eitaa logo
سراج منیر
484 دنبال‌کننده
20.4هزار عکس
13.1هزار ویدیو
205 فایل
بصیرت اسلامی ،فرهنگ مومن انقلابی ارتباط با مدیر : @majidmalekkhah معلم دانشگاه و حوزوی غیر معمم برگزاری جلسات معرفتی و تربیتی نهج البلاغه خوانی ، شرح بیانات امام خامنه ای ( امام خوانی ) جهاد تبیین و .... https://eitaa.com/joinchat /3084648448C02b5fcc7d4
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 صلی الله یا ابا عبدالله 🔹 🔺 شخـصـی از امـام صـادق (ع) پـرسیـد: آقاجان! جدتـان امام حسیـن (ع) کجاست؟ 🍀 فرمـودند: چقـدر جثـه تو کوچـک اسـت و چقـدر سـوال تو بزرگ ! بدن مبـارک امـام حسیـن (ع) در قبـر است اما روح بزرگشـان سمـت عــرش خــدا نـزد جـد و پـدر و مادرشـان است و نظـر مبـارک امام (ع) به دو مکـان و موضـع اسـت : ➊ بـه قـبــرش ➋ به مجـالس عـزایـش 🔻 آنگاه فرمـودند: امام حسیـن (ع) از جد و پـدر و مادر و برادرش خـواهش می کننـد که برای عـزادارانـش استغـفــار تا خـدا آنـان را ...... 🌿 در روایتی دیگر امام (ع) فرمودند: اگر کننده بر من می دانسـت که چه اجـری نــزد خــداونـد دارد از انـدوهش بیـشتـــر می گــردیـد ...... 📚 : چشمـه سـار عـشـق، ص 10 قصـص ، ص 72 @asserajolmonir ✌ بپیوندید
🔰 رهبرانقلاب حضرت امام خامنه ای: « بر سرِ آن عالم اعلم و افقه! خاک بر سرِ آن عالِمی که قلباً خوشحال شود از این‌که ببیند رادیوهای دشمنان اسلام، در مقابل نظام اسلامی، از او تمجید و تعریف میکنند! باید کند! حالا گیرم از لحاظ و علم هم خیلی بالا باشد، که آن هم علم نیست، جهل است. نور نیست، ظلمت است.»
❇️ تشرفات ◾️بخونید👇 ♦️چگونه میشود با یک قطره اشک ، همه گناهان بخشیده شو ‌ ماجرای تشرّف علامه بحرالعلوم به محضر (عج): ‌ ♦️سيد (ره) به قصد تشرف به سامرا تنها براه افتاد. در بين راه راجع به اين مساله، كه گريه بر (ع) گناهان را مى آمرزد، فكر مى كرد. ‌ ♦️همان وقت متوجه شد كه شخص عربى به او رسيد و سلام كرد. بعد پرسيد: جناب سيد درباره چه چيز به فكر فرورفته اى؟ اگر مساله علمى است بفرماييد شايد حل کنم! ‌ ♦️سيد بحرالعلوم اظهار داشت: در اين باره فكر مى كنم كه چطور مى شود خداى تعالی اين همه به زائرين و گريه كنندگان بر حضرت (ع) مى دهد. ‌ ♦️مثلا در هر قدمى كه در راه برمیدارد، ثواب یک حج و یک عمره در نامه عملش نوشته مى شود و براى یک قطره تمام گناهان صغيره و كبيره اش آمرزيده مى شود؟ ‌ ♦️آن سوار عرب فرمود: تعجب نكن! من مثالى مى آورم تا مشكل حل شود. سلطانى به همراه درباريان خود به شكار مى رفت. در آنجا از همراهيانش دور افتاد و به سختى فوق العاده اى افتاد و بسيار گرسنه شد. ‌ ♦️خيمه اى را ديد و وارد آن خيمه شد، در آن پیرزنی را با پسرش ديد، آنان در گوشه خيمه، بز شيرده داشتند و از راه مصرف شير اين بز،ه زندگى خود را مى گرداندند. ‌ ♦️وقتى سلطان وارد شد، او را نشناختند، ولى به خاطر پذيرايى از ، آن بز را سربريده و كباب كردند، زيرا چيز ديگرى براى پذيرايى نداشتند، سلطان شب را همان جا خوابيد و روز بعد، از ايشان جدا شد و به هرطورى كه بود خود را به درباريان رسانيد و جريان را برایشان نقل كرد. ‌ ♦️و از آنها سؤال كرد: اگر بخواهم پاداش ميهمان نوازى پيرزن و فرزندش راداده باشم، چه عملى بايد انجام بدهم؟ ‌ يكى از حضار گفت: به او صد گوسفند بدهيد. ‌ ديگرى كه از وزراء بود، گفت: صد گوسفند و صد اشرفى بدهيد. ‌ يكى ديگر گفت: فلان مزرعه را به ايشان بدهيد. ‌ ♦️سلطان گفت: هر چه بدهم كم است، زيرا اگر سلطنت و تاج و تختم را هم بدهم آن وقت مقابله به مثل كرده ام، چون آنها هر چه را كه داشتند به من دادند، من هم بايد هرچه را كه دارم به ايشان بدهم تا سر به سر شود. ‌ ♦️بعد سوار عرب به سيد فرمود: حالا جناب بحرالعلوم، امام حسین(ع) هرچه از مال و منال و اهل و عيال و پسر و برادر و دختر و خواهر و سر و پيكر داشت همه را در راه خدا داد. ‌ ♦️پس اگر خداوند به زائرين و كنندگان آن همه اجر و ثواب بدهد، نبايد تعجب نمود، چون خدا كه خدائيش را نمى تواند به سيدالشهداء(ع) بدهد، پس هر كارى كه مى تواند انجام مى دهد. چون شخص عرب اين مطالب را فرمود از نظر سید غیب شد. ‌ 📚منبع:‌ العبقرى الحسان، ج۱، ص۱۱۹
📌اول در روز اول محرم خدمت امام رضا(ع) رسید. حضرت به او فرمود: می دانی امروز چه روزی است؟ وی در پاسخ گفت نه. امام به وی فرمود: امروز روزي است كه به درگاه پروردگارش دعا كرد و خدا دعای او را مستجاب و به يحيى بشارت داد. هر كه اين روز را روزه بدارد و سپس به درگاه خدا كند، خدا مستجاب كند، چنان كه براى مستجاب كرد. سپس فرمود: اى پسر به راستى همان ماهى است كه اهل در زمان گذشته ظلم‏ و جنگ را به خاطر احترامش در آن مى‏ دانستند. اما اين امت اين ماه را نگه نداشتند و نه حرمت پيامبرش را. در اين ماه ذريه او را كشتند و زنانش را كردند و امولش را كردند، خدا هرگز اين گناه آنان را نيامرزد. اى پسر شبيب: اگر خواستی کنی براى (ع) كن كه چون گوسفند سرش را بريدند. اى پسر شبيب: پدرم از پدرش از جدش برايم باز گفت كه چون جدم حسين(ع) كشته شد آسمان خون سرخ بارید. اى پسر شبيب: اگر بر حسين(ع) كنى تا بر گونه ‏هايت روان شود خدا هر گناهى كردى از خرد و درشت و كم و بيش بيامرزد. اى پسر شبيب: اگر خواهى خدا را ملاقات کنی در حالیکه گناهى نداشته باشى حسين(ع) را كن. اى پسر شبيب: اگر خواهى در غرفه ‏هاى ساخته بهشت با خدا(ص) ساكن شوى بر قاتلان حسين كن. 📚صدوق، الأمالي، ص۱۲۹-۱۳۰
📜 💠ميرزا جواد آقا ملکی تبریزی رحمه‌الله آيت الله آقا سيّد محمود مدرسى يزدى از شاگردان آن فرزانه عارف كه مدتى نيز در بيرونى منزل مرحوم ملكى ساكن بوده است از حالات او چنين نقل مى‏فرمايد: 🔶شب‏ها كه ايشان براى تهجّد بر مى‏خاست مدتى در رختخواب گريه مى‏كرد. در ضمن دستورات و آداب برخاستن از خواب از قبيل سجده و دعا را انجام مى‏داد 🔺پس به صحن منزل مى‏آمد و به اطراف آسمان نگاه مى‏كرد و آيات‏ «انّ فى خلق السماوات و الارض» را مى‏خواند و سر به ديوار مى‏گذاشت و مدتى گريه مى‏كرد. 🤲سپس براى وضو گرفتن آماده مى‏شد و چون به كنار حوض مى‏رفت در كنار حوض مى‏نشست و باز مدتى گريه مى‏كرد. سپس وضو مى‏گرفت و پس از آن به مصلايش مى‏رفت و مشغول شب زنده‏دارى مى‏شد، ديگر حالش خيلى منقلب مى‏شد. 📔(در آسمان معرفت، ص 122؛ شيخ مناجاتيان، ص 123)
