فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو غلط میکنی رای نمیدی
(سلبریتی)
حجت الاسلام سید حسین موسوی👌👌👌
#پیشنهاد_دانلود
#نشر_دهید
@atna_ir
6.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 صحبت هایی از #دانشمند_یهودی که در دانشگاه بن گوریون، یهودیان را شوکه کرد!
🔺دین درست و صحیح، اسلام است و هرکس آنرا پذیرفت، خوشبخت است چرا که اسلام، حق است. دانشمندان سالم یهودی دین اسلام را تنها راه نجات میدانند ولی سیاستمداران خبیث صهیونیزم در پی نابودی اسلام هستند چون میدانند اسلام جلوی تجاوزات انها را گرفت.
@atna_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ اميرالمؤمنين علی (ع) وقت نداشتند حتی آستین پیراهنشونو درست کنن!
اونوقت آقای حسن #روحانی تو این وضعیت کشور بلند شدن رفتن شمال!
قطعاً این آدم لیاقت و کفایت خدمتگزاری رو نداره
#رائفی_پور
@atna_ir
☀️هرشب بابرنامه کتابخوانی درکانال اتنا
با۵ دقیقه وقت گذاشتن درهرشب بعدازچندروزیک کتاب ارزشمندرابه صورت کامل مطالعه نموده وبه دانش وبصیرت حودبیفزائید
👈آموزشهای تمدن ساز
@atna_ir
قسمت سوم ازبخش دوم فصل دوم کتاب آزادی معنوی شهیدمطهری ره 👇👇
@atna_ir
1⃣
تسلط بر قوه خیال
از این مرحله که ما بگذریم، یک مرحله بالاتر و عالیتری است و آن تسلط بر اندیشه و قوه خیال است؛ یعنی الآن ما و شما که اینجا نشستهایم، روزها حرکت میکنیم دنبال کار و کسب خودمان میرویم، اینجور خیال میکنیم که اندیشه ما دراختیار ماست و این ما خودمان هستیم که حاکم هستیم و نمیدانیم آن که بر ما فرمان میراند اندیشه است (اینجا مقصودم از اندیشه قوه خیال است) یعنی یک اندیشههای پراکندهای بر ما حاکم است. شما در یک جلسه بنشینید، اگر توانستید ذهن خودتان را یک ساعت روی یک موضوع بالخصوص متمرکز کنید به طوری که قوه خیال از چنگال شما فرار نکند، آن وقت معلوم میشود که شما بر اندیشه خودتان مسلط هستید.
نماز برای حضور قلب است. اصلًا حضور قلب یعنی چه؟ این مسئله حضور قلب خیلی تعبیر عجیبی است. حضور قلب یعنی دل حاضر باشد و غایب نباشد؛ یعنی تو وقتی نماز میخوانی و رویت به طرف قبله است، حاضر غایب کن، ببین دلت در نماز حاضر است یا غایب؟ شما در اول نماز دلتان را حاضر غایب میکنید و او حاضر میشود. دلتان هم میخواهد حاضر باشد. تا میگویید الله اکبر، بسم الله الرحمن الرحیم، الحمد للَّه ربّ العالمین، یک وقت میبینید این شاگرد کلاس فرار کرده؛ شما درس را از اول تا آخر دادهاید ولی خود شاگرد در کلاس نبوده است. وقتی که ما نماز میخوانیم و میگوییم الحمد للَّه ربّ العالمین، داریم به دل خودمان تفهیم میکنیم، به روح خودمان
@atna_ir
2⃣
تلقین میکنیم. اما وقتی السلام علیکم و رحمة الله و برکاته گفتیم میبینیم این جسم ما، یعنی زبان ما، اعضا و جوارح ما، مشغول درس دادن به دل ما بوده است و شاگرد کلاس، این دل بوده است اما متأسفانه در اینجا وضع به گونهای بوده که ما درس را دادهایم، شاگرد، اول کلاس گفته حاضر و فرار کرده است و ما درس را دادهایم و هدر درس دادهایم.
به ما گفتهاند حضور قلب، دل تو در نماز حاضر باشد و غایب نباشد. در این زمینه هم باز مطالب زیادی است؛ روایتی هست از علی بن موسی الرضا علیه السلام، حدیثی هست از رسول اکرم صلی الله علیه و آله، و از علما کسی که بهتر از همه این مطلب را بیان کرده شیخ الرئیس بوعلی سیناست. در باب عبادت عارف میگوید: «و العبادة عند العارف ریاضةٌ ما لهممه و قواه المتخیلة و المتوهمة لیجرّها بالتعوید عن جناب الغرور الی جناب القدس» «1» (این مضمون عین مضمون حدیث است، درسی است که بوعلی از پیغمبر و ائمه گرفته است) میگوید آدم عارف که عبادت میکند، یک آدم دانا و شناسا وقتی که عبادت میکند، در عبادت بیش از هر چیزی به تمرکز قوه خیال خودش اهمیت میدهد که ذهن متوجه خدا بشود و قوه خیال همیشه حاضر باشد و از سر این کلاس فرار نکند.
