eitaa logo
جهاد تحول و تبیین
2.2هزار دنبال‌کننده
55.5هزار عکس
43.4هزار ویدیو
888 فایل
هدف ماسربازپروری برای امام زمان عج الله ونایب برحقش امام خامنه ای است. همراه ماباشید
مشاهده در ایتا
دانلود
📌آخرین امام (ع) امام (ع) فرمود: چون هنگام وفات پدرم رسید، من را به سینه خود چسبانده و فرمود: تو را وصیت می کنم به آنچه پدرم بن علی(ع) در هنگام وفات من را به آن وصیت کرد. ازجمله اینکه فرمود: سخت بپرهیز از و به کسی که دربرابر تو و جز خدای یکتا ندارد. 📚 کلینی، كافى، ج۲، ص۳۳۱
‍⚫️ 👈 چگونه می‌شود با یک_قطره اشک بر سیدالشهداء(علیه‌السلام)، همه گناهان بخشیده شود...⁉️ 💠 بسم الله الرحمن الرحیم 💠 🐫 سيدبحرالعلوم به قصد تشرف به سامرا تنها به راه افتاد. در بين راه راجع به اين مساله، كه گريه بر امام حسين (علیه‌السلام) گناهان را مى‌آمرزد، فكر مى‌كرد. 🐎 همان وقت متوجه شد كه شخص عربى كه سوار بر اسب است به او رسيد و سلام كرد. بعد پرسيد: جناب سيد درباره چه چيز به فكر فرورفته‌اى؟ و در چه انديشه‌اى؟ اگر مساله علمى است بفرماييد شايد جواب را بدانم. ▪️سيدبحرالعلوم فرمود: در اين باره فكر مى‌كنم كه چطور مى‌شود خداوند، اين همه ثواب به زائرين و گريه‌كنندگان بر حضرت سيدالشهداء(علیه‌السلام) مى‌دهد؟ 👣 مثلا در هر قدمى كه در راه زيارت برمى‌دارد، ثواب يك حج و يك عمره در نامه عملش نوشته مى‌شود و براى يك قطره اشك، گناهان و آمرزيده مى‌شود. ▪️آن سوار عرب فرمود: تعجب نكن! من براى شما مثالى مى‌آورم تا مشكل حل شود. «سلطانى به همراه درباريان خود به شكار رفت. در شكارگاه از همراهيانش دور افتاد و به سختى فوق العاده‌اى افتاد و بسيار گرسنه شد. خيمه‌اى را ديد و وارد آن خيمه شد. در آن سياه چادر، پيرزنى را با پسرش ديد. آنان در گوشه خيمه، گوسفندی داشتند و از راه مصرف شير اين گوسفند، زندگى خود را مى‌گرداندند. ▪️وقتى سلطان وارد شد، او را نشناختند، ولى به خاطر پذيرايى از میهمان، آن گوسفند را سربريده و كباب كردند، زيرا چيز ديگرى براى پذيرايى نداشتند. سلطان شب را همان جا خوابيد و روز بعد، از ايشان جدا شد و به هر طورى كه بود خود را به درباريان رسانيد و جريان را براى اطرافيان نقل كرد. در نهايت از ايشان سؤال كرد: اگر بخواهم پاداش ميهمان‌نوازى پيرزن و فرزندش را داده باشم، چه عملى بايد انجام بدهم؟ ⁉️ 👈 يكى از حضار گفت: به او 100 گوسفند بدهيد. 👈 ديگرى كه از وزراء بود، گفت: 100 گوسفند و 100 اشرفى بدهيد. 👈 يكى ديگر گفت: فلان مزرعه را به ايشان بدهيد. ▪️سلطان گفت: هر چه بدهم كم است، زيرا اگر سلطنت و تاج و تختم را هم بدهم، آن وقت مقابله به مثل كرده‌ام. چون آنها هرچه را كه داشتند به من دادند، من هم بايد هرچه را كه دارم به ايشان بدهم تا سر به سر شود. 👌 بعد سوار عرب به سيد فرمود: حالا جناب بحرالعلوم، حضرت سيدالشهداء(ع) هرچه از و و و و و و و و و داشت همه را در راه خدا داد. 👈 پس اگر خداوند به زائرين و گريه كنندگان، آن همه اجر و ثواب بدهد نبايد تعجب نمود. چون خداوند كه خدائيش را نمى‌تواند به سيدالشهداء(ع) بدهد، پس هر كارى كه مى‌تواند انجام مى‌دهد. ▪️يعنى باصَرف نظر از مقامات عالى خودش، به زوار و گريه كنندگان آن حضرت؛ درجاتى عنايت مى‌كند و در عين حال اين‌ها را جزاى كامل براى فداكارى آن حضرت نمى‌داند. چون شخص عرب اين مطالب را فرمود، از نظر سيدبحرالعلوم غايب شد.
 علقمه موج شد، عکسِ قمرش ریخت به هم دستش افتاد زمین، بال و پرش ریخت به هم تا که از گیسویِ او لختۀ خون ریخت به مشک کیـسویِ دختـرکِ منتـظرش، ریخت به هم تیـر را با سـرِ زانـوش کشیـد از چشـمش حیف از آن چشم، که مژگانِ ترش ریخت به هم خواهرش خورد زمین، مادرِ اصغر غش کرد او که افتاد زمیـن، دور و برش ریخت به هم قبـل از آنیـکه بـرادر بـرسـد بـالیـنش پـدرش از نجف آمـد، پدرش ریخت به هم به سـرش بـود بیـاید به سـرش ام بنـین عوضش فاطمه آمـد به سرش ریخت به هم کِتـف ها را کـه تکان داد، حسیـن افتـاد و دست بگذاشت به رویِ کمـرش، ریخت به هم خواست تـا خیمه رساند، بغـلش کـرد، ولی مـادرش گفت به خیـمه نبرش، ریخت به هم نـه فقط ضـرب عمـود آمـد و ابـرو وا شد خورد بر فرقِ سرش، پشتِ سرش ریخت به هم تیـر بود و تبـر و دِشـنه، ولـی مـادر دید نیزه از سینه که ردّ شد، جگرش ریخت به هم بـه سـرِ نیـزه ز پهـلو سرش آویـزان بود آه بـا سنگ زدنـد و گـذرش ریخت به هم
24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 روضه علمدار... مرثیه‌سرائی حجت‌الاسلام محسن آتشکار در مراسم عزاداری شب تاسوعای حسینی علیه‌السلام، در حسینیه امام خمینی(ره). ۹۹/۶/۷ ۱۴۴۲
17.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روضه جانسوز روز تاسوعای مرحوم کوثری
١ السلام نمي دانيم ميزباني مجلس قمر بني هاشم را اميرالمومنين بعهده مي گيرند يا صديقه طاهره س؟ نمي دانيم ضيافت قمر بني هاشم را حضرت ام البنين بر عهده مي گيرند يا خود حضرت اباعبدالله ؟ نمي دانيم خود پيامبر ص خوش آمد گوي ميهمانان قمر بني هاشم است يا سبط اكبر ، امام حسن مجتبي عليه السلام؟ اما همينقدر مي دانيم ضيافتي كه به نام مقدس باب الحوائج قمر بني هاشم برپا مي شود، ضيافتي عرشي است و شايد... نه ..... قطعا يكي از زوار قمر عشيره ، خود اباعبدالله الحسين عليه السلام است . ما به گزاف نمي گوييم شايد اولين زائر عباس ع حسين است و شايد يكي از دلايلي كه حضرت اباالفضل در هنگام افتادن بر زمين فرياد زد "يا اخا ادرك اخاك" همين است كه از امام زمانش (حسبن ع) بخواهد شما فتح باب زيارت را داشته باش! همينقدر مي دانيم كسي كه امشب بسوگ او نشستيم باب الحسين است و هر آنچه بركت قرار است نصيب زوار بشود، از طريق اين باب است ادامه دارد
٢ هيچيك از ما نمي توانيم معرفت كاملي نسبت به حضرت عباس عليه السلام پيدا كنيم الا اينكه با عناوين روايي و با مددجويي از حضرات معصومين معرفتي اجمالي نسبت به ايشان پيدا كنيم هر يك از ما در محضر حضرت اباالفضل به جهل خود اعتراف مي كنيم اعتراف به جهلي كه مورد مغفرت قرار نمي گيرد و هيچ گونه توجيهي به جهت جهل خود نداريم مهمترين دليل اينست كه در زيارت نامه حضرت، همه كساني كه به حقيقت او جاهلند مورد لعن قرار گرفته اند لعن الله من جهل حقك.... پس هر يك از ما وظيفه داريم پسر علي عليه السلام را بشناسيم شايد همين كه مجلس سوگ حضرت عباس ع قبل ازمجلس عزاي امام حسين ع منعقد مي شود اينست كه اول بايد وزير و سقاي كربلا را بشناسيم جمله شريف انا مدينه العلم و علي بابها در مورد وجود مقدس امام حسين نيز صادق است كه باب ورود به معرفت حسيني، معرفت عباس بن علي است . معرفت اين بزرگوار با توسل به ساحت قدسي معصوم صورت مي گيرد كه امام سجاد ع و امام صادق ع رواياتي در اين خصوص ذكر فرموده اند. شناسايي از طريق خود حضرت عباس ع نيز نحوه نگرش ما را به حضرت تغيير مي دهد و در نوع درخواستهاي ما تحولي بنيادي ايجاد مي كند : فانا بن علي لم اعجز عن مبارزه اقران و ما اشركت بالله ..... و ما خالفت رسول الله فيما امر...... روايت الولد سرّ ابيه. فرزند ، باطن پدر است براي شناخت عباس بن علي ع كافيست حضرت عباس ع فرمود: من پسر علي ع هستم قدرت علي ع در من به نمايش گذاشته شده و هيچوقت در عرصه مبارزه عاجز نبودم و به اندازه پلك زدني مشرك نشدم ... تدبر در زيارت نامه: اگر هر يك از ما براي اساسي ترين نياز زندگي دست توسل به سوي باب الحوائجي دراز كنيم كه بسرعت و سهولت نياز ما را پاسخ مي دهد ، بايد به طرف قمر بني هاشم دراز كنيم . مهم ترين نياز زندگي ما نياز به توحيد است و همه امور زير مجموعه همين نياز است . مرحوم شهيد قدوسي به طلاب مي فرمود عبارت لاموثر في الوجود الاالله را سرلوحه زندگي خود قرار دهيد كه خدا تنها تأثير گزار در عالم است و بايد دور هر چه شرك را خط بطلان بكشيد . آنچه مانع حال خوب و كمال و ارتقاء ما شده است و در عرصه وصال، حجاب ايجاد كرده است، شرك خودبيني و يا دگر بيني است ، حساب كردن روي امتيازات خود و ديگران است . اما در مدرسه قمر بني هاشم اولين واحد درسي كه به متعلم آموزش داده مي شود شناسايي سقاي توحيد است او مَشكي در دست مي گيرد كه مملو از مي ناب توحيد است و آن را در كام لب تشنگان قرار مي دهد . ادامه دارد
٣ مرحوم سيد علي قاضي عارف كامل مي فرمود: بيش از سي سال طالب حقيقت توحيد بودم و به هيچ جايي نمي رسيدم و خوابي يا بشارتي دريافت نمي كردم من هر روز نماز مغرب را در حرم امام حسين ع و نماز عشاء را در حرم حضرت عباس ع مي خواندم شبي فردي ژنده پوش كه به نظر مجنون مي آمد را ديدم كه گفت : امروز سر سلسله اولياء ابالفضل ع است و بعد از نماز دوباره اين جمله را تكرار كرد و به يكباره ديدم از قبر قمر بني هاشم نوري بر دلم وارد شد ، رفتم منزل و بيهوش شدم بطوريكه خانواده فكر مي كردند از دنيا رفته ام . بهر حال بعد از آن هر معرفتي به من رسيد از همان پيام و نورانيت بود. شب تاسوعا دست نياز بسوي قمر بني هاشم بلند كنيم كه : در اذان نماز مي گوييم اشهد ان لا اله الا الله اما هنوز در قلبمان مستقر نشده هنگامي كه در قبر گذاشته مي شويم اولين تلقين توحيد است كه اگر در دنيا به آن نرسيم ، آن تلقين شب اول قبر هم براي ما فايده ندارد مولاي ما ! ما را در كلاس توحيد راه بدهيد خيلي دير شده اما سرمايه توحيد با وساطت شما در اختيار ما قرار مي گيرد و دنيا و آخرت ما آباد مي شود . ادامه دارد
٤ معرفي ديگر حضرت عباس از لسان مبارك خودشان : ما خالفت رسول الله فيما امر هيچ مخالفتي در اوامر پيامبر ص با پيامبر ص نداشتم تدبر: حضرت عباس ع كه پيامبر ص را نديده بودند پس چگونه مخالفت نداشته اند؟ يكي از رجز هايي كه حضرت عباس ع بعد از افتادن دست چپ ميخوانند اينست : نفسي لنفس المصطفي فدا..... حضرت عباس خود را فداي پيامبر ص مي كنند . پيامبر ص كه در عاشورا نبودند كه عباس ع خود را فداي ايشان كند؟؟ پاسخ : زيرا عباس بن علي ع امام حسبن عليه السلام را نفس پيامبر ص مي داند بنابراين وقتي خودش را فداي حسين مي كند كانه خود را فداي پيامبر ص كرده است در واقع عباس ع ، پيامبر ص را در حسين ع مي بيند عباس مطيع محض امام زمانش (امام حسين ع) يعني مطيع پيامبر ص بود . تاريخ كربلا را صدها بار مطالعه كنيد حتي يك مورد پيشنهاد از علمدار و سپهسالار و سر لشكر حسبن ع (قمر بني هاشم ع) پيدا نمي كنيد . او تسليم محض بود . ادامه دارد
٥ در زيارت حضرت اباالفضل مي خوانيم سلام الله و سلام ملائكه المقربين و انبيائه المرسلين و جميع الشهداء والصديقين و الزاكيات الطيبات .... عليك يابن اميرالمومنين نحوه سلام دادن به عباس ع با نحوه سلام دادن به حضرات معصومين فرق مي كند معمولا در زيارات حضرات معصومين با السلام عليك شروع مي كنيم اما در زيارت حضرت عباس با سلام خدا و ملائك مقرب و انبياء مرسل و عباد صالح و همه شهيدان و صديقين و پاكان عالم و همه نفوس فرهيخته و مبرا از خباثت در هر صبحگاه و شامگاه بر تو اي پسر علي ع، شروع مي كنيم . در واقع ابتدا خودم ارتباط برقرار نمي كنم و بزرگان عالم را واسطه برقراري اين ارتباط قرار مي دهم سپس مي گويم اشهد انك...... و اين نكته جاي تأمل دارد ادامه دارد