کممایه، بیادبانه، تفرقهآمیز/ به نام انقلاب؛ به کام ضدانقلاب
صفحه۱از۲
محمدعلی شیرازی
1. چند وقتی است که جریانهای انقلابی به واسطه خوشقلبی و خوشنیتی و بعضا ساده اندیشی برخی نیروهای آن؛ شاهد نفوذی سنگین از ناحیه جریانهای مسئلهدار و برخی جریانهای سیاسی غیرانقلابی شده است. گاه با آدم های مجهول الهویه ای مواجه میشویم که به یکباره سر از قم درمیآورند و در دل جریانهای انقلابی نفوذ میکنند و در مقاطع حساس به تفرقهافکنی یا تضعیف نیروهای انقلابی مشغول میشوند.
مهمترین کاری که جریان انقلابی برای بستن راه #نفوذ میتواند انجام دهد؛ شناخت شاخصهها و تمرکز حداکثری بر آنهاست.
سواستفاده از راهبرد جذب حداکثری، بدون پایبندی کامل به شاخصههای انقلابیگری، به #جذب_شلخته تبدیل میشود و ثمره جذب شلخته چیزی جز نفوذ و تغییر محاسبات جریان انقلابی در بزنگاه ها نیست.
2. با گذشت بیش از چهل سال از عمر نظام اسلامی، نفوذیهای حوزه نیز بسیار پیچیدهتر شدهاند. به طور مثال نفوذی فلان وزیر یا وکیل یا مسئول خود را در طیف انقلابی جا میکند و برای اینکه اعتماد آنان را جلب کند علیه آن مسئول و حتی دولت نیز نقد تندی مینویسد و وقتی اعتمادها جلب شد، در بزنگاهها زهر خود را میریزد. البته این سیاست؛ جدید هم نیست. انگلستان نیز پس از آنکه منفور بودن خود را نزد ملتها فهمید به ایادی خود دستور داد به ما فحش دهید تا بتوانید در کشورتان اهدافمان را محقق کنید.
3. یکی از مهمترین جریانات نفوذی در حوزه علمیه؛ #عملگراها هستند. بنابراین در سنجش انقلابیگری افراد، باید بر عملکرد آنها تمرکز کرد و نه لزوما گفتار و شعار آنها.
یک شخص عملگرا میتواند تندترین سخنان انقلابی را علیه آمریکا و انگلیس بزند اما دو روز بعد پای میز مذاکره با احمقهای درجه یک آمریکایی بنشیند. یک شخص عملگرا حتی میتواند علیه رئیس حزب و جریان خودش انتقادی تند کند اما در عمل منویات حضرات حزب و جریان را پیاده میکند.
4. کنشگری اجتماعی طلاب انقلابی حوزه علمیه قم هیچگاه مطلوب جریانهای غربگرا و دیکتاتورمآب نبوده است و اساسا #فیضیه برای دیکتاتورها و غربزدهها ترسناک است. آنها خوب میدانند صدایی که از فیضیه؛ ولو از حنجره چند طلبه خالص انقلابی بلند شود به #صدای_ملت تبدیل خواهد شد. فرقی هم نمیکند که تجمعکنندگان فیضیه کم باشند یا زیاد؛ از آن محیط خارج شوند یا نه.
به طور مثال وقتی جمعی از طلاب در خرداد 1354 در فیضیه به اعتراض علیه رژیم پهلوی پرداختند، مأموران دیکتاتور پهلوی به مقابله پرداختند و اجازه ندادند صدای فیضیه بیش از آن بلند شود.
البته همان زمان هم کسانی بودند که فعالیت اجتماعی طلاب و بزرگان انقلابی را #بیثمر میپنداشتند و پروژه #نقزنی در برابر #کنشگری را دنبال میکردند اما فضلای انقلابی به این غرزدنهای ناشی از کمحوصلگی یا کمتدبیری یا غرضورزی اعتنا نکردند و بزرگترین قیام قرن را رقم زدند.
5. روز سهشنبه بار دیگر صدای جمعی خالص از نیروهای انقلابی از فیضیه مقدس بلند شد و البته پیشبینی میشد که این حرکت به مذاق نیروهای غربزده و نفوذیهای آنان خوش نیاید. در این میان دل آشوبه و برآشفتگی عجیب برخی از حامیان رسانهای دولت را شاهد بودیم که رگبار توهین و تهمت را به جریان انقلابی گرفته و از موضعی به ظاهر دلسوزانه، در واقع به سوزاندن سرمایههای اجتماعی جریان انقلاب اقدام کردند.
البته همانطور که پیشبینی میشد قطار جریان ناب انقلابی در ایستگاه محافظهکاران غیرانقلابی یا نفوذی های جریان اعتدال و اصلاحات توقف نکرد و شعار علیه #سازش و #تسلیم_طلبی، از دل فیضیه به قلب تهران و از آنجا به قزوین و کرمان و شیراز و تبریز و اصفهان کشیده شد و رسوایی سراسری را برای غرب اندیشان و برجامیان به دنبال داشت.
اما با این وجود چنانچه به شبهات و ادبیات مسموم این جریان پاسخ داده نشود ممکن است به مرور در تضعیف جریان انقلابی قم مؤثر افتد لذا نکاتی در ذیل به عرض خواهد رسید: