eitaa logo
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
4.5هزار دنبال‌کننده
15.4هزار عکس
4.5هزار ویدیو
133 فایل
💞کمک‌تون می‌کنم از زندگی لذت بیشتری ببرید💞 🌷#کبری فرجام‌پور هستم، نویسنده و مشاور تخصصی 👇 💞همسرداری و زناشویی 👼تربیت فرزند 🥰اصلاح مزاج ارتباط با ما و تبلیغات👇 @asheqemola #فوروارد_وکپی_ممنوع⛔ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاهده در ایتا
دانلود
۵۰) آهی کشیدم و ساندویچ را از دستش گرفتم. در دلم خودم را لعنت کردم. اگر صبر کرده بودم ریحانه بیاید، مجبور نمی‌شدم با پولِ پرهام، که خوب می‌دانستم از چه راهی به دست آورده خودم را سیر کنم. نگاهی به ساندویچ خودم انداختم. دلم می‌خواست در سطل زباله بیندازمش ولی جلوی ریحانه نمی‌شد. از خودم بدم آمد. چه‌قدر پست شده بودم که این پول را قبول کردم. اصلا در قبالش از من چه می‌خواهد؟ بغض راه گلویم را بست و اشک پشت پلکم نشست. ریحانه با اشتها به ساندویچش گاز زد. - چیه؟ چرا نمی‌خوری؟ بخور ببین ریحانه بانو چه کرده! سرم را به زیر انداختم و آرام مشغول خوردن شدم. "واقعا سیر شدنِ شکم، به چه قیمتی؟" آب سرد را باز کردم و به صورتم زدم. چشم‌هایم به زور باز می‌ماند. دستم را روی پیشانی‌ام گذاشتم و به سمت کلاس راه افتادم. راهرو خلوت بود و از کلاس‌ها صدای دبیرها می‌آمد. نزدیک در کلاس که شدم، خانم محمدی با لبخند دستش را روی شانه‌ام گذاشت. - من زنگ تفریح، توی اتاقم هستم. خوشحال می‌شم بیای پیشم. به چشم‌هایش نگاه کردم ‌که آرام باز و بسته‌شان کرد. چیزی نگفتم و وارد کلاس شدم. دلم محبت‌های مادرانه‌اش را می‌خواست ولی من لایقش نبودم. باید سرِ قول و قرارم با پرهام می‌ماندم. صدایش در سرم پیچید: "تینا، مثلِ دفعه قبل نشه ها! این بار باید حواست رو جمع کنی. وگرنه خودت می‌دونی." سرم را روی میز گذاشتم و به حال خودم افسوس خوردم. 🖋نویسنده (فرجام پور) ⛔️کپی و فروارد حرام❌ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام علیکم بنده دومین بار هست ک از استاد فرجام پور عزیز مشاوره گرفتم خداخیرشون بده مثل همیشه به حرفام گوش دادند و دلسوزانه با لحن مهربان شون راهنماییم کردند و الحمدلله مشکلم تا حدودی حل شده و اینکه گفتند برای خودم ارزش قائل باشم و وقت بزارم به نظرم خیلی نکته ی طلایی و مهمی بود و خداروشکر با راهنمایی های ایشون حال روحی و معنویم هم بهتر شده ان شاء الله ک جزء یاران واقعی امام زمان باشند و همون طور ک به فکر دیگران هستند و کمکشون می‌کنند ان شاء الله ک خداوند در همه ی لحظات زندگی شون کمک حالشون باشه و عاقبت بخیر باشند❤️ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 خدا را شکر، هر چه هست لطف خداست🌺 آی دی منشی جهت هماهنگی مشاوره👇 @asheqemola http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
💥مژده به خانم های عزیز😍👇 فقط تا پایان جمعه شب👏👏 💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞 و دوره و بی نظیر 😉💞 سرفصل های دوره👇😍 💞خودشناسی و خودباوری 💞شخصیت شناسی 💞تفاوتهای زن و مرد 💞نیازهای زن و مرد 💞عوامل مهم خیانت و راهکارهای درمانی 💞اتاق خواب ایده آل 💞رابطه صحیح و اصولی 💞ایده های ناب دلبری کردن 💞راهکارهای درمان تنوع طلبی 💞سیاستهای کلامی 💞زبان عشق و هزاران نکته‌‌ ناگفته که لازمه هر خانم با بلد باشه تا زندگیش عسل بشه.😉👏👏 همراه نود روز پشتیبانی ۲۴ ساعته وتمرین ها و تکالیف بسیار کاربردی😍👏👏 ادمین ثبت نام👇 @asheqemola 💫همین الان عضو بشین زندگی کوتاه است آنرا شیرین کن 👇 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
لطفا این بنر را براز دوستانتون بفرستید تا از جا نمانند👏👏
┄┅─✵💔✵─┅┄ اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان سلام امام زمانم❤️ سلام صبحتون پر نور🌹 ‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ 🌼بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ🌼 ✍ حضرت لقمان عليه السلام: برادرت را نشناسى، مگر زمانى كه به او نياز پيدا كنى 📚ميزان الحكمه ج6 ص209 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 ┄┅─✵💔✵─┅┄
💪 💕باور كردن خود يكى از اولين و مهمترين قدمهايى است كه هر شخص به سمت موفقيت بر میدارد اگر به خودتان اعتماد و باور نداشته باشيد موفق شدن در زندگى و كسب و كار خيلى سخت مى شود.🌸 الهی به امید خودت ❤️ خدایا شکر،الحمدلله رب العالمین 🌻 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از انوار الهی💥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا عَلي ابنَ موسَي الرِضا المُرتَضي (ع) ___________________ دلتنگ حرمتم به کی بگم؟ https://eitaa.com/anvar_elahi
کانال مذهبی ما 👆👆 لطفا وارد بشید و از مطالب استفاده کنید✅
خراسان می دهد بوی مدینه خراسان کوه غم دارد به سینه خراسان را سراسر غم گرفته در و دیوار آن ماتم گرفته http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
اما دقت کنید👇 موارد و سر فصل های #دوره_سیاستهای_زنانه کاملا با مباحث کانال متفاوته👌
💞 یکی از سرفصل های دوره شخصیت شناسی است. ریشه بیشتر مشکلات زناشویی، نداشتن علم کافی در این زمینه است✅
یک خانم با حتما باید از این علم سر رشته ای داشته باشه چرا⁉️👇
❤️برای اینکه بتونه نیازهای همسرش را بیشتر و بهتر بشناسه و خصوصیات فردی و اخلاقی همسرش را بهتر متوجه بشه
🔺اکثر مشکلات زناشویی به دلیل اینه که چون شخصیت همسرشون را نمی شناسند یا توقع های بیجا از او دارند یا رفتار و گفتار او بیش از حد انها را ناراحت می کند. چرا⁉️👇
🔺چون مثلا نمی دانند که بین یک مرد با طبع و مزاج گرم با یک مرد با طبع و مزاج سرد زمین تا اسمان تفاوت است. و به خاطر همین عدم اطلاعات مرتب از همسرشان را با پدر، برادر، و... مقایسه می کنند این امر موجب میشه👇
🔺که از همسرشان توقع هایی داشته باشند که در توان او نیست و همین امر باعث می‌شود که روز به روز از او فاصله بگیرند و کینه به دل بگیرند که مثلا چرا فلان توقع مرا انجام نداد🤔❌
💞خانم عزیز اگر می خواهی زندگی ات توام با عشق و لذت و آرامش باشد بر تو واجب است که این اگاهی ها را کسب کنی✅
💞اگر می خواهی محبوب و معشوق همسرت باشی باید از ریزه کاریها و خصوصیات منحصر به فرد همسرت آگاه باشی به عبارتی باید همسرت را خوب بشناسی👌
❤️آنچه به ما ارامش می دهد، شناخت صحیح است. رفتارهای ناشناخته و پیش بینی نشده، باعث به هم ریختگی ارامش می شود.
