6.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جديدترين آمار کرونا در ايران
شمار فوتي هاي 24 ساعت همچنان سه رقمي است
🔴″صندلیهای خالی کمسیون فرهنگی″
♨️برخلاف انتظارها اوضاع کمسیون فرهنگی مجلس یازدهم بهتر از مجلس دهم نیست؛ در حالیکه در پیام رهبر معظم انقلاب به مجلس یازدهم، ″اقتصاد و فرهنگ″ دو اولویت مهم کشور ذکر شده است.
❌رها کردن حوزه فرهنگ در اوضاع ″ولنگار″ کنونی و گرایش صرف به حوزههای اقتصادی، قطعا توفیق چندانی بههمراه نخواهد داشت چرا که بخشی از بحرانهای اقتصادی ریشه در امر فرهنگ دارد. اصلاح شیوه صحیح مصرف و به صورت کلی، ″سبک زندگی مصرفگرا″ سبب افزایش موفقیت در پیادهسادی اقتصاد مقاومتی خواهد شد.
⛔️از طرف دیگر، زیرساختهای عریض و طویل فرهنگ کشور در رویارویی با ″تهاجم و نفوذ فرهنگی″ در باتلاقی عمیق گیر کرده و عاجز از حرکت ماندهاند؛ لذا اکنون زمان ورود و اقدام جهادی در این عرصه است.
⛔️کمسیون فرهنگی جایگاه ″بازماندگان از کمسیونهای دیگر″ نیست و نیاز به نمایندگان عالم و شجاع دارد تا بتوانند در برابر ″تقیزادهها و قرارگاههای دچار اختلال″ قد عَلم کنند و دست به جراحی گسترده بزنند. چراکه مرحله بعدی ولنگاری فرهنگی، چیزی نیست جز ″فروپاشی فرهنگی″!
🔔نمایندگان محترم مجلس! نکند با نحوه چینش کمسیون فرهنگی، عجز و ناامیدی از اصلاح فرهنگ را القا کنید!
🔴 #تشیع_راستین
✅ امام صادق (ع) تا سن ۱۲ سالگى در محضر جد گرامیشان حضرت سجاد (ع) بودند و پس از شهادت امام به مدت ۱۹ سال در خدمت پدر بزرگوارشان امام باقر (ع) زندگى کردند و به این ترتیب ۳۱ سال از دوران عمر شریف خود را در خدمت جد و پدر بزرگوارشان سپری نمودند.
🔸پس از ایشان، مقام #امامت بنا به امر خدا به امام موسى کاظم (ع) منتقل گردید. بزرگترین فرزند امام، اسماعیل بوده و پیش از شهادت حضرت صادق (ع) از دنیا رفته است. فرقه #اسماعیلیه به امامت او قائل هستند.
🔆 از ولادت امام جعفر صادق (ع) در سال ۸۳ هجری تا #شهادت ایشان در سال ۱۱۴ هجری، با #خلافت ۱۰ نفر از بنىامیه مصادف بود که هر یک به نوعی موجب آزار و اذیت و ظلمهایی به امام (ع) شدند.
خلافت ۲ نفر از بنىعباس (سفاح و منصور دوانیقی) نیز نشان داد در بیداد و ستم از امویان پیشى گرفتهاند، چنانکه امام (ع) در ۱۰ سال آخر عمر شریف خود در ناامنى و ناراحتى بیشترى به سر بردند.
🔷 عصر امام صادق (ع) یکى از ناآرامترین ادوار #تاریخ_اسلام است که از یک طرف اغتشاشها و انقلابهاى پیاپى گروههاى مختلف به بهانه خونخواهی سیدالشهداء (ع) رخ مىداد که شورش ابوسلمه در کوفه و ابومسلم در خراسان و ایران، از مهمترین آنها بود.
