🔰عبرتی برای عبور از تعصّب(۱)!
🔹قسمت اول:
دوران سه ساله دولت شهید رئیسی، بر همگان ثابت کرد که فعلا در میان بخشی از گروهها و دستههای سیاسی، آمادگیِ برخورداری از یک دولت تراز انقلاب وجود ندارد و هر دولت انقلابی و شایستهای هم بر سر کار بیاید با سستترین و سخیفترین مطالبی که عنوان "نقد" را یدک میکشند به چالش کشیده خواهد شد؛ از این رو به نظر میرسد برای جلوگیری از تکرار آنچه بر علیه شهید رئیسی و دولت ایشان صورت گرفت، مرور تاریخچهای از ورود ایشان به عرصه ریاستجمهوری خالی از فایده نباشد؛ اواخر سال ۱۳۹۷ تا سال ۱۴۰۰ که شهید رئیسی در قامت رئیس قوه قضائیه فعالیت میکند، اقداماتی در راستای تحول و خدمترسانی به مردم انجام میدهد که تحسین عمومی را به دنبال دارد؛ از آنجایی که تا اواخر سال۱۳۹۹، حتی احتمال حضور ایشان در عرصه انتخابات هم نمیرود لذا عمده جریانهای سیاسی کشور، شمشیر جناحبازی و قبیلهگرایی را غلاف کرده و از اقدامات رئیس قوه قضائیه تقدیر و تمجید میکنند؛ همه این عوامل دست به دست هم داده و آقای رئیسی را در ردیف ۳شخصیت محبوب کشور قرار میدهد؛ در این شرایط است که از گوشه و کنار زمزمههایی مبنی بر حضور ایشان در عرصه انتخابات ریاستجمهوری به گوش میرسد؛ همین گمانهزنیها ورق را برمیگردانَد و گروههای مختلفی که تا دیروز از حجم و کیفیت فعالیتهای قوه قضائیه تقدیر میکردند، علَم مخالفت با ایشان را بلند میکنند؛ در این بین مخالفت یک گروه که خود را رقیب سیاسی آقای رئیسی میداند، چندان غیرمنتظره نیست اما آنچه که برخلاف انتظار است مخالفت افرادی است که خود را همسنگر شهید رئیسی تعریف کرده و سبد رأی آنان، اشتراکاتی با سبد رأی شهیدرئیسی دارد؛ البته پرواضح است که شکل و شیوه مخالفت گروه دوم متفاوت از گروه اول میباشد؛ گروه دوم که به اصطلاح از دوستان آقای رئیسی به شمار میروند برای جلوگیری از ورود ایشان به عرصه انتخابات به شیوههای گوناگونی متوسل میشوند؛ ابتدا با ترسیم کاریکاتوری از اختیارات قوه قضائیه، چنین وانمود میکنند که وظایف و اختیارات این قوه کمتر از قوه مجریه نبوده و لذا ایشان باید در همان قوه قضائیه باقی بمانند! این راه ولی خیلی زود و توسط شخص رهبری مسدود میشود؛ ایشان در سخنرانی نوروزی خود در سال ۱۴۰۰ به این نکته اشاره کرده و میفرمایند: "رئیسجمهور از همهی مدیریّتهای کشور پُرمشغلهتر و پُرمسئولیّتتر است؛ تقریباً همهی مراکز مدیریّتی کشور در اختیار رئیسجمهور است؛ یعنی فرض کنید که قوّهی قضائیّه یا دستگاههای نظامی خب مدیریّتهایی دارند؛ اینها در قبال مدیریّتهایی که در قوّهی مجریّه هست یک اندکی بالاتر از صفرند یا چند درصدِ مختصرند." پیام این سخن رهبری -آن هم در آن بازه زمانی- واضح و روشن است اما افسوس که تعصب، اجازه شنیده شدن این بیانات را نمیدهد! این گروه در گام بعدی و پس از ناکامی در شیوه اول، سراغ مبارزه با فساد رفته و با بیان اینکه "اهمیت مبارزه با فساد آنچنان بالاست که نباید قوه قضائیه را رها کرد!" تلاش میکنند مانع خروج آقای رئیسی از قوه قضائیه و به عبارت صحیحتر مانع ورود ایشان به قوه مجریه شوند؛ همان ایام بیاناتی از رهبری که مربوط به سال۸۱ و ۸۲ بود، بازنشر میشود که رهبری وظیفه اصلی مبارزه با فساد را نه قوه قضائیه که قوه مجریه معرفی میکنند؛ بار دیگر تعصّب به میدان آمده و این بیانات را هم به محاق میبَرد؛ به هر حال همه این دست و پا زدنها ناکام میماند و آقای رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام میکند؛ در این هنگام است که دوگانه کارنامه-برنامه شیوع پیدا میکند و چنین وانمود میشود که رئیسی برنامهای برای اداره کشور ندارد؛ برخیها حتی پا را فراتر گذاشته و مدعی میشوند که "آقای رئیسی باید به نفع یک نامزد دیگر -که به زعم آنان شایستهتر است- انصراف دهد!" بالاخره انتخابات برگزار میشود و آقای رئیسی با کسب اکثریت آراء به عنوان سیزدهمین رئیسجمهور ایران انتخاب میشود؛ رهبری اما در اولین دیدار هیئت دولت سیزدهم، پاسخ دوگانه کارنامه-برنامه را هم میدهند و میفرمایند: "بنده بارها در مجموعههای دولتی این را گفتهام که ما قاعده و قانون و مانند این چیزها کم نداریم؛ ما قانون و بنا و قاعده و هر چه طرح و #برنامهها و این حرفها بخواهید زیاد [داریم]؛ آنچه کمبود ما است عبارت است از همین که یک پیگیری جدّیای انجام بگیرد." با این وجود ماجرا تمام نمیشود...
...ادامه دارد...
🔹لینک قسمت دوم یادداشت:
https://eitaa.com/eghaal/150