
نفرتی که از بین دندان های کلید شده اش می شنید باعث شد باور کند دروغ های امشب نیکا را... چه ناگفته هایی داشت ارشیا و او بی خبر بود.
چه عذابی کشیده بود...
_پشت دستمو داغ کردم از حتی همکلامی با آدمای بی ارزشی مثل نیکا. پس نگران نباش و به صداقتم اعتماد کن.
رو به روی ریحانه ایستاد دستانش را گرفت و نجوا کرد:
_حرفای زیادی برای گفتن هست اما دوست ندارم بشنوی! چون می رنجی ازشون... به من اعتماد کن ریحانه، همونجوری که من اعتماد کردم و روی سادگی و یک رنگ بودنت حساب وا کردم. هیچ وقت عوض نشو، هیچ وقت!
⇦نویسنده:الهام تیموری
⏪ #ادامہ_دارد....
@asraredarun
اسرار درون
🌸
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌼