⭕بیانیه تهران؛ ماجرای دبه آمریکایی ها در توافق تبادل اورانیوم ۲۰ درصد
▪️بخش دوم
🔹اگر مذاکره ای غلط بنا نهاده بشود یعنی شما بگویید چون تو این اهرم فشار را داری من حاضرم راجع به فلان حقم بیایم با تو گفتگو کنم که داشته باشم یا نداشته باشم. خب او می گوید من با همین اهرم فشار راجع به سایر حقوق تو هم صحبت می کنم. این مذاکره ای است که در نتیجه اش باید هی شما عقب بنشینی و او با پررویی بیشتر بیاید جلو!
🔸همین روندی که در این هشت سال طی شد. شما دیدید در برجام او آمد از شما توافق گرفت که از حقت عقب نشینی کنی؛ شما به این گردن گذاشتی و همه تعهدات را هم انجام دادی، پانزده بار هم او تایید کرد اما آمد جلوتر. تا همین امروز! می بینید دیگر می گوید نه! یکسری تحریم ها که اصلا برداشتنی نیست!
🔹می خواهم بگویم اگر در سال 88 شما به یک مرحلهای می رسید که طرف نمی تواند زیاده خواهی های خودش را ادامه بدهد بلکه عقب می رود این نشان می دهد یک قدرتی بروز کرده است. این قدرت حتما صرف آن قدرت مذاکره کننده نبوده است، این را اگر کسی بگوید اشتباه است. این یعنی در کشور ، مجموعه ای از عوامل قدرت شکل گرفته است -که تنها یکی از آن عوامل، مذاکرات بوده – و او را مجبور به عقب نشینی کرده است. این عوامل چه بوده است؟
🔸 این که در میدان هسته ای، غنی سازی سه درصد شده بیست درصد،لذا او مجبور شده فعلا اولویتش از سه درصد بشود بیست درصد یعنی عقب نشینی، شما فعالیت فردو را راه انداختید او مجبور شده از نطنز حالا بیاید به فردو بپردازد، اراک را فعال کردی او مجبور شده است یک دغدغه جدید پیدا کند. اینها همه اهرم های شما فقط در هسته ای است. لذا او علیرغم آخرین قطعنامه ای که صادر کرد حاضر می شود با شما گفتگو را بر مبنای نقاط مشترک شکل بدهد. دو تا قطعنامه ای که صادر شد دقیقا وقت هایی بود که گفتگوهای شما به اذعان طرف های مقابل موفق بود یعنی وقتی که آژانس اذعان می کرد شش مساله را با ایران حل کرده است، یعنی وقتی طرف مقابل در گفتگو کم می آورد از اهرم فشار استفاده می کرد و متقابلا شما هم چون اهرم های لازم را آماده کرده بودی باز می توانستی به مسیرت ادامه بدهی.
🔹اگر او زیاده خواهی می کند شما باید صحنه را عوض کنی یعنی از مولفههای قدرت در میادین مختلف استفاده کنی، شما نمیتوانید با یک پشتوانه ضعیف وارد گفتگوها بشوید این یک امر تک بعدی نیست. من در پایان گفتگوهای ژنو 2 مثال قالی ایرانی را زدم . گفتم باید یک طرح داشت. این طرح باید مانند قالی ایرانی ابعادش هر نقطه ،نقش و رنگش مشخص باشد که چیست، چگونه است، یک کار همه جانبه را باید شروع کنید.کار سیاست خارجی مثل طراحی قالی ایرانی است، یک نقشهی دقیق و درست میخواهد که باید با حوصله گره به گره پیش ببرید. این نیست که شما بگویید سیاست خارجی را من صرفا با یک مذاکره و لبخند حل میکنم. چون اگر او غیر از لبخند ابزار دیگر را به کار گرفت چه می کنی؟
✅ @asreiranian_ir
💬 اتکا به ظرفیت جمهور
▫️صفحه اول روزنامه عصر ایرانیان
▫️چهارشنبه ۷ آذر ۱۴۰۳
▪️مشاهده نسخه کامل روزنامه در
asre-iranian.ir
✅ @asreiranian_ir
💬 اذا جاء نصرالله و الفتح
▪️یادداشت دکتر سعید جلیلی که سال ۷۱ نگاشته شده است
▫️صفحه اول روزنامه عصر ایرانیان
▫️پنج شنبه ۸ آذر ۱۴۰۳
▪️مشاهده نسخه کامل روزنامه در
asre-iranian.ir
✅ @asreiranian_ir
⭕تفکر بسیجی؛ ضرورت سازندگی
✍️دکتر سعید جلیلی
▫️بخش اول
▪️یادداشتی که مشاهده می کنید در سومین شماره از نشریه «تفکر بسیجی»؛ نشریه بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادقعلیه السلام در سال ۱۳۷۱ منتشر شده است. آن روزها سعید جلیلی از فرماندهان بسیج دانشجویی و در واقع از موسسین این نهاد مقدس محسوب میشده و این یادداشت نشان دهنده یکی از مهم ترین دغدغههای او در دوران سازندگی میباشد:
🔸 دوره سازندگی را پس از جنگ آغاز کرده ایم در حالی که هنوز به یک ارزیابی کامل از دوره جنگ نپرداخته ایم.
