#استاد_غفرانی 🌷بانوی محترمی پرسیده اند : با توجه به اینکه جهاد زن همسرداری ست، و باید واسطه ی آرامش مرد باشد، یک مرد چه وظیفه یا مسئولیتی برعهده دارد که تامین آرامش و رضایت او از چنین اهمیت بالایی برخوردارست؟ جهاد مرد چیست؟(به طور ملموس در جامعه و شرایط کنونی) ؟ و اینکه به عنوان یک زن از کجا بفهمیم که وظیفه ی همسرداری خود را درست انجام داده ایم؟ آیا صرفا رضایت نسبی همسر کافیست؟ ملاک چیست؟ 🌿به ایشان عرض شد: وقتی بیماران مختلف به پزشکان در رشته های مختلف مراجعه می کنند آیا احتمال دارد که حتی یک پزشک از بیماران درباره کار و شغل آن بیماران سئوال کند؟ آیا تمام پزشکان دنیا به مداوای بیماران تنبل و بیکار می پردازند یا خیر؟ اگر دندانپزشکی بفهمند که پسر جوانی خودش را برای سربازی معرفی نکرده و فراری محسوب می شود آیا به تعمیر دندان های او می پردازد یا خیر؟ اگر پزشکان مطمئن شوند که بیمارانشان به تعهدات شغلیشان عمل نـــمی کنند به والدینشان به همسرشان به فرزندانشان، اهانت و بداخلاقی دارند ... آیا به درمان آن بیماران می پردازند و یا از آنها صرفنظر می کنند؟ اگر مهندسین بفهمند در خانه و یا برج و یا مجتمعی که قرار است بسازند قرار است کارهای خلاف انجام شود آیا از ساخت آن خانه یا برج یا مجتمع خودداری می کنند یا خیر؟ پس به نظر می رسد: اولا: » مأموریت و رسالت بانوان در جهادهمسرداری »، ربطی به عملکرد و وظیفه شناسی مردان نـــدارد. یعنی: حضرت آسیه سلام الله علیها برای خالق و ارباب خودش، وظائفش را به خوبی انجام می دهد و فرعون هم برای نفسانیت خودش و اجرای دستورات شیطان، کار می کند. ثانیا: قرار است مردان، عاقل و بالغ و مؤمن بشوند و راه بندگی و اطاعت خدا را بپذیرند و علاوه بر تأمین نیازهای خانواده، به آبادانی و تأمین سلامت و اقتدار و امنیت شهر و کشورشان هم بپردازند و برای مقابله با هر گونه تهاجم و دشمنی، جهاد کنند ... اما به خاطر اینکه طبق بیان قرآن در آیه ۳۰ سوره بقره، مردان « یفسد فی الارض » و « یسفک الدماء » دارند و گرفتار انواع هیجانات دنیاگرایانه و غفلت و جهالت و تنبلی و کسالت و انحراف و تخلف و خشونت و ظلم و تجاوز و اختلاس و اعتیاد و زمین بازی و زمین خواری هستند، .... خداوند « وجود مقدس و هنرمند و دلربای زن » را اصلا برای درمان و رام کردن این مردان آفریده است. پس اگر بعد از چندین سال ازدواج، شوهرانی که قبلا نمازخوان بوده اما حالا کاهل نماز شده اند، اگر شوهرانی در آغاز ازدواجشان با محبت و خوش اخلاق و عاشق پیشه بوده اما الان به همسر زیبا و جذاب خودشان، بد اخلاقی و توهین می کنند و آنها را کتک می زنند ... اگر شوهرانی پس از ازدواج به عقلشان احترام نمی گذارند و احمقانه سیگار می کشند و به مواد مخدر رو می آورند و از خدای خود، از قرآن، از أولیاء الهی، از رهبرشان و از قوانین اطاعت نمی کنند و از میهن و وطنشان، دفاع نمی کنند و به وظائف طبیعی و خانوادگی و اعتقادی و اجتماعی و سیاسی .... خود عمل نمی کنند .... هر چند که علت اصلی این تخلفات، « ضعف اراده و ایمان خود آن شوهران » است، اما می توان احتمال داد که » مادران، خواهران، همسران، دختران، خاله ها، عمه ها، مادربزرگ ها » هم نقش و مأموریت و رسالت خودشان را به درستی نشناخته اند و به وظائفشان درست عمل نکرده اند و به درمان این مردان، نپرداخته اند و یا در تلاششان موفق نبوده اند.