👈 از طرف دیگر عصر برخورد مکتبها و ایدئولوژیها و تضاد افکار فلسفى و کلامى مختلف بود. این تضاد از برخورد مسلمانان با #مردم کشورهاى فتح شده و ارتباط مراکز اسلامى با دنیاى خارج از #اسلام به وجود آمده و در مسلمانان شور و هیجانى براى فهمیدن و پژوهش پدید آورده بود.
✅ شهرت امام صادق (ع) به مؤسس مذهب جعفری
در چنین شرایط دشواری که #شیعه در خطر نابود شدن قرار داشت، #اسلام_راستین کمکم به رنگ #خلفاء درآمده و به صورت #اسلام بنىامیه و بنىعباسى خودنمایى میکرد.
#امام به احیاء و بازسازى معارف اسلامى پرداخته و #مکتب علمى عظیمى به وجود آوردند که محصول آن، چهارهزار شاگرد عالم همانند هشام، محمد بن مسلم و دیگران در رشتههاى گوناگون علوم بود.
🔸 این شاگردان در سراسر کشور اسلامى آن روز پخش شدند و هر یک بازگوکننده #منطق_امام که همان #منطق_اسلام است بودند و پاسدار میراث دینى و علمى و نگهدارنده #تشیع راستین بودند.
👈 از طرف دیگر نیز مانع نفوذ افکار ضد اسلام و ویرانگر در میان مسلمانان بودند.
📌 تأسیس چنین مکتب فکرى و احیاگرى تعلیمات اسلامى، سبب شد که شیعه به عنوان مذهب جعفرى و امام صادق (ع) نیز به #رئیس_مکتب مشهور گردند.
✅ فعالیتهای علمی
در دوران امامت امام صادق (ع)، به علت ضعف #حکومت اموی، #آزادی بیشتری برای ابراز #عقیده به وجود آمد و بحثهای علمی بسیاری در موضوعات مختلف صورت گرفت.
🖌این آزادی علمی و دینی که برای کمتر امامی از ائمه دوازدهگانه وجود داشت، سبب شد تا شاگردان امام آزادانه در مباحث علمی شرکت کنند.
ابان بن تغلب میگوید: مردم در #مسجد از امام (ع) سؤالاتشان را میپرسیدند و حضرت با استفاده از این فرصت، روایات فراوانی در زمینههای گوناگون فقه، کلام و ... بیان میکردند.
______________
حجةالاسلام والمسلمین #علوی_تهرانی
مناظره با عبدالملك مصرى
عبدالملک مصری منکر خدا بود. اعتقاد داشت جهان خود به خود به وجود آمده است. او برای اثبات ادعای خود، به مکه سفر کرد تا امام را - که برای حج به مکه آمده بود - پیدا کند.
او امام را در مسجد الحرام یافت. در ابتدای ملاقات برخورد او با امام تند و زننده بود، امّا امام با ملایمت و رفتار منطقی بحث و مناظره را چنین آغاز کرد:
نامت چیست؟ گفت: عبدالملک (بنده سلطان)
امام فرمود: این مَلِکی که تو بنده او هستی - آن گونه که از نامش بر می آید - از حاکمان زمین است یا آسمان؟ وانگهی، پسر تو بنده خداست، بگو بدانم، او بنده خدای آسمان است یا بنده خدای زمین؟ هر پاسخی که بدهی محکوم هستی!
او چیزی نگفت. هشام بن حکم که در آنجا حاضر بود به عبدالملک گفت: «پس چرا جواب امام (علیه السلام) را ندادی؟» چهره عبدالملک از سخن هشام درهم شد، امام (علیه السلام) با کمال ملایمت به عبدالملک فرمود: صبر کن تا طواف من تمام شود. آن گاه نزد من بیا تا به گفت گو بنشینیم.
پس از اتمام طواف، مناظره این گونه آغاز شد.
امام (علیه السلام): آیا قبول داری که زمین زیر و رو و ظاهر و باطن دارد؟
عبدالملک: آری
امام: آیا زیر زمین رفته ای؟
عبدالملک: خیر
امام: پس چه می دانی زیر زمین چیست؟
عبدالملک: چیزی از زیر زمین نمی دانم، امّا گمان می کنم که در زیر زمین چیزی وجود ندارد.
امام: گمان و شک، یک نوع درماندگی است.
عبدالملک: خیر
امام: آیا می دانی در آسمان چه می گذرد و چه چیزها در آن وجود دارد؟
عبدالملک: خیر
امام: عجبا! تو که نه به مشرق رفته ای، و نه به مغرب، نه به داخل زمین فرو رفته ای و نه به آسمان بالا شدی و نه بر صفحه آسمان عبور کرده ای تا بدانی در آنجا چیست و با آن همه جهل و نا آگاهی، باز منکر می باشی، آیا شخص عاقل چیزی را که به آن ناآگاه است انکار می کند؟
عبدالملک: تاکنون هیچ کس با من این گونه سخن نگفته است.
امام: بنابراین تو در این مسئله، شک داری، که شاید چیزهایی در بالای آسمان و درون زمین باشد، یا نباشد؟
عبدالملک: آری شاید این چنین باشد.
امام: کسی که آگاهی ندارد، بر کسی که آگاهی دارد، نمی تواند برهان و دلیل بیاورد. ای برادر مصری! از من بشنو و فرا گیر، ما هرگز درباره وجود خدا شک نداریم. مگر تو خورشید و ماه و شب و روز را نمی بینی که در صفحه افق آشکار می شوند و به ناچار در مسیر تعیین شده خود گردش کرده و سپس باز می گردند، و آن ها در حرکت مسیر خود مجبور می باشند، اکنون از تو می پرسم: اگر خورشید و ماه نیروی رفتن (اختیار) دارند پس چرا باز می گردند؟ و اگر مجبور نیستند پس چرا در شب روز نمی شود و به عکس، روز، شب نمی شود.
ای برادر مصری! همه مجبور و ناگزیرند. چرا آسمان بر زمین نمی افتد؟ و چرا زمین از بالای طبقات خود فرو نمی آید و به آسمان نمی چسبد و موجودات روی آن به هم نمی چسبند؟
هنگامی که استدلال های محکم امام (علیه السلام) به این جا رسید، عبدالملک از شک و تردید، به یقین رسید و در حضور امام (علیه السلام) ایمان آورد و گواهی به یکتایی خدا و حقانیت اسلام داد. سپس از حضرت خواست او را به عنوان شاگرد بپذیرد!
امام (علیه السلام) به هشام بن حَکَم فرمود که او را نزد خود ببرد و احکام اسلامی را به وی بیاموزد.
#شبهه
❌چرا ائمه با وجود علم به همه چیز، مسموم می شدند؟
✅پاسخ :
🔹آیت الله حائری شیرازی:
امامان معصوم علیهم السلام روزهای عید پیش خلفا میرفتند، چرا؟ زیرا می خواستند برای خلفا ایجاد حیا کنند و بوسیله ی این کار، عزتشان محفوظ و از امنیت یارانشان دفاع کنند. چرا آنان در عین حالی که به همه چیز عالِم بودند، بدون استثنا مسموم می شدند؟ به خاطر این که می دانستند اگر نخورند، کار به کشتن آشکار ایشان می رسد و قتل آشکار ایشان، قتل و قمع تمام یاران را بدنبال دارد. در حالیکه وقتی مسموم شوند، اصحاب می توانند در جلسه عزای ایشان بیایند و محفوظ بمانند
1⃣مأمون رَقِّی می گوید:
در محضر سرور و مولایم امام صادق(ع) بودم، که سهل بن حسن خراسانی داخل شد و بر امام(ع) سلام کرد و نشست و سپس گفت:
ای فرزند پیامبر(ص)! رحمت و رأفت از آن شماست و شما خاندان امامت هستید.
چه چیزی مانع اقدام شما برای گرفتن حکومت از غاصبین می شود؟
در حالی که شما همین الان از پیروان خود یکصد هزار شمشیرزن می توانی داشته باشی و آنان پیشاپیش شما شمشیر می زنند!
امام صادق(ع) به آن مرد خراسانی فرمود:
خدا حقّت را حفظ بکند، پس بنشین!
سپس امام صادق(ع) به حنیفه گفت:ای حنیفه تنور را آتش بزن!
حنیفه تنور را آتش زد و تنور یکپارچه آتش شد، و اطراف تنور از شدت گرما سفید گشت.
امام صادق(ع) به آن مرد خراسانی فرمود:
📋《يَا خُرَاسَانِيٌّ! قُمْ فَاجْلِسْ فِي اَلتَّنُّورِ!》
♦️ای خراسانی! بلند شو و به داخل تنور شو!
خراسانی گفت:
سرور و مولایم! مرا با آتش معذب مکن و مرا از این امر معاف بدار، خداوند تو را معاف بدارد.
امام(ع) به او فرمود:تو را از این کار معاف کردم.
در این حال هارون مکی به محضر امام صادق(ع) رسید و کفشش هم در دستش بود و بر امام(ع) سلام کرد.
امام به هارون مکی فرمود:
📋《أَلْقِ اَلنَّعْلَ مِنْ يَدِكَ وَ اِجْلِسْ فِي اَلتَّنُّورِ!》
♦️کفشت را به زمین بینداز! و برو در داخل تنور در میان آتش بنشین!
هارون مکی کفش خود را انداخت و در میان تنور نشست!
امام(ع) شروع کرد به گفتگو با آن مرد خراسانی و از اوضاع و احوال خراسان سؤال می کرد.
پس از آن امام(ع) به مرد خراسانی فرمود:بلند شو و نگاه بکن! و ببین در تنور چه خبر است؟!!
مرد خراسانی به تنور نگاه کرد و دید که هارون مکی چهار زانو در میان آتش نشسته است.
پس از آن هارون مکی از تنور بیرون آمد و بر ما سلام کرد و نشست.
امام(ع) به مرد خراسانی فرمود:
📋《کَم تَجِدُ بِخُرَاسَانَ مِثْلَ هَذَا؟》
♦️در خراسان چند نفر مانند این فرد پیدا می شوند؟
خراسانی گفت:به خدا قسم حتی یک نفر هم مانند این فرد پیدا نمی شود!
سپس از آن امام صادق(ع) فرمود:
📋《أَمَا إِنَّا لاَ نَخْرُجُ فِي زَمَانٍ لاَ نَجِدُ فِيهِ خَمْسَةً مُعَاضِدِينَ لَنَا نَحْنُ أَعْلَمُ بِالْوَقْتِ》
♦️ما در زمانی که پنج نفر یاور (واقعی) نداریم، دست به قیام مسلحانه نمی زنیم.
ما بهتر از دیگران، وقت خروج و قیام مسلحانه خود را می دانیم و به آن واقف هستیم.(۱)
2⃣سدیر صیرافی می گوید :
روزی در محضر امام صادق(ع) بودم و به ایشان گفتم : چرا نشسته اید و قیام نمی کنید؟
حضرت(ع) فرمود : ای سدیر! چه اتفاقی افتاده است؟
گفتم : از فراوانی دوستان و شیعیان و یارانت سخن می گویم!
فرمود : فکر می کنی چند تن باشند؟
گفتم : یکصد هزار!
حضرت(ع) فرمود : یکصد هزار؟!!
گفتم : آری! و شاید دویست هزار!
حضرت(ع) فرمود : دویست هزار؟
گفتم : آری و شاید نیمی از جهان!
به دنبال این گفتگو، امام(ع) از من درخواست کرد که همراه او به «یَنبُع» برویم.
وقتی بدانجا رسیدیم، در آنجا گلّه بزغاله ای را دیدیم که می چرند.
حضرت(ع) خطاب به من فرمود :
📋《یَا سَدِيرُ! وَاللَّهِ لَوْ کان لِی شِیعَةٌ بَعَدَدِ هذِهِ الْجَداء ما وَسَعَنِی الْقُعُودُ!》
♦️ای سدیر! اگر شمار یاران و پیروان من به تعداد این بزغاله ها رسیده بود، بر جای نمی نشستم و قیام می کردم.
سدیر می گوید :
📋《نَزَلْنَا وَ صَلَّيْنَا فَلَمَّا فَرَغْنَا مِنَ اَلصَّلاَةِ عَطَفْتُ عَلَى اَلْجِدَاءِ فَعَدَدْتُهَا فَإِذَا هِيَ سَبْعَةَ عَشَرَ》
♦️در آنجا فرود آمدیم و نماز خواندیم.
پس زمانی که از نماز فارغ شدیم، نزدیک گله بزغاله ها شدیم و آن ها شمردم، دیدم عدد بزغاله ها هفده عدد بود و بس!(۲)
📚منابع :
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۷، ص۱۲۳
۲)الکافی شیخ کلینی، ج۲، ص۲۴۲
💠 حدیث روز 💠
🏴 توصیهای از امام صادق (ع) به شیعیان
🔻امام جعفر صادق (علیه السلام):
تَواصَلوا و تَبارُّوا و تَراحَموا و کُونُوا إخوَةً بَرَرَةً کَما أمَرَ کُمُ اللّه
◻️با یکدیگر پیوند داشته باشید
و به هم نیکی کنید
و با یکدیگر مهربان باشید
و همچنان که خداوند به شما دستور داده است،
برادرانی نیکوکار باشید.
📚 اصول کافی، جلد ۲، صفحه ۱۷۵
•┈┈••✾••┈┈•
#زندگینامه_اهل_بیت_علیهم_السلام
▪️کنیه ایشان «ابوعبدالله» است.
▪️مشهورترین لقب ایشان «صادق» است
▪️زادروز:۱۷ ربیعالاول سال ۸۳ هجری قمری.
▪️زادگاه:مدینه
▪️مدت امامت:۳۴ سال
(از ۱۱۴ تا ۱۴۸) قمری
♦️شهادت:۲۵ شوال سال ۱۴۸ قمری، در سن ۶۵ سالگی
▪️مدفن:بقیع، مدینه
▪️پدر ایشان امام محمد باقر(ع) است.
▪️مادر ایشان ام فروه است.
🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴
▪️ایشان از جانب پدر از نسل امام علی(ع) و از جانب مادر گرامیشان امفروه، از نسل ابوبکر خلیفه اول می باشد.
▪️ایشان بیشترین سال عمر را در میان امامان داشته است و به این جهت به (شیخ الائمه) معروف است.
▪️امامت ایشان همزمان با سالهای پایانی حکومت بنی امیه و سالهای آغازین حکومت بنی عباس بود. وبه علت ضعف و عدم استقرار نظام سیاسی، ایشان فرصت بسیار مناسبی برای فعالیت فرهنگی و مذهبی به دست آورد.
زمینه فعالیت به گونهای برای ایشان فراهم شد، که بیشترین احادیث شیعه در تمام زمینهها از امام جعفر صادق(ع) نقل گردیده، تا جایی که مذهب تشیع به نام (مذهب جعفری) خوانده میشود و از امام صادق(ع) به عنوان رئیس مذهب جعفری یاد می شود.