🔹دوره جنگ دوره ای بود همراه با دستاوردهای فراوان، موفقیت های چشمگیر و پیروزی های زیاد.
🔸 به راستی علت این پیروزی ها چه بوده است؟ پیروزی های جنگ نقطه عطفی بود در تاریخ مبارزات. دو جبهه نابرابر و ناهمگون در برابر هم به صفآرائی ایستاده بودند.
🔹از یک سو اخبر از فتح المبین میآمد و فتح فاو و از دیگر سو خبر از کمک های تازه قدرتهای بزرگ به دشمن. روزی خبر از تحویل آخرین سلاح های مدرن به رژیم عراق، و وروزی دیگر خبر از به غنیمت گرفتن به آنها. این اخبار اعجاب جهانیان را برانگیخته بود. چگونه رزمندگان ایرانی شبه جزیره فاو را فتح کرده اند؟ چگونه خاکریزهای مثلثی شلمچه سقوط کرده اند؟ چگونه… براستی در جبهه و پشت جبهه ایران چه خبر بوده؟ این را بدانیم که جنگ پدیدهای پیچیده است که یک موفقیت آن برابر با پمدین موفقیت در شرایط عادی است. جنگ در عین نظم، مواجه با بی نظمی هاست.
🔸 عدم دسترسی به اطلاعات صحیح و آمار دقیق و… از خصوصیات یک عملیات جنگی است. جنگ همراه با گلوله است. پیروزی در جنگ حتما خون به همراه دارد. جراحتها و شهادت ها لازمه جنگ است. یک عملیات جنگی مستلزم بسیاری از کارها است. نیروهای رزم، اطلاعات، تدارکات، مهندسی، مخابرات، توپخانه، بهداری، تعاون، ترابری و… همه و همه همزمان با یکدیگر باید به کار بپردازند. ضمن اینکه هر آن ممکن است هر یک از واحدها خسارت کلی دیده و هماهنگی مجموعه از دست برود.
🔹تمامی کاررمندان جنگ در آن در معرض سخت ترین خطرات می باشند. هر آن ممکن است کشته یا مجروح شوند. فرمانده در میدان جنگ سخت ترین مدیریت ها را بر عهده دارد. او عامل هماهنگ کننده تمامی واحدها در میان موجی از آتش و خون می باشد. او مدیری است که هر آن جان خود و نیروهایش در معرض خطر است. از یاد نبریم که فرمانده گاهی یک خط در ماووت و خطی دیگر در شلمچه دارد و فاصله این دو صد کیلومتر بود با جادهای ناهموار و او به هر دو خط به خوبی رسیدگی میکرد. امروز ماووت بود و فردا در شلمچه.
🔸از مشکلات فرمانده کم شدن نیروها بود. بسیاری از نیروها شهید یا مجروح میشدند و حال آنکه نیروئی برای جایگزینی نداشتند. عملیات که تمام میشد تازه اول کار بود. باید برای مدت زیادی مواضع حفظ میشد و باز همان مشکلات. و این قصه مدام هشت سال جنگ بود… سختی ها و مشکلات جنگ را گفتیم؛ به پشت جبهه نیز اشاره ای داشته باشیم. یک اداره در پشت جبهه نیروهایش ثابتاند و امکاناتش معین. چه بسا سال ها بگذرد تا یک کارمند حذف و یا عوض شود. مدیر از امکاناتی چون تلفن، منشی، معاونتهای مختلف و امکانات ارتباطی… برخوردار است.
🔹تمام نیروهای یک اداره متمرکز هستند. هر کارمند اداره از خاطری آسوده برخوردار است. او میداند چند ساعت دیکر در منزل خواهد بود… حال در یک داوری بین این دو محیط (جبهه و اداره) و بین فرمانده جبهه و رئیس اداره به راستی کدام یک باید موفقتتر باشند؟ عقل سلیم چه قضاوت میکند؟ امکانات اداره و رئیس آن بیشتر زمینه برای موفقیت دارد یا امکانات جبهه و فرمانده گردان؟ باید گذری بر عملکرد عملیات جبهه و فرماندهان داشته باشیم. به راستی چگونه فاو فتح شد؟ مگر آن همه مشکلاتی که ذکر کردیم بر سر راه عملیات نبود؟ چگونه شلمچه تصرف شد؟ چگونه نیروها توانستند برای دو ماه پاتکهای دشمن را دفع کنند؟ هنگامی که نیمی از بچه های گردان شهید و مجروح شدند، گردان چگونه به کار خود ادامه داد؟ هنگامی که ماشین تدارکات و مهمات زده شد، بچه ها چگونه زمان را سپری کردند؟ وقتی معاونان گردان و روسای گروهانها شهید شدند چه کسی جای خالی آنان را در آن بحبوحه پر کرد؟ وقتی در آن خط فقط ۳۰ نفر نیرو باقی ماند، چگونه کار ۳۰۰ نفر را انجام دادند؟ وقتی آمبولانس زده شد چه کسی به یاری مجروح رفت؟ وقتی بی سیم خراب شد، چگونه ارتباط برقرار کردند؟ به راستی این همه مشکلات به آسانی حل می شدند؟
✅ @asreiranian_ir
⭕تفکر بسیجی؛ ضرورت سازندگی
✍️دکتر سعید جلیلی
▫️بخش دوم
🔸 راستی رئیس اداره تا چه حد ناظر بر کار کارمند است و یا بهتر بگویم کار خود رئیس تا چه حد می تواند سرمشق کارمندان باشد؟ فرمانده در جبهه چه کسی بود؟ فرماندهی برای او چه فایدهای داشت؟
ضوابط او برای کار و فرماندهی چه بود؟ بسیاری از فرماندهان گفته میشد چند سال پیش یک بسیجی ساده بودند. چگونه یک بسیجی که معلم یا دانشجو بوده، امروز فرمانده شده است؟ بای این جواب نخست باید دید فرق فرمانده با یک بسیجی ساده چیست؟ مقام فرماندهی چه چیز برای او به ارمغان میآورد؟ پاسخ ساده است، فرمانده شدن یعنی زودتر شهید شدن، یعنی شب حمله جلوی همه حرکت کردن، یعنی خود در صف مقدم بودن برای شکستن خط؛ و چون ملاک این شد لایقترین بسیجی ها برای فرماندهی کاندیدا میشود. کسی که میداند فرمانده شدن جز جان خود و دیگران را به خطر انداختن فایده دیگری ندارد، کسی که میداند فرمانده شدن یعنی زودتر از دیگران به سوی خدا رفتن.
🔹و حال معلوم میشود کدام بسیجی است که فرمانده میشود. اگر امروز مسئولان از وزیر تا پایین ترین سطوح، تفکر بسیجی داشته باشند، اگر هر مسئولی خویش را مسئول بداند، اگر مسئول و رئیس اداره مانند فرمانده لشکر شبانه روز در پی کارزار باشد و خارج از بروکراسی ادارهای، مستقیما مسائل را مدام تحت نظر داشته باشد، اگر رئیس ها به سان فرمانده به لحاظ زندگی از نیروهایشان در زیستن ساده تر باشند، اگر به جای روابط به فکر جایگزین نمودن ضوابط باشند، اگر ملاک ها لیاقت باشد نه رفاقت ها، اگر ریاست فقط ریاضت بیشتری به دنبال داشته باشد و… خلاصه کلام اگر تفکر بسیجی به معنی کامل آن بر فضای کشور حکمفرما شود، مطمئن باشید که در دوره سازندگی موفقیت های چشمگیرتر از دوران جنگ خواهیم داشت. در این راستا آنان که الگوی جامعه هستند باید کوشاتر باشند. آنان که وارثان بسیجیان و شهدا هستند باید بسیجی باشند.