تعبیر پیغمبر اکرم از «دل»
تعبیری دارد پیغمبر اکرم راجع به دل، اینجور دلهایی که ما داریم، این دلهایی که از اختیار ما بیرون است. بسیار تعبیر عجیبی است! پیغمبر اکرم مثلی ذکر میکند، میفرماید: انَّما مَثَلُ هذَا الْقَلْبِ کمَثَلِ ریشَةٍ فی فَلاةٍ مُعَلَّقَةٍ عَلی شَجَرَةٍ تُقَلِّبُهَا الرِّیحُ ظَهْراً لِبَطْنٍ مثَل دل انسانها، انسانهایی که دلشان تربیت نشده است و هنوز با عبادت تمرین پیدا نکردهاند، مثَل یک پر- مثلًا پر مرغ- است. شما اگر یک پر را در صحرا و بیابان به یک شاخه درخت آویزان کنید، بعد نگاه کنید ببینید این پر کی به یک حالت میآیستد، میبینید دائماً از این رو به آن رو میشود. یک نسیم بسیار کوچک هم بوزد که شما احساس نسیم هم نمیکنید، میبینید این پر روی این شاخه دارد حرکت میکند. میگوید مثل قلب بنی آدم (که در اینجا منظور قوه خیال است)، مثل
@atna_ir
3⃣
قوه خیال که یک جا نمیایستد، از این شاخه به آن شاخه میرود و از اختیار انسان بیرون است، مثل آن پری است که به شاخهای در بیابان آویخته باشد که ثابت نمیماند. مولوی همین مضمون را به شعر درآورده:
گفت پیغمبر که دل همچون پری است
در بیابانی به دست صرصری است
آیا همه دلها اینجور است؟ ابداً. لابد خیال میکنید دل علی بن ابی طالب هم العیاذ بالله همین جور بود. خیر، اینجور نبود. نه تنها علی بن ابی طالب، بلکه شاگردهای کوچک علی بن ابی طالب هم اینجور نبودند. آیا اویس قرنی، عمار یاسر و کمیل بن زیاد نخعی اینجور بودند؟ ابداً. و حتی کمتر از اینها را ما دیدهایم، در افرادی که ما در زمان خودمان دیدهایم. از این افراد ما زیاد دیدهایم که مالک قوه خیال خودشان و مسلط بر قوه خیال خودشان هستند یعنی توانستهاند این قدرت را در اثر عبودیت و بندگی خدا پیدا کنند که اگر بخواهند یک ساعت متوالی ذهن را به یک نقطه متمرکز کنند به طوری که در تمام این یک ساعت یک ذره ذهن به هیچ نقطه دیگری توجه پیدا نکند میتوانند چنین کاری بکنند. این خودش قدرت و تسلط است و در نتیجه نزدیک شدن واقعی به خدای تبارک و تعالی پیدا میشود.
چنین چیزی ممکن است. اساساً اهمیت آنها به همین است که بر اندیشه خودشان حاکمند، اندیشه یعنی خیال بر آنها حکومت نمیکند. چقدر عالی میگوید اینجور مطالب را ملای رومی! حدیثی هست از پیغمبر اکرم که فرمود: ینامُ عَینی وَ لاینامُ قَلْبی من چشمم میخوابد ولی دلم بیدار است؛ برعکس ما که چشممان بیدار است و دلمان در خواب است. پیغمبر فرمود من چشمم که بخوابد دلم بیدار است. میگوید:
گفت پیغمبر که عینای ینام
لاینام القلب عن رب الانام
چقدر عالی است!
چشم تو بیدار و دل رفته به خواب
چشم من در خواب و دل در فتح باب
حاکم اندیشهام محکومْ نِی
چون که بنّا حاکم آمد بر بِنی «1»
.مثل من و اندیشهام مثل بنّاست و بنا؛ آن را من ساختهام، اندیشه و خیالْ مرا نساخته است.
من چو مرغ اوجم اندیشه مگس
کی بود بر من مگس را دسترس
@atna_ir
4⃣
این، مرحله دوم (و سوم به یک اعتبار) از مراحلی است که انسان تسلط و قدرت پیدا میکند.
