eitaa logo
دبیرخانه کانون های خدمت رضوی شهرستان شهرضا
461 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
850 ویدیو
135 فایل
کانون مرکزی خادمیاران رضوی شهرستان شهرضا جهت ارتباط با ادمین کانال و مسول کانون به آیدی ها زیر جهت پاسخ به هر گونه سوال پیام دهید @ashegeyar @admin137000 کانون مرکزی خادمیاران رضوی شهرضا
مشاهده در ایتا
دانلود
همسر شهید حسین محرابی تعریف می‌کند: کارهای اعزامش جور نمی‌شد، احساس من این بود که همه یک جوری دست به سرش می‌کنند از این موضوع خیلی ناراحت بود، یکبار گفت: دیگر به هیچ کس برای رفتن به سوریه رو نمی‌زنم. آن روز وقتی به حرم حضرت رضا (ع) وارد شدیم حال عجیبی داشت. چشم‌هایش برق خاصی داشت. وارد صحن که شدیم رو به حرم سلام داد، تا پنجره فولاد گریه کنان با حالت تند راه می‌رفت، خودش را چسباند به پنجره فولاد، از قسمت خانم‌ها می‌دیدمش که زار می‌زد و می‌گفت: ببین آقا دیگه سرگردون شدم، برای دفاع از حرم آواره شهرها شدم، رسوا شدم، تو مزار شهدا انگشت‌نما شدم. طاقت نیاوردم رفتم داخل حرم، دلم خیلی برایش سوخت، یک زیارتنامه از طرف خودم خواندم. آمدم داخل صحن دیدم کمی آرام شده است. نشسته بود رو به روی پنجره فولاد، نزدیکش شدم بهم لبخند زد، تعجب کردم، گفت: حاجتم را گرفتم تا ماه دیگر اعزام می‌شوم، شک نکن. محکم شده بود. گفت: امام رضا (ع) پارتی‌ام شد. درست ماه بعد اعزام شد همانطور که امام رضا (ع) بهش گفته بود.