🔸بسیجی به گفته امام «به دور از هیاهوهای سیاسی بود» آیا فلان وزیر و وکیل و مسئول این چنین میباشد؟ آیا فلان مسئول وقتی وارد میدان مسئولیت میشود، احساس ورود به میدان مین را دارد؟ آیا نماینده در پشت تریبون، حالت بسیجی پشت دوشیکا را دارد؟ آیا اداء کلمات به سان شلیک تیرها فقط و فقط برای خداست؟ «عزیزان مجلس بسیجی باشید. امام از شما خواست عصاره فضائل ملت باشد.
🔹آیا توانستهاید عصاره فضائل بسیجیان بینام و نشان و شهدا باشید؟ خدا توفیق به شما دهد که اینگونه باشد. هنگام موافقت و مخالفت فکر کنید الان در میدان مین هستید و هر آن ممکن پودر شوید، پس خالی از هر هوی آنچه را میخواهید بگویید.» بسیجی نسبت به امامش اخباری مذهب بود. آن چه از امام می شنید نه تفسیر می کرد و نه تاویل. آن را بر سر مینهاد و رو به سوی میدان می کرد که امامش گفته بود: «پشتیبان ولایت فقیه باشد تا آسیب به مملکت نرسد.» وزرا و روسا! شما نیز به اطراف خود نگاه کنید. معاونین و مشاورین و کارگزاران شما چگونه به این مقام رسیده اند؟ آیا بر اساس لیاقت بوده است؟ آیا از تفکر بسیجی برخورداردند؟ آیا مسابقه درد و رنج دارند؟ آیا از کدامین کانال به این مقام رسیدهاند؟ کانال لیاقت و تقوا، کانال جهاد و ایثار یا…؟ آیا کارگزاران شما بسیجی عمل میکنند؟ آیا از ماشین و امکانات اداره فقط استفاده ماموریتی میکنند؟ آیا به سان فرمانده گردان تویوتا را پادگان پارک میکنند و برای تلفن شخصی با پای پیاده به شهر میروند؟
🔸راستی در این مملکت هشت سال جنگ بود؛ معاونین و مشاورین شما چه سهمی در آن داشتند؟ در دردهای مردم چقدر شریک هستند؟ آیا در مسافرت ها در صف بلیط اتوبوس ایستادهاند؟ آیا در شهر سوار اتوبوس واحد شدهاند؟ آیا در خورد و خوراک مانند مردم مستضعف هستند؟ آیا در هنگام کار فقط به مقدار ساعات اداری اکتفا می کنند؟ یا تا هر وقت کار هستند، آنها نیز هستند؟ آیا تا کار ارباب رجوع را راه نیندازند از پا نمینشینند؟
🔹در هر حال اگر فضائل بسیجی دارند، آنان را حفظ و تقویت کنید که خدا نگهبان آنها باشد. در پایان تکرار این نکته لازم است که آن چه از این تفکر گفتیم، تفکری بود مربوط به بسیجیان و این بسیجیان هنوز در میان ما هستند. اینان بسیار عزیزند. اینان سالها در جبهه در میان آتش و خون بودهاند. بسیاری از دوستان آنها در کنارشان شهید شده اند. اینان کوههای رشادت، صبر، پایداری و بغض انقلابیاند. اینان با شهادت هر دوست به حسرت مانده اند و اینک که پس ازه هشت سال به میان ما بازگشتهاند و عکس یاران را بر دیوار می بینند، هر از چندگاهی در بهشت شهدا گرد میآیند و در فراق عرشیان فریاد واحسرتا سر میدهند. اینان مهم ترین نیروهای انقلاباند. اینان مهمترین سرمایههای بازسازی و سازندگیاند. اینان را رها نکنیم، نگذاریم تا در پیچ و خم زندگی روزمره فراموش شوند؛ مگر این سفارش امام نبود؟
✅ @asreiranian_ir
📷 عکس نوشت | تفکر بسیجی ضرورت سازندگی
▫️بخش هایی از یادداشت دکتر سعید جلیلی
▪️این یادداشت در سال ۱۳۷۱ منتشر شده است
✅ @asreiranian_ir
⭕گزارش تیتر یک | اذا جاء نصرالله
▫️بخش اول
🔹آتش بس میان لبنان و رژيم صهیونیستی مهم ترین رویدادی بود که در ساعات گذشته مورد بحث قرار گرفت؛ آتش بسی که به وضوح نشانه موفقیت چشم گیر جبهه مقاومت و در راس آن حزب الله لبنان بود؛
این موفقیت تنها یک شعار نیست بلکه سخنی متکی به واقعیت های میدانی است که در ماه های گذشته رویت کردیم.
