#دانستنیهای_قبل_از_ازدواج
☘🌳☘🌳☘🌳☘🌳☘🌳☘🌳☘
موانع ازدواج :
🚫 تشریفات بیجا
دومین مانع، چیزی است که داماد به خانه عروس می برد. اول یک قرآن بوده، کم کم یک آیینه و شمعدان هم به آن اضافه شده و به جایی رسیده که همه می دانید چه خبر است؟!
♨️ یعنی اول زنجیری که به گردن پسر می آید، به گونه ای است که اگر هستی اش را هم بفروشد، نمی تواند آن طلائی که باید برای عروس ببرد را بخرد. اصلا می گوید ما هیچ وقت زن نمی خواهیم.
💢 چه مانعی دارد داماد یک انگشتر معمولی دست عروس کند و عروس هم یک انگشتر عقیق دست داماد کند به جای اینکه یک حلقه #طلا در دست داماد کند و او را به بدبختی بیاندازد؟ زیرا اول بدبختی این است که با این طلا که نماز می خواند، نمازش باطل است. حلقه طلا را که سر عقد به دست داماد کند، لحظه به لحظه #گناه در نامه عملش دیده می شود؛ زیرا مرد حق ندارد خود را متزین به طلا کند.
💢 بیائید این مانع را از سر راه برداریم؛ یعنی آیینه و شمعدان گران قیمت ممنوع! طلای بیش از حد بردن و آوردن موقوف! پشت سر، رو سر و امثال اینها موقوف!
📛 چرا خود را اسیر این بندها کرده ایم؟ چرا همه گرفتاریم؟ روحانی، بازاری، زارع، روستایی، شهری، مقدس و غیر مقدس همه گرفتارند!
آن وقتی که داماد سر عقد نشسته است، به فکر این است که قرض این طلاها را چه وقت ادا کند؟ چگونه ادا کند؟ می شود یا نه؟
⛔️ خانم عزیز! طلا بعد هم پیدا می شود. دنبال این باش که یک دامادی پیدا کنی که دخترت را دوست داشته باشد.
ما خیال می کنیم که #محبت به این است که طلای زیاد برای عروس ببریم. ولی نه؛ اینها به غیر از #گرفتاری چیزی ندارد.
💐🌷💐🌷💐🌷💐🌷💐🌷💐
➿
💞عاشـــق_بمانیـــــم
⇠ خانـوم و آقای خـــونه
#روزهای سخــــت... قطعا میان...
مراقب #مهـــربونۍهاتون باشیݩ!
👈نڪنه ما هم از ڪسانی باشیم
ڪه تو لحــظه های #گــرفتاری و
مشڪلات بداخـــــلاق و تند مزاج
میشـــݩ!