💞اگر شما همسرت را خوب بشناسی می توانی به راحتی عکس العمل های او را در رابطه با همه مسایل پیش بینی کنی👌 پس👇 خیلی راحت می توانی رفتار و گفتار، حتی لحن کلام و رنگ لباسی را برای خودت انتخاب کنی که نتیجه ان عشق و علاقه و ارامش بیشتر در زندگی ات باشد👌
🎁دوره در اصل یک هدیه جامع و کامل از سمت ما به شماست🎁👏 تا زندگی تان را عسل کنید🤗
خوشبخت و سعادتمند کسی است که از این فرصت استثنایی با این هزینه ناچیز استفاده کند✅ پس این گوی و این میدان👇 کلمه من می توانم💪 را برای ادمین بفرستید👇 @asheqemola
💞امیدوارم که بتونم کمک تون کنم که بهترین و عاشقانه ترین زندگی را داشته باشید👏 خوشبختی شما ارزوی ماست💐
😍💞 تو مرا داری و من نیز تو را دارم و بس، هر دو هستیم یقین‌، دار و ندار دل‌ هم :)'❤️😘 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۵۱) با هر بدبختی بود، چند ساعت باقیمانده را گذراندم. بالاخره، زنگ آخر خورد. همه با سر و صدا بیرون رفتند ولی من انگار پاهایم پیش نمی‌رفت. از مواجهه با پرهام و پیشنهادش می‌ترسیدم. کاش بی‌هیچ قید و شرطی، او برای من می‌شد؛ برای همیشه و تا ابد. بغض گلویم را فشرد. با هر بدبختی بود از چکیدن اشکم جلوگیری کردم. کوله‌ام را روی دوش انداختم. ریحانه توی صورتم خم شد. - تینا! معلومه دوباره چته؟ یه روز شادی!؟ یه روز ناراحتی!؟ اصلا ولش کن. امروز بیا با هم بریم خونه ما. قراره عصر با مامانم بریم خرید. دوست دارم تو هم باشی. راستی مغازه دوستش هم می‌ریم. خیلی خوش می‌گذره. توی چشمان نمناکم نگاه کرد. - تینا! خواهش می‌کنم بیا. از این حال و هوا هم، بیرون میای. با صدایی لرزان نالیدم. - ممنونم. باید برم خونه. از قیافه‌اش مشخص بود که حرفم را باور نکرده. ولی خداحافظی کرد و رفت. با قدم‌های آهسته به سمت همان پارک همیشگی راه افتادم. معمولا آن وقت روز، پارک خلوت بود. روی نیمکتی، منتطر نشستم. برگ زرد درختی روی سرم افتاد. سرم را تکان دادم و زمین انداختمش. همیشه پاییز را به خاطر برگ‌های رنگارنگ و هوای خنکش دوست داشتم. کوچک‌تر که بودم، توی باغِ پدر‌بزرگ با برگ‌های خشک شده، برای خودم کار دستی درست می‌کردم. برای جمع کردنشان چه ذوقی داشتم. کنار هم‌ که می‌چیدمشان، از دیدن آن همه زیبایی به وجد می‌آمدم. یادم هست که بیشتر روزها را در آن باغ و خانه ویلایی‌ بودیم. مادر آرام‌تر بود و پدر بیشتر به ما سر می‌زد ولی پدر‌بزرگ، با هردوشان سر‌سنگین بود. آن وقت‌ها دلیلش را نمی‌دانستم ولی حالا... ‌. کاش در همان دوران بودم و دلیل خیلی از مسائل را نمی‌دانستم. یاد حرفِ مادر ریحانه افتادم، "بی خبری، خوش‌خبری" کاش از همه چیز بی‌خبر بودم ولی افسوس که الان می‌دانم. 🖋نویسنده (فرجام پور) ⛔️کپی و فروارد حرام❌ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490