#نهج_البلاغه
▫️وَ ايْمُ اللهِ، مَا کَانَ قَوْمٌ قَطُّ فِي غَضِّ نِعْمَة مِنْ عَيْش فَزَالَ عَنْهُمْ إِلاَّ بِذُنُوب اجْتَرَحُوهَا، لاَِنَّ اللهَ لَيْسَ بِظَلاَّم لِلْعَبِيدِ
🟠به خدا سوگند! هرگز ملتى که در ناز و نعمت مى زيستند نعمتشان زوال نيافت، مگر بر اثر گناهانى که مرتکب شدند ; زيرا خداوند هرگز به بندگانش ستم روا نمى دارد»
✍در واقع اين سخن برگرفته از آيات قرآن است ; آن جا که مى فرمايد:إِنَّ اللهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْم حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ خداوند نعمت هاى هيچ قوم و ملتى را تغيير نمى دهد، مگر آن که آن ها آن چه را مربوط به خودشان است، تغيير دهند».
به يقين نعمت هاى الهى بر حسب شايستگى ها و لياقت ها در ميان بندگان تقسيم مى شود ; لذا پاکان و صالحان شايسته آنند نه گنهکاران آلوده.
📘#خطبه_178
جایگاه سخن و سکوت..✨
#نهج_البلاغه
▫️لاَ خَيْرَ فِي الصَّمْتِ عَنِ الحُكمِ، كَمَا اَنَّه لا خَيْرَ في القَوْلِ بِالجَهْلِ
🟠در آنجا که باید سخن گفت، خاموشی سودی ندارد ،و آنجا که باید خاموش ماند سخن گفتن خیری نخواهدداشت .
✍كوتاه سخن اين كه چگونه ممكن است خداوند نعمت بيان را به عنوان يكى از بزرگ ترين نعمت هايش بعد از نعمت آفرينش انسان در قرآن بيان كند، (الرَّحْمَنُ * عَلَّمَ الْقُرْآنَ * خَلَقَ الاِْنسَانَ ...) و با اين حال او را دعوت به سكوت نمايد؟ چرا از اين نعمت بزرگ الهى كه امتياز انسان نسبت به تمام جانداران است براى گفتن ذكر خدا و تسبيح و تقديس او، براى شكر نعمت هايش، براى تعليم و تربيت خلق، براى امر به معروف و نهى از منكر، براى حمايت از مظلوم و مبارزه با ظالم استفاده نشود؟ و نيز چگونه ممكن است خداوند و اوليايش اجازه دهند كه از اين موهبت بى نظير در راه دروغ و تهمت و سخنان ركيك و اعانت ظالم و ظلم به بى گناهان بهره گيرى شود؟ بنابراين همان گونه كه امام(عليه السلام) در گفتار بسيار حكيمانه مورد بحث فرموده، نه سكوت از بيان حق، خوب است و نه سخن گفتن با جهل.
📚 #حکمت_471
#نهج_البلاغه
▫️وَ صَدَقَةُ السِّرِّ فَإِنَّهَا تُکَفِّرُ الْخَطِيئَةَ، وَ صَدَقَةُ الْعَلانِيَةِ فَإِنَّهَا تَدْفَعُ مِيتَةَ السُّوءِ
🟠«و صدقه پنهانى که کفّاره گناهان است و صدقه آشکار که از مرگ هاى بد پيشگيرى مى کند».
✍منظور از «صدقه سرّ» کمک هايى است که انسان به افرادِ نيازمند و آبرومند مى کند که هم خلوص نيّت بيشترى و هم حفظ آبروى افراد نيازمند در آن است و به همين دليل، برکات فراوانى دارد و اين تعبير هم شامل صدقات واجبه مانند کفّارات و نذورات مى شود و هم صدقات مستحبّه و انفاقات.
و منظور از «صدقه عَلانيه» کمک هايى است که آشکارا انجام مى شود و يکى از آثار و برکات آن تشويق ديگران به کار خير و دعاى مردم در حق صدقه دهنده است. اين سخن در واقع برگرفته از آيه شريفه «أَلّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ سِرّاً وَ عَلاَنِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاَ هُمْ يَحْزَنُونَ; آنان که اموال خود را در شب روز، پنهان و آشکار انفاق مى کنند، پاداششان نزد پروردگارشان است; نه ترسى بر آنهاست و نه غمگين مى شوند».
📘#خطبه_110
364.mp3
1.57M
📌 سرمایه عمْر
#نهج_البلاغه
▫️اِضاعَةُ الفُرصَةِ غُصَّةٌ.
🌔از دست دادن فرصتهای خیر، برای انسان مایه غم و اندوه است.
📘#حکمت_118
_________________________
🎤حضرت آیة الله جوادی #آملی
#نهج_البلاغه
▫️مَا مَزَحَ امْرُؤٌ مَزْحَةً، إِلَّا مَجَّ مِنْ عَقْلِهِ مَجَّةً.
🌔هيچ كس شوخى بيجا نكند جز آن كه مقدارى از عقل خويش را از دست بدهد.
✍با اين كه مزاح ـ همان گونه كه گفته شد ـ باعث آرامش روح و رفع هموم و غموم و است و به خصوص در مشكلاتى همچون مشكلات سفر، كار را بر انسان آسان مى كند ولى در عين حال اگر خارج از حساب و كتاب باشد ممكن است عظيم ترين مشكلات را به بار آورد.بسيارى از مزاح ها ممكن است موجب دشمنى و عداوت گردد و كينه ها را در سينه ها انباشته كند چراكه شخص مزاح كننده نمى تواند كار خود را سالم انجام دهد، در لباس مزاح بر زخم مخالفان خود نمك مى پاشد و دشنه در پهلوى آن ها فرو مى كند.گاهى مزاح جنبه انتقام جويى و ايذاء و آزار ديگران را ندارد اما مسائل مبتذل و ركيكى در آن مطرح مى شود همان گونه كه بسيارى از مزاح هاى عوام به اين صورت است. اين گونه مزاح ها شخصيت انسان را پايين مى آورد و گاهى مزاح، توأم با غيبت و تهمت است كه آن نيز از گناهان كبيره مى باشد.گاه بعضى از مزاح ها موجب وحشت و شوك هاى سخت روحى مى شود و افرادى در اين گونه مزاح ها جان خود را از دست مى دهند مثل اين كه تلفن را بردارد و از روى مزاح به دوست خود بگويد: مغازه ات آتش گرفت يا اتومبيل تو را دزديدند و يا فرزندت تصادف نمود و اين گونه خبرهاى دروغ و وحشتناك كه در ميان بعضى از افراد بى بندوبار معمول است.گاه بعضى از مزاح ها كه از فردى باشخصيت درباره افراد عادى صادر مى شود زبان آن ها را مى گشايد و او را هتك احترام و به او توهين مى كنند.
📘#حکمت_450
#نهج_البلاغه
▫️بَيْنَكُمْ وَبَيْنَ الْمَوْعِظَةِ حِجَابٌ مِنَ الْغِرَّةِ
💠ميان شما و موعظه، پرده اى از غفلت (و غرور) وجود دارد
📘#حکمت_282
#نهج_البلاغه
▫️فَاللهَ اللهَ مَعْشَرَ الْعِبَادِ! وَ أَنْتُمْ سَالِمُونَ فِي الصِّحَّةِ قَبْلَ السُّقْمِ، وَ فِي الْفُسْحَةِ قَبْلَ الضِّيقِ. فَاسْعَوْا فِي فَکَاکِ رِقَابِکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُغْلَقَ رَهَائِنُهَ
🟠خدا را، خدا را، اى بندگان خدا! اکنون که سالم و تندرست هستيد پيش از آنکه بيمار شويد و اکنون که در حال وسعت قرار داريد پيش از آنکه در تنگناى زندگى قرار گيريد، فرصت را غنيمت بشمريد و کوشش کنيد گردن خود را از زير بار مسئوليتها رها سازيد پيش از آنکه درهاى رهايى به روى شما بسته شود
✍در اينجا امام عليه السلام به دو نعمت بزرگ الهى اشاره مى کند که يکى سلامت و تندرستى و ديگر فراهم بودن امکانات که سبب مى شود انسان توانايى بر اقدام به هر کارى داشته باشد. آرى به همگان هشدار مى دهد که از اين فرصتها استفاده کنند و خود را از زير بار مسئوليت رها سازند. عبارت «فَاسْعَوْا فِي فَکَاکِ رِقَابِکُمْ» اشاره به اين است که ذمّه همه انسانها مشغول به تکاليفى است که تا آن را انجام ندهند آزاد نمى شوند. در زمانهاى گذشته در ميان بعضى از اقوام چنين معمول بود که اگر بدهکارى توان پرداخت بدهى هاى خود را نداشت طلبکار شخص بدهکار را به بردگى مى گرفت و تا بدهى خود را نمى پرداخت آزاد نمى شد و طوق بندگى او را در گردن داشت، جمله بالا مى تواند کنايه اى از اين مطلب باشد.
