eitaa logo
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
4.3هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
4.8هزار ویدیو
137 فایل
💞کمک‌تون می‌کنم از زندگی لذت بیشتری ببرید💞 🌷#کبری فرجام‌پور هستم، نویسنده و مشاور تخصصی 👇 💞همسرداری و زناشویی 👼تربیت فرزند 🥰اصلاح مزاج ارتباط با ما و تبلیغات👇 @asheqemola #فوروارد_وکپی_ممنوع⛔ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚡«خلوت» خلوت است⚡ 📵خلوت! 📝همان دامی كه حضرت يوسف عليه‌السّلام در آن گرفتار شد و تنها كاری كه می‌توانست انجام دهد، گريختن بود... 🚪و خدا درهای رحمتش را به روی او يكی پس از ديگری باز كرد و رهايی اش بخشيد. 💻چه خلوتی دنج‌تر از فضای مجازی؟ ❄️خلوتی كه در آن حتّی شرم نگاه‌هايمان نيز مزاحم اختلاطمان نخواهد شد و استيكرها و شكلک ‌ها جايگزين خنده‌های زير لب و عشوه‌های پنهانيمان خواهد شد... 💫🔺همان چيزی كه در واقعيّت هرگز تصوّرش را نيز نمی كنيم و خودمان را از آن مبرّا می‌بينيم. 🚨اين خلوت نيز همان خلوتی است كه رسول اكرم صلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند اگر زن و مردی در آن تنها شوند، نفر سومشان ابليس 😈 خواهند بود. 🗯حواسمان باشد! 👇 🅾شيطان هم دم و دستگاهش را الكترونيكی كرده است! ✅ خدای دنیای مجازی، همان خدای دنیای حقیقی است. https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
📸 لوح| چهل سال چالش، چهل سال پیروزی ایران 🔻 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: یک حقیقت مهمّی وجود دارد که گاهی از چشم بعضی‌ها پنهان میماند و از کثرت وضوح مخفی میشود. آن حقیقت یک حقیقت درخشانی است و آن، این است که در چالشِ چهل‌ساله بین ایران و آمریکا، طرفی که مغلوب شده آمریکا است، طرفی که پیروز شده جمهوری اسلامی است؛ این حقیقتِ بسیار مهمّی است. ۱۳۹۷/۰۸/۱۲ https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خودشناسی🌹 سلام به خلیفه های خوب خدا🌹 امیدوارم که حالِ دلتون خوبِ خوبِ خوب باشه.🌸 و ایام به کامتان باشد 🌹 💟یک سوال به نظر شما چطوری باید خدا را شناخت . طوری که این شناخت ، شناختِ حقیقی باشد؟؟؟🤔 🔹حتی بعضی از آدم ها که خدا را قبول دارند ممکنه بعد از یک مدتی به وجود خدا شک کنند🤔 اینجا یک سؤال پیش میاد . 🔹آیا این انسان به خدای واقعی شک کرده یا به خدایی که می شناخته ؟🤔 واین مشکل عموم انسانهاست. که گاهی به خدایی که می شناسند شک می کنند 😳 آن وقت فکر می کنند به خدای واقعی شک کردند 👌 https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
🔹در این صورت چه باید کرد؟🤔 راهکار : اولا :خدای حقیقی را بشناسیم که شک بردار نیست ✅ ثانیا:آن خدا شناسی روز به روز وسیع تر و عمیق ترو نورانی تر بشه ✅ برای این کار باید از ابتدا مواظب باشیم راه خداشناسی را غلط انتخاب نکنیم👌 دین به انسان کمک می کنه که خدا را چگونه بشناسد که نه تنها به خدا شک نکنه بلکه تمام ِ عالم را نمایش تجلیات الهی ببینه ✅ ادامه بحث برای جلسه اینده ان شاءالله حتما با دقت مطالعه کنید . تا بعد درپناه خدا التماس دعا 🌹 https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستان کوکانه😍🌹 برای کوچولو های نازنین👶🌺 ومامان های نازنین ☺️🌸
سلام امشب هم از داستان های محمد حسین داریم 😍😍👏👏👏
وسایلِ دود زا🌹😳 روزی دریک جنگل زیبا درختان با شادی کنارِ هم زندگی می کردند.🌳🌲🎄🌵🌴 تا اینکه یک وسیله دودزا که انسانها به ان خودرو می گفتند. واردِ جنگل شد.🚚 درخت پیر که از همه بزرگتر بود. گفت:من 85 سال است که در این جنگل زندگی می کنم . تا حالا چنین چیزی ندیده ام🤔 چند انسان از ان پیاده شدند. درخت گفت:من یه چیزهایی در موردِ وسیله نقلیه شنیده ام🤔 فکر کنم همین است. درخت پسرک را صدا زد. واز اوپرسید. پسرک گفت: بله درست است. ماشین، قایق، اتو بوس، قطار، موتور ، دوچرخه، 🚙 🚌 🚋 🏍 🚲⛴ وسیله نقلیه هستند. همان موقع از رودخانه قایقی رد شد.🚤 پسرک گفت:این هم وسیله نقلیه است. اما برای سلامتی انسانها وجنگل نباید وسایلِ نقلیه دودزا باشند. من به پدرم می گویم تا وسایل نقلیه ای بسازد که دود زا نباشند🚝 🌹نتیجه🌹 به فکرِ سلامتی انسانها وجنگل باشیم🌸 http://eitaa.com/joinchat/3567124493Cb0735de9fc @dastanhay دوستان لینک کانالِ مارا برای دوستانتان بفرستید ممنونم🌹🌹🌹🌹
ادامه داستان 🌸
قسمت 147 واقعا دلم می سوخت برای خواهرم وشوهرش. چقدر بده ادم محتاجِ کسی باشه و مجبور باشه هرچه به سرش میاره رو تحمل کنه . عمه پیشِ خودش چی فکر کرده بود . فکر میکرد بااین کارهاش ما رو به زانو در میاره. چشمش دنبال اموالِ ما بود و من باید یه فکری می کردم. نا خود اگاه فکرم رفت سمتِ سپهر. چقدر بهم امید داد. چه دلخوش بودم به وعده هاش . بغض گلوم رو فشرد . از جام پاشد و رفتم توی اشپزخونه . دلم نمی خواست دیگه بهش فکر کنم. دلم نمی خواست اشک بریزم. ولی نمی شد. یه قسمتی از زندگیم بود. نه سپهر تمام زندگی من شده بود.😭 راحت نبود فراموش کردنش. خیلی سخت بود. هربار که یادم می افتاد . قلبم فشرده می شد و اشکم جاری می شد. بدتر از همه این بود که نمی تونستم برای کسی دردم رو بگم جز ملیحه . اونم که داشت عروس می شد و می رفت. اشکام رو پاک کردم و سرم رو سمتِ آسمون گرفتم و گفتم : خدایا کمکم کن . جز خدا برای خودم یاوری نمی دیدم. بدبختی خانواده ام کم نبود. باید کاری می کردم که این غم ها وغصه ها تموم بشه. این بار فقط توکلم به خدا بود و بس. https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون