دختر خانم ها 🌸
آقاپسرها🌸
نوه های مهربون🌸
دست به کار بشین و تافرصت باقیه خاطرات مامان بزرگاتون رو بفرستین برای ما توی ایتا👇 حتما دوست دارین از حرم یادگاری های متبرک داشته باشین؟
😊😍
منتظرآثارقشنگتون هستیم
(خاطرات مامان بزرگ ها)
در۳موضوع:
❣سختی های دوران طاغوت
❣اتفاقات انقلاب اسلامی و مجاهدتهای زنان
❣پیروزی انقلاب اسلامی
درقالب های
متن ، صوت ( زیر۱۰ دقیقه) و فیلم (۲دقیقه)از مامان بزرگ های عزیز
💌 مهلت ارسال آثار از۸ الی ۲۲ بهمن ماه
✨همراه با ده ها جایزه ارزشمند از متبرکات حرم مطهر چادر وجانماز از داخل ضریح و نگین انگشتری متبرک ✨
🌷࿇༅♡══°•═┅─
ارسال آثار زیبای شما به آیدی زیر درایتا👇
@astanee_mehr
اعلام نتایج در تنهاکانال رسمی بانوان آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها)
@astanehmehr
࿇༅═══┅
#تلنگرانه
« و چه بسیار بدیهایم را از نگاه مردم پنهان داشتی» و چه بسیار آبروداری کردی.
჻ᭂ࿐✰🌸჻ᭂ࿐✰
🌸 #مهربانو
🇮🇷 واسه تولد انقلاب، جشن بگیریم و کیک بپزیم. 🤩😋
مواد لازم: 🥣
🔹تخم مرغ: ٢ عدد
🔹آرد: ٨ قاشق غذاخوری
🔹شکر: ٨ قاشق غذاخوری
🔹شیر: ١٠ قاشق غذاخوری
🔹روغن: ۶ قاشق غذاخوری
🔹بکینگ پودر: ١ قاشق مرباخوری
🔹پودر کاکائو: ١ قاشق غذاخوری
🔹٣ قاشق کشمش + ١ قاشق آرد
🔹کمی وانیل
1⃣ تخم مرغ، وانیل و شکر رو خوب هم میزنیم تا کرم رنگ بشه و کشدار.
2⃣ شیر و روغن رو به ترتیب اضافه میکنیم،
3⃣ و بعد آرد رو در دو مرحله اضافه میکنیم و به آرامی هم میزنیم.
خوب که یکدست شد، مواد رو به دو قسمت تقسیم میکنیم؛
4⃣ به یه قسمت پودر کاکائو اضافه میکنیم و به قسمت دیگه، کشمش رو با یه قاشق آرد مخلوط کرده و اضافه میکنیم.
البته اضافه کردن کشمش سلیقهای هست و اگه دوست ندارید میتونید اضافه نکنید.
5⃣ حالا داخل فنجانها رو به خوبی چرب میکنیم و از هر دو دستهٔ مایعهامون، داخل فنجانها میریزیم.
فنجانها نباید پر بشه و باید نصفش خالی بمونه.
6⃣ قابلمهای رو پر از آب جوش میکنیم و میذاریم رو گاز و فنجانها رو میچینیم داخلش.
آب داخل قابلمه هم باید تا نصف فنجانها بیاد نه بیشتر.
دم کنی میذاریم. بعد از گذشت بیست دقیقه، کیک ما آماده است.
#دهه_فجر
🔷🔸💠🔸🔷
@astanehmehr | «آستانِ مهر»
Ejraye Goroohi - 22 Bahman.mp3
2.66M
🌷 ۲۲ بهمن روز آزادی ما
🌷 روز پیروزیی ما
🌷 روز شکست دشمن
🎙 اجرای گروهی
🌷•♡•🌷•♡•🌷•♡•🌷
@astanehmehr
🕊 #شهد_عشق
محبوبه در بهمن سال 1340 در خانواده ای مذهبی در تهران به دنیا آمد و در سایه حمایت پدر و مادر پرورش یافت. پدرش غلامرضا دانش آشتیانی، روحانی فرهیخته و متعهدی بود که به تربیت اسلامی فرزندانش اهمیت میداد و با کسانی چون شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید مفتح و شهید باهنر رفت و آمد داشت. بدین ترتیب محیط خانواده او، افق های روشنی را برای بالندگی فکری و روحی محبوبه خردسال فراهم کرد.
سالها بعد، صبح روز ١٧ شهریور ١٣۵٧ ، دولت تصمیم گرفت در تهران و یازده شهر دیگر به مدت ۶ ماه حکومت نظامی اعلام کند، اما تظاهرکنندگان بی اعتنا به اخطارهای فرمانده نیروهای نظامی، در صف های فشرده به طرف میدان ژاله رفتند و در آنجا تجمع کردند. محبوبه نیز در میان تظاهرکنندگان بود. او که غسل شهادت کرده بود و سلاحهای سنگین مأموران امنیتی بر پشت بام خانه های اطراف میدان را می دید، تردید نکرد و خود را به ضلع شمالی میدان که محل تجمع زنان بود، رساند.
دیری نگذشت که صدای گلوله و فریاد همه جا را گرفت و عده زیادی از تظاهرکنندگان در خون خود غلتیدند و به شهادت رسیدند.
محبوبه بنر استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی را با خود حمل می کرد و شعار می داد که ناگهان گلوله، قلبش را شکافت؛ بر زمین افتاد؛ به ابدیت پیوست و نامش ماندگار شد.
#دهه_فجر #شهدای_انقلاب
🔷🔸💠🔸🔷
@astanehmehr | «آستانِ مهر»
📖 #دو_خط_شعر
تا پرچم سبز و سفید و سرخ ایران
در آسمانها همنشین آفتاب است
«الله اکبر» ضامن پیروزی ماست
«الله اکبر» ضامن این انقلاب است
ما تا ابد در راه میهن پاکبازیم
ما وارثان عشق و ایمان و نمازیم
دلبستهٔ عباسهای سرفرازیم
لبتشنگی در زادگاه ما ثواب است
کابوس اهریمن، مسلمان بودن ماست
بر پشت بام «الله اکبر» گفتن ماست
کاخ سفید پادشاهان دروغین،
با مشت مردان و زنان ما خراب است
با قامت سرو شهیدان، استواریم
حتی زمستان هم که باشد در بهاریم
از دشمنی دشمنان ترسی نداریم
اینجا تمام نقشهها نقش بر آب است
اینجا تمام مشتها: «الله اکبر»
اینجا امید قلبها: فردای بهتر
این خانه آه مردمش بسیار گیراست
اینجا دعای مادرانش مستجاب است
✍🏻 وحیده افضلی
#دهه_فجر
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@astanehmehr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶#شبجمعه
باورت بشود یا نشود
دلم میگیرد
بی وضو طاعت قربش نیست
سجاده رنگ میبازد
مُهر را دم رطوبت نیست
قلب میشکند
بی پر و بال به هر قافیهای میپرد
سر هر مصرع خود گم میشود
بیتاب است
دلی که خود را به در و دیوار این صندوقچهی تاریک میکوبد
میگوید :(( تو را میخواهد ...
نفست
صحن و سرایت
تربتی ناب از آغوش ضریحت بردارد
بنشاند گل بوسه به مشبک هایت
تنگ است
جا دارد اینجا
جایش را خودت بهتر میدانی
شب جمعه
رو به روی ضریحت
یا اباعبدالله...
🖊 فاطمه پاکدامن
🔶🔹🔸🔹🔶
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@astanehmehr
#عرض_ارادت
وقتی که شعر میسرایم
در سایهی خیال؛
وقتی که دُر میفشانم
از دریای کلام؛
وقتی که میوه میتکانم
از شاخهی نیاز؛
وقتی که ستاره میچینم
از آسمان نگاه،
تو را که شیرازهی دفتر وجودی؛
تو را که گسترهی پردهی فردایی؛
تو را که واپسینی
و ذخیرهی هدی؛
تو را که امیر پرده نشینی
و بقیّهی خدا،
تو را در هر لحظه جاری میبینم...!
سلام جریان زندگی ...💛
اللهمعجللولیکالفرج
📸 یکتن
〰️⚜〰️⚜〰️⚜〰️⚜
@astanehmehr
#تلنگرانه
#امام_زمانم
غریبعالمــ
آنڪہ از شرمِ گُنَہ باید ڪند غیبت، منم
تو چرا جور گُنَہ ڪارانِ عالم میڪشے؟
჻ᭂ࿐✰🌸჻ᭂ࿐✰
#دلنوشته
آسمان را غم گرفته بود
بغض راه گلویش را بسته بود
میخواست از شدت درد بشکند
که ناگهان بارید
بارید و قطره قطره اشک هایش روی سر شهر چکید
چقدر بیتاب است
شاید هم به خودش وعده دیدار داده بود
مثل من
که گفته بودم شاید این جمعه بیایی
حالا سهمم از این وعده نشستن و به شیشه سرد و بی روح تکیه زدن است
آخر همین گناه من است
نشستهام و فقط میگویم که بیایی
پس کی برمیخیزم
کی به هوای آمدنت صفحهی دل را آب و جارو میکنم
کی به شوق ظهورت سیراب میکنم کام تشنه لبان را
کی خواب غفلت را به دست باد میسپارم تا به استقبالت آیم
کی تمام میکنم شاید ها را
📝 فاطمه پاکدامن
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🔶🔹🔸🔹🔶
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@astanehmehr
📚#معرفی_کتاب
⬅️ نام: کُلْت ۴۵
✍🏻 نویسنده: حسامالدین مطهری
🔸این اثر داستان خانوادهای را در دههٔ ١٣۵٠ دنبال میکند که وارد فعالیتهای سیاسی میشوند. این اتفاق روند زندگی آنها را تحت تاثیر خود قرار میدهد.
🔹فعالیتهای سیاسی این خانواده به سازمان مجاهدین خلق گره میخورَد و حوادث تا سال ١٣۶٠ ادامه می یابد.
🔸مخاطب در این کتاب با محوریت و فعالیت سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در سالهای قبل و بعد از انقلاب آشنا میشود. داستان دو شخصیت اصلی دارد، اما ماجراهای رمان، زندگی خانوادهای چهار نفری را دنبال میکند.
🔹کُلت ۴۵ اسلحه مورد استفاده نیروهای ساواک و مجاهدین خلق (منافقین) و نمادی از قدرت است که روزی در دست تمامی این افراد جای داشت.
✍🏻 نویسندهٔ کتاب در معرفیاش میگوید: " کلت ۴۵ اولین رمان من است. محصول بیست و چهار سالگیام. اگر الآن داری نگاش میکنی و مرددی که بخری یا نه، معطل نکن. خیال کن داری یه بسته شکلات تلخ میخری که سی و شش دانه شکلات تویش هست و میخواهی هرچند ساعت یکبار یکیاش را گاز بزنی".
📖 برشی از کتاب:
در طول راه برای چندمین بار به چیزی که میخواست دربارهاش حرف بزند فکر کرد. بابت این فراموشکاری از دست خودش ناراحت بود، اما با مسکّن «شب با بابا حرف می زنم» خودش را تسلی داد. اگر میدانست هیچوقت دیگر فرصت حرف زدن با بابا را پیدا نمیکند، حتماً تمام راه آمده را به دو بر میگشت...
#دهه_فجر
🔷🔸💠🔸🔷
@astanehmehr | «آستانِ مهر»
#جمعههایدلتنگی
گفتم: دلم گرفته و ابری اندوهش سیل آسا می بارد.
آیا نمیخواهی با آمدنت پایان خوشی بر دلتنگیم باشی؟گفتی بگو:
♡الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ♡
گفتم: روز آمدنت نبودم روز رفتنت هم نبودم
اماحالا با التماس ازتومیخواهم که روزظهورت باشم؟گفتی بگو:
♡الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ♡
گفتم: تو که گفتی با غم شیعیانت دلتنگ میشوی
اما من سوختم و از تو خبری نشد؟گفتی: بگو:
♡ الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ♡
گفتم: چه روزها و چه شبها این دعا را
زمزمه کرده ام اما تو نیامدی
گفتی : صدای تپش های قلبت را بشنو
اگر از جان برایت عزیزترم با هر صدای تپش قلبت بایدزمزمه کنی:
♡الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ♡
@astanehmehr
🇮🇷 رهبر انقلاب: در تاریخ طولانیای که داریم هیچ روزی برای ملّت ایران افتخارآمیزتر از بیستودوّم بهمن نیست.
بیستودوّم بهمن زنده نگه داشته شده؛ باید هم زنده بماند. ۱۴۰۱/۱۱/۱۹
♡🌷♡
@astanehmehr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب #بانگ_الله_اکبر سر میدهم چون امام خمینی فرمود:
بروید ببینید امشب چه کسانی الله اکبر میگویند، من دست اینها را میبوسم
🍃🌷🍃
فقط
به عشق مولا
به عشق شهدا
وبه عشق اسلام
•┈••✾••┈•
@astanehmehr
#زائر_کوچولو
🔸شما می توانید عکس فرزند دلبندتان را حین عرض ارادت به بانوی کرامت به آیدی زیر:
@karimeh_135
ارسال کنید.