📘#خطبه_183
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر پايان كار را مى ديديد...✨
#نهج_البلاغه
▫️لَوْ رَأَى الْعَبْدُ الآجَلَ وَمَصِيرَهُ لاََبْغَضَ الاَْمَلَ وَغُرُورَهُ
🟠اگر انسان، سرآمد زندگى و عاقبت كارش را مى ديد، آرزوها و غرورش را دشمن مى شمرد.
✍سرآمد زندگى و پايان عمر بر هيچكس روشن نيست؛ خواه جوان باشد يا پير، سالم باشد يا زمين گير، زيرا هر روز ممكن است حادثه اى رخ دهد و حتى جوانان و افراد سالم و نيرومند را با خود از اين جهان ببرد؛ ولى با توجه به اينكه انسان از پايان عمر خويش به طور دقيق آگاه نيست همين امر گاهى سبب اشتباه او مى شود و زندگى را جاودانه مى پندارد، دامنه آرزوهايش گسترش پيدا مى كند و غرور ناشى از آن تمام وجود او را فرا مى گيرد. البته مكتوم بودن پايان زندگى فلسفه مهمى دارد و آن اين است كه اگر هركس از پايان عمر خود باخبر بود، هرگاه پايان آن را نزديك مى ديد در اضطراب شديدى به سر مى برد و زندگى در كام او تلخ مى شد و اگر پايان آن را دور مى ديد در غفلت و غرور فرو مى رفت، خداوند آن را مكتوم داشته تا انسان دائمآ در ميان خوف و رجا باشد نه زندگى در كامش تلخ شود و نه غرور و غفلت و آرزوهاى دور و دراز او را احاطه كند.
📘#حکمت_334
💠 «پشه های سرگردان» نباشیم!
🔰 امیرالمومنین(ع) در #نهج_البلاغه میفرمایند: مردم سه دسته اند:
1️⃣ عالم ربّانی (فَعالِمٌ رَبّانِي)
2️⃣ دانشجوی در مسیر رستگاری (مُتَعَلِّمٌ عَلى سَبيلِ نَجاة)
3️⃣ پشه های سرگردان (هَمَجٌ رَعاعٌ)
🔺حضرت در توصیف گروه سوم میفرمایند:
پشههاى سرگردان، افرادی اند كه پيرو هر صدايند و با هر بادى، به آن سو رفته و از فروغ دانش، پرتو نگرفته و به استوانهاى محكم، پناه نبردهاند.
(هَمَجٌ رَعاعٌ أتباعُ كُلِّ ناعِقٍ، يَمِيلونَ مَعَ كُلِّ ريحٍ، لَم يَستَضيئوا بِنورِ عِلمٍ، و لَم يَلجَأُوا إِلى رُكنٍ وَثيق)
🔰 یکی از مصادیق دسته سوم، افرادی اند که بواسطه اشخاص، دین دار شده اند. شاخص و ملاک برای آنها، افرادند، نه حق و حقیقت. #الغیبه_نعمانی به نقل از امام صادق(ع) میفرماید:
▪️کسی که به واسطه افراد و #شخصيتها، به دين روى آورد، به واسطه همان افراد و شخصیت ها نيز از دين بيرون مىرود اما کسی که به واسطه #قرآن و سنّت به دين روى آورد، كوهها از پاى در مىآيند، ولى او ثابت مىماند.
(مَن دَخَلَ في هذَا الدّينِ بِالرِّجالِ، أَخرَجَهُ مِنهُ الرِّجالُ كَما أَدخَلوهُ فيهِ، و مَن دَخَلَ فيه بالكتابِ و السنَّةِ، زالَتِ الجبالُ قبلَ أَن يَزول)
🔰 شیخ طوسی در امالی نقل میکند: در نبرد جَمَل، #حارث_بن_حوط، وقتی طرفین نبرد را میبیند، به حضرت امیر میگوید:
اى اميرمؤمنان! من #طلحه، #زبير و #عايشه را نمیبینم، مگر اینکه بر حق هستند!
