eitaa logo
جهاد تحول و تبیین
2.2هزار دنبال‌کننده
53.2هزار عکس
41.6هزار ویدیو
874 فایل
هدف ماسربازپروری برای امام زمان عج الله ونایب برحقش امام خامنه ای است. همراه ماباشید
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃حقیقت روزه گوش دلم را تیز می کنم شاید یک بار هم که شده دعای دم افطارت را بشنوم. لک صمنایی که تو می گویی، با لک صمنای ما از ثری تا ثریا فاصله دارد. تو وقتی لک صمنا می گویی اهل زمین و آسمان خلوص را با همه وجود حس می کنند. تو با لک صمنا درس اخلاص می دهی، چنان که مدعیان اخلاص، عملهایشان را بر باد رفته می بینند. کنار سفره افطارت ما را هم راه بده آقا شبت بخیر حقیقت روزه! @abbasivaladi
🍃بهترین سرنوشت این شب‌ها شب نوشتن دفتر تقدیر ماست بناست در دفتر تقدیر من چه چیزی نوشته شود؟ تا سال آینده هستم یا رفته‌ام؟ در مسیر توام یا دورافتاده از تو؟ در شمار سربازان تو در آمده‌ام یا همچنان سربارت مانده‌ام؟ یا این که زبانم لال... نه، نمی‌خواهم باور کنم در مقابلت ایستاده باشم! دفتر تقدیر من باید به امضای تو برسد. می‌شود امضا که خواستی بکنی دفترم را نشانم بدهی؟! قدر این شب‌ها را کاش می‌دانستم و بیشتر التماس می‌کردم که اگر بناست چیزی در دفتر تقدیرم بنویسند شبیه تو شدن اوّلین سطر دفترم را مزیّن کند. اگر دفتر تقدیرم با این جمله آغاز شود و تو هم آن را نشانم بدهی دیگر میلی برای خواندن باقی سطرها ندارم. مدّت‌هاست که دیگر آرزویی جز شبیه تو شدن در دلم نیست. شبیه تو باشم دیگر چه فرقی می‌کند فقر را در دفتر تقدیرم نوشته باشند یا غنا را شبیه تو از دنیا حتّی اگر کاهی هم نداشته باشد خودش را ثروتمندتر از کسی می‌بیند که کوهی از طلای سرخ دارد. کسی که شبیه توست دیگر نیازی ندارد به بیماری یا سلامت خویش فکر کند شبیه تو که باشم در میان انبوهی از بیماری‌ها از سالم‌ترین آدم‌ها بیشتر احساس سلامتی می‌کنم پس چه فرقی می‌کند در دفتر تقدیرم بیماری نوشته باشند یا صحت؟ شبیه تو باشم در میان مردم برایم هر اندازه جا باز شود باز هم فرقی نمی‌کند. مگر می‌شود شبیه تو بود و به جایگاه خویش در میان مردم اندیشید؟ مطرودترین آدم وقتی احساس می‌کند که شبیه توست در خویش دنیایی از عزّت می‌بیند. اصلاً عزّت چه معنایی دارد جز شبیه تو شدن؟ هر چه قدر فکر می‌کنم چیزی را پیدا نمی‌کنم که به اندازۀ شبیه تو شدن چشم مرا در این دفتر تقدیر پر کند. اگر بناست شبیه تو باشم هر چه غیر از آن در دفتر تقدیرم نوشته می‌شود را با جان و دل می‌خرم و اگر بنا نیست شبیه تو بودن در دفتر تقدیرم ثبت ‌شود هیچ خوبی به چشمم نمی‌آید و هیچ بدی هم تنم را نمی‌لرزاند شبیه تو نبودن یعنی سیاهی و بالاتر از سیاهی مگر رنگی هست؟ قلم سرنوشت را بردار و در اوّلین سطر دفتر تقدیرم بنویس: این بنده تا سال آینده شبیه حجّت خدا خواهد شد. شبت بخیر بهترین سرنوشت!
ظلم دارد اوج می‌گیرد. مظلوم به تنگ آمده. ظالم دریده ‌شده. حدی برای نگه داشتن ظلم نیست و در این مخمصه، حتی کسانی که مسلمان نیستند، چشم به آسمان دوخته‌اند تا کسی بیاید و منجی‌شان شود. درست است که بسیاری از مظلومان عالم، شیعۀ تو و پدرانت نیستند؛ اما من می‌دانم که آنها منتظر تو هستند. دلم می‌گوید که آنها در دلشان دنبال نامی می‌گردند که به اسم فرمانده به او سلام کنند و احترام بگذارند و وقتی سرود «سلام فرمانده» را شنیدند، به دلشان برات شد فرماندهی که می‌آید و کار لشکر ظلم را یکسره می‌کند، تویی. بی‌راه نیست اگر به دل آن پیر برات شد که جمعه را روز قدس قرار بدهد. روز قدس،‌ فقط روز فریاد علیه اسرائیل نیست، روز التماس برای آمدن تو هم هست. در روز قدس همه به تو سلام می‌دهیم و از تو دعوت می‌کنیم برای آمدن. ما همه فداییان تو هستیم. زودتر بیا آقا! شبت بخیر حضرت منجی! @abbasivaladi
🍂ما که از تو خبری نداریم، پس چرا این قدر آسوده زندگی می‌کنیم و قلبمان منظم می‌تپد؟ چگونه می‌شود این آسوده‌خاطری را توجیه کرد؟ کاش کمی نگرانِ نبودنت بودیم آقا! 🍂ما که از تو خبری نداریم،‌ پس چرا تا وقتی از تو خبری بیاید، دستمان همیشه رو به آسمان نیست؟ چگونه می‌توانیم لحظه‌ای لب از دعا فرو ببندیم؟ کاش کمی نگرانت نبودنت بودیم آقا! 🍂ما که از تو خبری نداریم، پس چرا دشت و صحراها را به دنبال تو زیر پا نمی‌گذاریم؟ چگونه می‌شود یقین داشت که تو روی همین زمین زندگی می‌کنی و زمین را وجب به وجب دنبال تو نگشت؟ کاش کمی نگران نبودنت بودیم آقا! 🍂ما که از تو خبری نداریم، پس چرا کوی به کوی و برزن به برزن در پی صاحب‌خبران نمی‌رویم تا شاید دلمان به خبری آرام شود؟ چگونه می‌شود این قدر بی‌خبری را تاب آورد؟ کاش کمی نگران نبودنت بودیم آقا! 🍂ما را ببخش به خاطر این همه بی‌خبری،‌ به خاطر این همه نگران نبودنمان! شبت بخیر امام غایب از نظر!
🍃یار دلسوزم آقا! وقتی کسی دل تو را می‌شکند، تو چه کار می‌کنی؟ اگر از کسانی باشد که مدّعی دوست داشتن توست چه؟ اگر طوری رفتار کند که انگار آب از آب تکان نخورده و دلت را نشکسته، آن وقت چه؟ آنها را از خودت می‌رانی؟ در دل نفرینشان می‌کنی؟ تو هم دلشان را می‌شکنی؟ یا تحملشان می‌کنی؟ تحمل این آدم‌ها خیلی سخت است. راه تحمل کردنشان را یادم بده. این حرف‌ها را که گفتم، در دلت به من نگفتی: «تو خودت یکی از همین‌ها هستی»؟ چه کار کنم؟ از عهدۀ خودم بر نمی‌آیم. از خودم ناامیدم. امیدم به خداست که تو را از آزارهای من نجات دهد. می‌ترسم در این حال بمیرم. کمکم می‌کنی آقا؟! شبت بخیر یار دلسوزم! @abbasivaladi
🍃منای عشق حاجی به منای عشق تو که می‌رسد شیطان درونش را که سنگ می‌زند نوبت قربانی‌اش می‌رسد، آقا! قلۀ آرزوهای حاجی قربانی شدن برای توست. قربانی شدن در راه تو یک حرف است و قربانی شدن برای تو حرفی دیگر حاجی دوست دارد قربانی بشود برای تو مثلاً وقت جنگیدن سپرت باشد هر نیزه‌ای که پروازکنان آمد سینه‌اش فرودگاه نیزه شود این نیزه را اگرچه دشمن پرتاب کرده ارزشش برای حاجی از یک کوه طلا بیشتر است. اگر تیری آمد چشمش را سپر کند این تیر وقتی به چشم می‌نشیند چشم حاجی را به هرچه نادیدنی است باز می‌کند. قربانی شدن برای تو یعنی دشمن شمشیرش را بلند کند برای کشیدن به روی تو و حاجی دستش را سپر کند این دست قطع شده را می‌شود پُل زمین و آسمان کرد هیچ «سنگین»ی نیست که این دست توان برداشتنش را نداشته باشد با این دست قطع شده می‌شود جای زمین و آسمان را عوض کرد. خوش‌ترین عاقبت در این عالم قربانی شدن برای توست قربانی تو زندۀ جاوید است کسی که قربانی تو ‌شود در سرزمین منای عشق تو دیگر سر نمی‌تراشد. ادامۀ اعمال حج برای کسی است که قربانی کرده نه آن که قربانی تو شده قربانی تو حجش خاتمه می‌یابد همین جا و جاودانگی، عاقبت حج او می‌شود. @abbasivaladi
🍃امام خوبی‌ها این روزها حرف از انتخابات است. چه قدر خوب که خدا ما را در معرض انتخاب امام نگذاشت، خودش تو را انتخاب کرد و به ما گفت می‌خواهید قبولش کنید نخواستید هم قبول نکنید. قبولش کردید بهشت می‌خورد به نامتان و اگر نه، ته جهنم می‌شود جایتان. ما بارها ثابت کرده‌ایم که توان انتخاب کردن نداریم. خوش سلیقه‌تر از خدا مگر کسی در این عالم هست؟ وقتی می‌فهمم که تو انتخاب شدۀ خدایی، وجودم می‌شود شعف. چه قدر خوب من مأموم امامی می‌شوم که خدا برایم انتخاب کرده. آقا! می‌شود بگویم خدا مرا هم به عنوان مأموم تو انتخاب کرده؟ یعنی من انتخاب شدۀ خدا برای تو هستم؟ می‌شود بگویم خدا خوش سلیقه‌ است و ... . نه، اگر باور کنم که خدا مرا برای تو انتخاب کرده، از شدّت شوق می‌میرم. من به همان قانون اول فکر می‌کنم: خدا تو را انتخاب کرد و به ما گفت می‌خواهید قبولش کنید و می‌خواهید قبولش نکنید. خدا را شکر که قبولت کردم! بگذار دلم را به این خوش کنم که تو هم در دلت خدا را شکر می‌کنی که من مأموم تو شدم. مرا ببخش که اگر در قلبم تو را قبول کردم، ولی در عمل نشد که مأموم خوبی برای تو بشوم. خدا کند یک روز به قدری خوب شوم که با لبخند برایم دعا کنی! شبت بخیر امام خوبی‌ها! @abbasivaladi