🔸رژیم صهیونیستی پس از شکست جبران نشدنی هفت اکتبر دست به حملات گسترده ای در غزه با پشتیبانی کامل آمریکایی ها زد.
حملاتی که با هدف بازسازی چهره شکست خورده خود در هفت اکتبر و با محوریت راهبرد «تقابل نقطه ای» در مقابل تقابل جبهه ای انجام پذیرفت.
🔹این محوریت بدین معنا بود که رژيم صهیونیستی انتخاب کرده بود تا به جای مقابله با تمام توان جبهه مقاومت بیاید و اهرم فشار خود را محدود صرف از بین برد هسته های مقاومت در خود فلسطین کند؛ یک جنگ وجودی تمام عیار !
بار ها این موضوع را در طول این نبرد عنوان کرد و از هیچ تلاشی برای ار بین برد هسته های مقاومت در فلسطین خاصه حماس چشم پوشی نکرد.
🔸اهداف دیگری هم مانند آزادی اسرای خود و ... را در این نبرد در نظر داشت که در نهایت پس از ماه ها تلاش به هیچ کدام نائل نشد.
حال آن دستاورد عظیم هفت اکتبر و عملیات «طوفان الاقصی» از جمله «فرو ریختن هیمنه پوشالی صهیونیست ها» باقی مانده بود و البته با شکست دیگری اینبار در افکار عمومی جهانیان رژیم صهیونیستی از نگاه جهانیان منفور تر از همیشه واقع شده بود.
🔹در این ایام که رویکرد نقطه ای را دنبال می کرد تمرکزش کاملا بر روی غزه بود اما هنگامی که دید نمی تواند آنچه قصد کرده را در غزه پیاده کند به سمت مقابله با حزب الله لبنان رفت.
رژيم صهیونیستی که تا پیش از آن تمام همت خود را در نبرد در غزه می دانست به یکبار رقیب شماره یک خود را حزب الله و لبنان اعلام کرد تا شاید بتواند در لبنان به آنچه نیت کرده است دست یابد.
🔸باز هم در ابتدای درگیری ادعای نابودی کامل حزب الله را کرد و برای دستیابی به آن دست به تمامی اقدامات ممکن زد.
شهادت فرماندهان حزب الله از فواد شکر و بعدی ها و یا انفجار پیچر ها را به یاد بیاورید؛ اقدامات دیگر مانند حمله زمینی به لبنان و... بسیاری دیگر از اقدامات و توان گذاری همه جانبه رژيم صهیونیستی که نشان از جنون جنایتی بود که هدف آن نابودی کامل حزب الله بود را بیاد بیاورید.
🔹نابودی که هدف بود تا بتواند پس از بیش از یک سال جنگ با محور مقاومت پس از شکست هفت اکتبر یک نشان موفقیت را برای خود علم کند.
هدفی که تصور می کرد با اقدامات پیشین خود و در نهایت به شهادت رساندن سید حسن نصرالله به آن دست خواهد یافت.
🔸برای آنکه به این تصور و این هدف رژيم صهیونیستی بیشتر پی ببریم به نحوه به شهادت رساندن سید حسن نصرالله توجه کنید؛ چندین روز بمباران با حجم گسترده و بی وفقه ادعاهای فراوان و رجز خوانی ها و ادعای اتمام حزب الله و حتی تهدید در تشیع پیکر سید عزیز.
🔹حتی نام عملیات بیانگر نوع نگاه رژيم صهیونیستی و نتانیاهو به این ماجرا بود؛او فکر می کرده توانسته حزب الله را از بین ببرد و به همین دلیل نام عملیات را «نظم جدید» گذاشت.
🔸اما حزب الله نشان داد که ریشه عمیق مقاومت با خون رهبران خود محکم تر خواهد شد نه آنکه از پا بیفتد؛ حزب الله توانست ابتکار را پس از شهادت سید حسن نصرالله به دست بگیرد و حتی شهادت سید هاشم صفی الدین که اقدام بعدی رژيم صهیونیستی برای آزمودن شانس خویش برای اتمام حزب الله بود تماما معکوس عمل کرد و یکی پس از دیگری موفقیت ها به دست آمد.
✅ @asreiranian_ir