#خاطرات‌من‌و‌امربه‌معروف‌هام قسمت۳ ... گفتم اینها رو هم دشمن در واقع برای این داره انجام میده ک مردم رو سرشون را با چیزهای بیخود گرم کنه و بیاد کشور ما ک کشور غنی و ثروتمند و پر معدنی هست رو راحت بگیره. بعد گفت مگه نمیگی کشور ما ثروتمنده، پس چرا اینقدر مردم مشکل دارن؟ بحث رو برد سمت اختلاس و ...،گفت چرا ب این چیزها گیر نمیدین فقط ب حجاب گیر میدین؟ گفتم اتفاقا اگه ببینیم یه مسئولی هم خطا کرده تذکر میدیم ، اگه مطمئنم بشیم کسی اختلاس کرده ب او هم تذکر میدیم. شماره تلفن دفترها و ادارات هم الان راحت از اینترنت و ۱۱۸ میشه پیدا کرد. گفتم الان تو اختلاس کردی مگه؟گفت نه. گفتم خب دیگه ب هرکسی همون مسئله ای ک خودش انجام داده رو میگیم. گفت میبینی ک من اصلا آرایش نکردم لباسامم خوبه فقط چیزی سر نکردم،گفت اصلا خوشم نمیاد زَلَم زیمبو از خودم آویزون کنم ولی مو ک دیگه مهم نیست، گفت تازه ب موهامم اصلا نرسیدم نه کراتینه کردن نه رنگ نه ... گفتم آره اتفاقا جالبه ک آرایش اینا نکردی و پوششت ساده ست (مانتو شلوار سورمه ای و مشکی) ولی خب مو واقعا زیبایی هست. مو خودش زیبایی هست. گفتم مثلا من پسرم با اینکه... داشتم میگفتم ک با حالت تعجب و چشمای درشت کرده بهم نگاه کرد و گفت مگه پسر داری؟😅گفتم بله الحمدلله سه تا😍😅 دوباره بیشتر تعجب کرد و یه سری حرفایی زد و .... چون مجرد بود یه کم بهش درباره این گفتم ک چرا خب ازدواج نمیکنه و سخت نگیره و ...، آخه می‌گفت اصلا خوشش نمیاد از ازدواج و ...، البته الکی میگفت🤪 اونم گفت حالا یه خواستگار داره و بهش فکر می‌کنه و... چون سنّم رو پرسیده بود گفت مگه چند سالگی ازدواج کردی؟۱۵ سالگی؟ گفتم نه ۲۱ سالگی.گفت پس چه جوری؟ آهان بچه هات کوچکن؟ گفتم آره خلاصه بحث یه کم رفت این‌طرف و سوال میپرسید و ... جواب میدادم و ...، عکس بچه ها رو بهش نشون دادم از گوشیم. بعد ادامه ی صحبتم گفتم ببین پسر بچه ها با اینکه بچه هستن و همینجوری چهره شون بامزه ست، ولی باز ما الان پسرمون رو کچل کردیم😅 زشت شدن، برای همین بعضی وقتها کلاه میذارم سرشون بیرون رفتنی. پس مو واقعا زیبایی هست و باعث زیباییه. گفت آره. بعد گفت ولی خدا خودش زیباست و زیبایی و دوست داره، گفتم بله درسته اینو ما توی روایات داریم ک خدا زیباست و زیبایی رو دوست داره، ولی همین خدا خودش فرموده زیبایی هاتون رو در یه چهارچوبی میتونید نشون بدید، هر جا و پیش هرکسی نباید زیبایی ها رو نشون داد. گفت من اصلا خوشم نمیاد حجاب سر رو، اصلا نمیتونم یه چیزی رو روی سرم تحمل کنم و ... بهش گفتم اینا همه ش تلقینه. گفت نه تلقین نیست. گفتم چرا تلقینه. تو خودت مشاوره خوندی. تلقین هست، یا عادت هست. یه مدت یه چیزی رو آدم انجام بده بهش عادت می‌کنه. گفت خب من اینجوری راحتم. گفتم خب ما یه وقتایی یه سختی ای رو تحمل میکنیم برای رسیدن ب یه هدف بهتر. هرکاری ک راحته لزوما درست نیست. گفت اصلا چرا اجبار میکنن، من خودم بیرون اتوبوس روسری سر میکنم، ولی توی اتوبوس نه. گفتم خب الان توی اتوبوس هم نامحرم هست دیگه، الان اون آقا شما رو دید. گفت اون پیره😳 گفتم خب خدا وقتی میگه نامحرم، منظورش از نامحرم از هر سنی هست، از اونی ک تازه ب سن تکلیف رسیده تا اونی ک پیره. گفت هرچیزی رو اجبار کنن من لج میکنم برعکسش رو انجام میدم. گفت اصلا منع کردن خوب نیست. گفتم اتفاقا بنظر من منع کردن همراه با اقناع خوبه. 👈 ادامه دارد........ ✍ع. حسن زاده @astanehmehr۰