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@astanehmehr
🔶 #عرض_ارادت
بوی نسیم بهشتی را میشنوم ...
اینجا هر گوشهاش خوشهای را از جنت الاعلی چیده و قطعه ای ناب از آن به یادگار گذاشته
ملکوتی است که در اوج درجاتش باید خو گرفت
آستانی است که در بدو ورودش باید زانوی احترام را زمین زد و بر درگاه عزتش بوسهی مهر نشاند
حوض کوثر است که در میان ایوانش باقی است
و ملکیهاش تاج سر این خاک نشین کویر تشنه لب است
مددی یا فاطمه المعصومه سلام الله علیها اشفعی لنا فی الجنه
🖋 فاطمه پاکدامن
🔶🔹🔸🔹🔶
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@astanehmehr
#جشنتولد 🎊🎂🎉
✍فاطمه حسینی پناه
همیشه دلم میخواست متولد بهمن ۵۷ بودم، که جشن تولدم، جشن راه افتادنم، جشن قد کشیدنم ،جشن نوجوانیام، جشن تکلیفم، جشن رسیدن به سن قانونیام، جشن جوانیام، جشن میانسالیام،جشن چهل سالگیام ،جشن بالندگیام مصادف میشد با پرشکوه.ترین جشن قرن معاصر! آن موقع صفحات شناسنامهام را تبدیل میکردم به دفترچه خاطرات و در آن مینوشتم:
«اون روزا که واژه بودیم من و تو.اون روزا که توی کوچهی زمان، یه خونه داشتیم، پَهلوی هم. اون روزا که تیک و تاک ساعت ها یا صدای تق تقِ تندِ یه در تو کوچه، پس کوچههای تنگ و تار ترس و وحشت تو دلِ همه ی آدمامیکاشت.
یادته، بعداز ظهرا الک دُلک بازی میکردیم من وتو. من یه ضربه میزدم به این، تو یه ضربه میزدی به اون.اگه بارون می بارید، ننه چند بار توی کوچه داد می زد:" دیگه بسه بازیِ الک دُلک، بچه جون، بارونه سرما نخوری.»
درخیالِ من و تو، زندگی غیر از اینها هیچ چیزی نبود، زندگی یک قُل دو قُل؛ زندگی الک دُلک؛ زندگی، بادبادک در آسمان؛ زندگی را میشد مثلِ یک بادکنک باد کرد!در خیال من و تو، زندگی غیر از اینها چیزی نبود!
یک شب، اما...، یادت هست؟من وتو خواب میدیدیم، پشت دیوار بلندِ دلِ ما، یه سپیدارِ بلند، لانهی صدتا پرستو شده بود، یک پرستو مالِ من، یک پرستو مالِ تو، در دستای سپید، سبدهایِ گلِ یاس، یک سبد گل مالِ من، یک سبد گل مالِ تو.دیگر از فکرهایِ خامِ بچگی، دو سه تا کوچه جلو رفته بودیم، دیگر زندگی برایمان معنیِ دیگری داشت، در چشمان من وتو عکس امام، در قلب من وتو، مِهرِ امام! زندگی یک بادبادک نبود دیگر، زندگی یک قُل دو قُل، الک دولک نبود دیگر، زندگی یک کاج سبزِ قدبلند، زندگی یک چشمه در کوهسار، زندگی مثلِ ستاره ی جنوب، زندگی یک سرو بود.
"اگر شب دستمالش را گره میزد،اگر غوغای سحر، اجازه ی ماندن داشت، یا اگه بذر دانه شب، در دستان سحر درو میشد، اگر صدای پر از احساس بهار، اگر آسمانِ سبز، اگر پرستوهایِ شادِمان و سپیدارِ بلندِ دشتِ ما، همیشه بودند، اگر من یک ساقه بودم، تو اگر یک ریشه بودی،من و تو، دستهایمان را به هم می دادیم، در جنگل سیاه! بعد از آن شبِ کویرِبی کسی، آفتابِ تازهای دمید! قلبهای خسته و غمین، سبز شد، جوانه زد، بهار شد. باز روحِ زندگی به سمتِ ما سَرَک کشید، شوق زندگی دوباره، جوانه زد، باغ ما یک باغبانِ تازه داشت، در جنگل سیاه، من و تو یک ساقه و یک ریشه هستیم لبِ رود، که باید دستهای ما، در دستان فلک یکی شود مثل همیشه، یکی میشویم!
#بیستودوبهمن
#همه_میآییم
@astanehmehr