(مَا أَرَى طَلْحَةَ وَ اَلزُّبَيْرَ وَ عَائِشَةَ أَضْحَوْا [اِحْتَجُّوا] إِلاَّ عَلَى حَقٍّ!)
🔺حضرت امیر در پاسخ میفرمایند:
اى حارث! بهراستى كه اگر زير پايت را بنگرى اما به بالاى سرت نگاه نکنی، از حق، #منحرف مىشوى. به راستى كه حق و باطل با افراد شناخته نمىشوند؛ ليكن #حقيقت را با پيروى پيروان حق بشناس، و باطل را با دورى جُستن آنان كه از آن دورى مىجويند.
(إِنَّكَ إِنْ نَظَرْتَ تَحْتَكَ وَ لَمْ تَنْظُرْ فَوْقَكَ جُزْتَ عَنِ الْحَقِّ، إِنَّ الْحَقَّ وَ الْبَاطِلَ لَا يُعْرَفَانِ بِالنَّاسِ، وَ لَكِنْ اعْرِفِ الْحَقَّ بِاتِّبَاعِ مَنِ اتَّبَعَهُ، وَ الْبَاطِلَ بِاجْتِنَابِ مَنِ اجْتَنَبَهُ)
🔺حارث گفت: چرا مانند #عبداللّه_بن_عمر و #سعد_بن_مالك نباشم؟ حضرت پاسخ داد:
عبداللّه بن عمر و سعد، از #نصرت_حق دست کشیدند، هرچند #باطل را نيز يارى نرساندند. حالا از كى آن دو، پيشوايان خوبى بودهاند تا از آنان پيروى شود؟!
(إِنَّ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عُمَرَ وَ سَعْداً أَخْذَلَا الْحَقَّ وَ لَمْ يَنْصُرَا الْبَاطِلَ، مَتَى كَانَا إِمَامَيْنِ فِي الْخَيْرِ فَيُتَّبَعَان؟)
🔰 در گزارش دیگری در #نهج_البلاغه، حارث خطاب به حضرت میگوید:
آيا مىپندارى كه من #اصحاب_جَمَل را بر گمراهى مىبينم؟!
(أتَراني أظُنُّ أصْحابَ الجَملِ كانوا علىٰ ضَلالَةٍ؟!)
🔺حضرت در پاسخ حارث میفرمایند:
مشکل تو این است که #حقّ را نشناخته ای، تا بواسطه آن، #اهل_حق را بشناسى و #باطل را نشناخته ای، تا بواسطه آن باطل گرايان را بشناسى.
(إنّكَ لَم تَعْرِفِ الحقَّ فتَعْرفَ مَن أتاهُ، ولَم تَعْرِفِ الباطِلَ فتَعْرِفَ مَن أتاه)
📌پ.ن: برای اینکه دین را بیاموزیم، قطعا یکی از طرق، رجوع به افراد و اساتید این حوزه است. ولی افراد صرفا #دریچه ای برای فهم حقیقت اند، نه اینکه نقش #استقلالی داشته باشند. نباید در اشخاص متوقف شد.
اما نکته مهم آن است که خیلی ها، اینگونه به مسئله نگاه نمیکنند.
▫️اینکه فلان آقای هم حزبی یا فلان سایت هم فکر حرفی زده، لزوما به این معنا نیست که باید بدون تحقیق پذیرفت، آن هم در عصر امروز که نمیشود به هیچ چیز اعتماد کرد، حتی دو چشم خودمان.
▫️توجه به چند نکته میتواند خیلی کمک کارمان باشد:
اولا اهل #تحقیق باشیم و حرف هیچ کس را بدون تحقیق، صددرصد تلقی به قبول نکنیم.
ثانیا قطعا همه نمیتوانند اهل تحقیق باشند و یا حتی اهل تحقیق نیز نمیتوانند در تمام حیطه ها اهل تحقیق باشند،
پس در رجوع به افراد، به #متخصصین کاربلد و کارکشته، #ثقه و اهل #دقت و #تفکر رجوع کنیم، نه هر کسی که ادعای آن را دارد.
#نهج_البلاغه
▫️أَلَا فَاذْكُرُوا هَاذِمَ اللَّذَّاتِ وَ مُنَغِّصَ الشَّهَوَاتِ وَ قَاطِعَ الْأُمْنِيَاتِ عِنْدَ الْمُسَاوَرَةِ لِلْأَعْمَالِ الْقَبِيحَةِ
🌖بهوش باشيد، مرگ را كه نابود كننده لذّت ها و شكننده شهوت ها و قطع كننده آرزوهاست، به هنگام تصميم بر كارهاى زشت، به ياد آوريد.
✍اين جا، امام(عليه السلام) از مرگ به سه عنوان ياد کرده است: نخست «نابود کننده لذّتها;» چرا که بسيارى از مردم، يک عمر زحمت مى کشند تا وسايل زندگى و عيش و نوش و لذّت را ازهر جهت فراهم سازند و درست اين در زمانى است که نشانه هاى مرگ به صورت انواع بيماريها ظاهر شده است. اضافه بر اين، بسيار ديده شده که مجالس عيش و نوش، در يک لحظه، با يک حادثه به مجلس عزا مبدّل گشته است و عجب اينکه هيچ تضمينى درباره هيچ کس درباره اين خطرها وجود ندارد.ديگر: «گلوگير کننده شهوات و خواستها»; چرا که مرگ - همان مرگى که تاريخ و زمان معيّنى ندارد و به هيچ وجه قابل پيش بينى نيست - در آن لحظه که انسان جرعه شهوات و کاميابى ها را سر مى کشد، گلويش را مى فشارد و به همه چيز پايان مى دهد.سوّم: «قطع کننده آرزوها»; چرا که آروزهاى انسان به قدرى دامنه دار است که هرگز پايان نمى پذيرد; بلکه گاه با گذشت عمر - همانند سايه هايى که نزديکى غروب آفتاب گسترده تر مى شود - دامنه دارتر مى گردد و تنها چيزى که آروزها را قطع مى کند، مرگ است و مرگ!اين تعبيرات به قدر کوبنده و هشدار دهنده است که هر انسانى را تحت تأثير قرار مى دهد.
📘#خطبه_99
#نهج_البلاغه
▫️لاَ يَنْبَغِي لِلْعَبْدِ أَنْ يَثِقَ بِخَصْلَتَيْنِ: الْعَافِيَةِ، وَالْغِنَى. بَيْنَا تَرَاهُ مُعَافىً، إِذْ سَقِمَ; وَ بَيْنَا تَرَاهُ غَنِيّاً، إِذِ افْتَقَرَ
🟠«سزاوار نيست انسان به دو چيز اطمينان پيدا كند: سلامتى و ثروت. چراكه در همان حال كه انسانى را تندرست مى بينى ناگهان بيمار مى شود و در همان حال كه او را ثروتمند مى بينى ناگهان فقير و مستمند مى گردد.
✍آنچه را که غالب ما در طول عمر خود نمونه هاى متعددى از آن را ديده ايم; افرادى سالم، قوى پيكر و قهرمان را مشاهده كرده ايم كه ناگهان به ما اطلاع دادند بيمار شده و در بستر بيمارى افتاده و قادر به حركت نيست. آرى! انسان بسيار آسيب پذير است، يك ميكروب بسيار كوچك و از آن كوچكتر يك ويروس كه با چشم مسلّح نيز به زحمت ديده مى شود ممكن است انسانى را از پاى درآورد. با اين حال چگونه انسان مغرور مى شود و چنين مى پندارد كه سلامتى او دائماً باقى و برقرار است و هر كارى از دستش برمى آيد بايد انجام دهد و به هركس مى خواهد ظلم و ستم روا دارد؟ اموال و ثروت هاى كلان انسان نيز وضع بهترى از اين ندارد; يك آتش سوزى مهيب، يك زلزله، يك خشكسالى، يك تلاطم در امور اقتصادى جهان، يك جنگ محلى يا جهانى ممكن است آن ها را بر باد دهد، شب بخوابد در حالى كه ثروتمندترين مردم جامعه خويش است، فردا به صورت فقيرترين افراد درآيد و به گفته شاعر:
بر مال و جمال خويشتن غره مشو * كان را به شبى برند و اين را به تبى
📘#حکمت_426
22.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ بسیار زیبا
پیرامون « حکمت 218 » نهج البلاغه
#نهج_البلاغه