آیت الله #طهرانی:
حالا واقعاً بیائیم حسابش را بکنیم، در تمام دنیا اگر خدا به انسان نعمتى بدهد، چه نعمتى است از این بالاتر؟
یکروز یک شخصى از اصحاب حضرت سجّاد علیه السّلام آمده بود شکایت میکرد از وضع مال و گرفتارى و فقر و دَیْن و اینها، خیلى مفصّل است. و غبطه می خورد که دشمنان ما چقدر داراى مال اند، چقدر داراى ثروتند، چقدر به راحتى زندگى می کنند.حضرت فرمودند که: خوب اشکال ندارد، زیاد داد و بیداد نکن، تو راضى هستى این ولایتى که الآن دارى بدهى و از آنها جلو بزنى؟ هان؟! اگر آرى، بسم الله! گفت نه، نه، نه، یابن رسول الله نه، من راضى نیستم، یک خُرده اش هم راضى نیستم بدهم!
فرمودند: پس دیگر ساکت باش! خداوند این بهره هائى که به تو داده بهش فکر کن! و لازمه این بهره ها تحمّل مشکلات و مشاقّ است وَ الصَّابِرینَ فِى الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حینَ الْبَأْسِ أُولئِکَ الَّذینَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ، این در آیه قرآن وارد است.
پس بنابراین واقعاً اگر ما فکر کنیم که اگر این نعمت ولایت در ما نبود، قلب ما زنده نبود، متّصل نبود، هرچى داشتیم: دنیا داشتیم، ثروت داشتیم، کوهها را براى ما طلا می کردند چه قیمتى داشت؟! مَثَلُ الَّذینَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوها کَمَثَلِ الْحِمارِ یَحْمِلُ أَسْفارا.
فرض کنید که یک حمارى را بیاورند و یک لجام طلا به او بزنند و یک زینى از طلا به او آویزان کنند و به ساقهایش همه یاقوت و زبرجد و الماس باشد، این چه قیمتى دارد؟ این حمار را- از این مثالى که بنده زدم قرآن بهتر دارد مثال میزند- بار او پر از کتاب کنند، این چه میفهمد؟ از کتاب چه میفهمد؟ امّا آن کسى که نه، بارش نکردند، امّا علم رفته در قلبش، فهمیده أمیرالمؤمنین یعنى چه؟
یعنى تسلیم و اطاعت در مقابل أمیرالمؤمنین صید خداست؛ خدا را میخواهید صید کنید،- دیگر چه تعبیر کنیم؟ چقدر تعبیر را پائینتر بیاوریم؟ چه قِسم تعبیر کنیم؟- اگر خدا را میخواهید صید کنید (خدا که صید نمیشود) اگر میخواهید صیدش کنید أمیرالمؤمنین را بشناسید، تسلیم او شوید و الّا راهى نیست، راه ها بسته است، راه لقاء خدا بسته است، بدون ولایت بسته است، هرچه بیشتر کوشش بشود بیشتر بسته میشود! مگر اینکه این راه باز بشود.
و لذا داریم که اینها باب خدا هستند، صراط خدا هستند: أنتم السّبیلُ الأعظَم و الصّراطُ الأقوم و شهداءُ دارِ الفناء.
✍منبع: goharemaerefat.ir