▪️زمان امامت ایشان(ع) همزمان با برخی از خلفای اموی و عباسی بود:
🔺خلفای اموی:
1⃣هشام بن عبدالملک (۱۲۵- ۱۱۴)
2⃣ولید بن یزید بن عبدالملک(۱۲۶-۱۲۵)
3⃣یزید بن ولید بن عبدالملک (۱۲۶)
4⃣ابراهیم بن ولید بن عبدالملک
(۲ ماه و ۱۰ روز از سال ۱۲۶)
5⃣مروان بن محمد (۱۳۲- ۱۲۶)
🔺خلفای عباسی:
6⃣ابوالعباس عبدالله بن محمد (۱۳۷-۱۳۲)
7⃣ابوجعفر منصور دوانیقی(۱۴۸- ۱۳۷)
▪️امام جعفر صادق(ع) بیش از ۴۰۰۰ هزار شاگرد داشتهاست که برخی از شاگردان و یاران معروف ایشان، ابان بن تغلب، اسحاق بن عمار، برید بن معاویه، ابوحمزه ثمالی، حریر بن عبدالله، زرارة بن اعین، صفوان بن مهران، فیض بن مختار کوفی، محمد بن علی کوفی معروف به مؤمن الطّاق، محمد بن مسلم، معاذ بن کثیر، هشام بن محمد، مفضل بن عمر، جابر بن حیان و..بوده است.
واز اهل تسنن می توان به مالک بن انس و ابوحنیفه اشاره کرد.
▪️به گفته ابن حَجَر هیتمی، مردم از او دانشهای فراوان نقل میکردند و آوازه او به همه جا رسیده بود.
▪️ابوبحر جاحظ هم نوشته است دانش و فقه او دنیا را پر کرده بود.
▪️حسن بن علی وشاء هم گفته است که نهصد نفر را در مسجد کوفه دیده است که از امام صادق(ع) حدیث نقل میکردند.
▪️در متون حدیثی شیعه، مناظرات و گفتگوهایی میان امام صادق(ع) و متکلمان مذاهب دیگر و نیز برخی از منکران وجود خدا گزارش شده است.
▪️شیخ مفید برای امام صادق(ع) ده فرزند و چند همسر برشمرده است.
▪️در زمان امام باقر(ع) و امام صادق(ع) فعالیت غُلات، افزایش یافت.
آنها مقامی رُبوبی برای ائمه قائل بودند یا آنها را پیامبر(ص) میدانستند و امام صادق(ع) اندیشه غُلُوّ را بهشدت رد کرد، مردم را از همنشینی با غالیان پرهیز داد و آنان را فاسق و کافر و مشرک دانست.
▪️مالک بن انس از ائمه فقهی اهل سنت گفته است :
در مدتی که پیش امام صادق(ع) میرفتم، همیشه او را در یکی از سه حالت نمازخواندن، روزهداری و ذکرگفتن می دیدم.
▪️در مورد شهادت حضرت(ع) آنچه در کتاب مصباح کفعمی و نیز در کتابهای دیگر آمده است، این که به امام(ع) زهر خوراندند.
ابن شهرآشوب در مناقب نوشته است:
ابوجعفر منصور او را زهر خورانید، زیرا با کینهای که منصور از او داشت و بیمی که از روی آوردن مردم به ایشان در دل وی راه یافته بود، آسوده نمینشست.
▪️پس از شهادت امام صادق(ع) فرقههای مختلفی در شیعه به وجود آمد. گروهی از شیعیان، مرگ اسماعیل پسر امام صادق(ع) را انکار کرده، او را امام میدانستند.
▪️شماری از این گروه، که از حیات اسماعیل مأیوس شدند، پسر اومحمد را امام دانستند. این گروه به اسماعیلیه شهرت یافتند.
▪️برخی دیگر عبدالله اَفْطَح را امام دانسته، به فَطَحیه مشهور شدند؛ اما پس از مرگ او که حدود ۷۰ روز پس از شهادت امام صادق(ع) رخ داد، به امامت موسی بن جعفر(ع) معتقد شدند.
▪️شماری نیز به پیروی از شخصی به نام ناووس در امامت حضرت صادق(ع) توقف کردند و فرقه ناووسیه را به وجود آوردند.
▪️ایشان در قبرستان بقیع در کنار پدر و جد و عموی جد خویش دفن شد.
📚منبع:
کتاب سیره پیشوایان مهدی پیشوایی، صص۶۵۴_۵۵۰