. توجه مهم مهم👇👇👇‼️ ❓چرا مجید رضا رهنورد که بچه مذهبی بود شد: ⚠️مراقب خود، اطرافیان و مان باشیم. 💢وقتیکه خبر اعدام را همراه عکسش دیدم یک حس عجیبی بهم ‏دست داد نشدم به چهره اش که نگاه کردم افسوس خوردم که چرا عاقبت این جوان باید این جوری بشه 🔰 تا این که بعدازظهر به جلسه ای دعوت شدم، سخنرانش فردی بودکه از زندگی او تهیه کرده بود و در جریان باز جویی وی بود این مطلب از زبان ایشان است. ✅ مادرش به امام رضا علیه السلام نامش را ‏مجیدرضا گذاشت 🔰از کودکی و هیئتی بود همیشه تلاش میکرد صف اول نمازجماعت خودش را جاکند حتی برای ثواب بیشتر نماز، عبا بر شانه می انداخت ‼️ از 15 سالگی که وارد شد ⚠️کم کم تحت تاثیر قرار گرفت 💢آنچنان شست و شوی شد که نماز را می کند و اعتقادات مذهبی و عشق به امام ‏حسین ع و حضرت فاطمه س را کنار گذاشته و حتی می کند: ⚠️خودش میگوید ۸ سال رسانه ⚠️ من را تبدیل کرد به یک اتاق گاز که هر لحظه ممکن بود با یک جرقه منفجر شود، ‼️روز حادثه با دیدن آن گروه اغتشاش در خیابان آن جرقه زده شد اول در خانه نامه اش را می نویسد ⚠️که برای من نکنید ‼️‏سر قبرم نخوانید، ⚠️🤔هر که زده به خاطر کینه ای بوده که از حزب اللهی ها داشته، ‼️او میگوید با خودش فکر می کرده بعد از قتل اگر او را بگیرند حتما و تکه تکه اش میکنند برای همین موقع دستگیری میگوید مرا اعدام کنید😭 🔰اما بعد از چند روز که رفتار ماموران اطلاعاتی را می بیند که ‏با دینی با او تعامل می کنند 💢تمام ذهنی اش به هم می ریزد 🔰بچه های اطلاعاتی به جای این که او را بزنند و شکنجه ا‌ش بدهند، با او می کنند از زندگیش می پرسند 🔰برای اینکه متوجه شود اعتقاداتش اشتباه است به او میدهند بخواند 🔰😭و خلاصه مجرم و بازجو باهم میکنند. ⚠️ آخه تازه ‏فهمیده که این ۸ سال چه قدر فضای مجازی مغزش را شستشو داده تا دست به این برند، 🔰به مادرش می گوید، با مادران صحبت کن، طلب نکن 🔰فقط طلب کن ⚠️من مثل یک برادرم را کشتم، 🔰مجید رضا میگوید چند به دلم مانده، یک بار دیگر دست را ببوسم به مادرم کادو بدهم: 🔰بعداز ۸ ‏سال دوباره پایم به حرم امام رضا علیه السلام برسد 💢(این حرف را با گریه و زجه میزند و باز جو هم همراهش گریه و زجه میزند) او بسیار پشیمان و شکسته شده بود. ‼️در حقیقت می شود گفت دوتا جوان ما را شهید نکرد ‼️بلکه دوتا جوان را شهید کرد ویک جوان را ، ⚠️دشمن یک جوان را که می توانست سرباز امام زمان عج باشد ‏را تبدیل به یک کرد. ‼️مراقب خود، اطرافیان و مان در فضای مجازی باشیم. ✍دکتر اصغری نکاح روانشناس و دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد # فاطمیه_نماد_قیام