بی نیاز شدن روح از بدن
آیا مراحل دیگری هم هست؟ اگرچه این مراحل از سطح فکر و تصورات ما دور است ولی به صرف اینکه دور است عذری برای ما نمیشود که ما اینها را نشناسیم و از اینها بیخبر بمانیم. بله، مرحله بالاتری هم هست. (باز خیال نکنید این مراحل که میگویم، مال امام یا پیغمبر است. تا برسد به مرحله امام و پیغمبر، خیلی مراحل است.) انسان درنتیجه تقرب به خداوند- و تقرب به خداوند در نتیجه عبودیت و اخلاص و خود را فراموش کردن و تذلل در نزد پروردگار و اطاعت محض در برابر پروردگار- میرسد به این مرحله که درعین اینکه بدنش نیازمند به روح است، روحش از بدنش بینیاز میشود، چطور؟ ما الآن، هم روحمان نیازمند به بدنمان است، هم بدنمان نیازمند به روحمان. الآن اگر آن روح و قوه حیات ما نباشد این بدن ما زنده نیست؛ اگر هم این بدن ما نباشد این روح ما در اینجا کاری از او ساخته نیست، نمیتواند کاری بکند. اما آیا همه انسانها همین جورند؟ هم بدنشان نیازمند به روح است و هم روحشان نیازمند به بدن؟ یا اینکه انسانهایی در نتیجه تقرب به خدا و عبودیت پروردگار، میرسند به این حد که لااقل روحشان از بدنشان بینیاز میشود. چطور بینیاز میشود؟ یعنی این قدرت را پیدا میکنند که به اصطلاح روح را از این بدن تخلیه کنند (البته در اینجا تخلیه به معنی مردن نیست)، یعنی همان استقلال روح را در مقابل بدن حفظ میکنند.
در زمان خودمان، هستند چنین اشخاصی که قدرت دارند تخلیه کنند، یعنی روح را از بدن منفک کنند به طوری که خودش را مسلط بر این بدن میبیند. بدنِ خودش را میبیند که در اینجا مثلًا مشغول عبادت است و خودش در جای دیگر سیر میکند، افق وسیعتری را دارد میبیند. شیخ شهاب الدین سهروردی، معروف به «شیخ اشراق» عبارتی دارد، میگوید ما حکیم را حکیم نمیشماریم مگر آن وقتی که قدرت داشته باشد بر اینکه روح خودش را از بدنش خلع کند. میرداماد میگوید ما حکیم را حکیم نمیشماریم مگر در آن مرحلهای که خلع بدن برایش ملکه شده باشد، یعنی هر وقت که اراده کند بتواند روح خودش را از بدنش مستقل و جدا کند.
@atna_ir
5⃣
برای ما خیلی این حرفها سنگین و زیاد است. چنین چیزهایی را باور نمیکنیم؛ حق هم داریم باور نکنیم، برای اینکه ما خیلی از این مراحل پرت هستیم. ولی از آن بدبینی و باورنکردنهای خودتان کمی پایین بیایید. ما که نرفتهایم، ما که راه عبودیت را همان قدم اولش را هم طی نکردهایم تا ببینیم آیا همین مقدار اثر در عبادت خدا هست؟ ما یک ماه رمضان یک روزه درست نگرفتیم. شما همین یک ماه رمضان را واقعاً تجربه کنید؛ شما همه کارها را در دنیا تجربه میکنید، یک ماه رمضان را تجربه کنید و یک روزه واقعی، همینطور که پیغمبر اکرم فرموده است و ائمه اطهار دستور دادهاند بگیرید، یعنی اولًا ظاهر روزه را که ترک کردن مأکولات و مشروبات و یک عده مسائل دیگر است عمل کنیم. این کار را که البته همه ما میکنیم. ولی آن روزهای که در حدیث «روزه خاص» تعبیر شده است آن روزه را هم بگیریم؛ یعنی در این یک ماه، تنها دهان ما روزه نگیرد، زبان ما هم روزه بگیرد. در ماه رمضان کوشش کنیم که زبان ما غیبت نکند، دروغ نگوید ولو این دروغ برایمان منافع زیادی دارد؛ زبان ما افطار نکند، چون روزه تنها به نخوردن نیست. پیغمبر فرمود:
رُبَّ صائِمٍ لا حَظَّ لَهُ الَّا الْجوعُ وَ الْعَطَشُ ای بسا روزه دارهایی که حظّ و بهرهای ندارند جز گرسنگی و تشنگی. زبان ما بیهوده و لغو نگوید، جز حرفی که مورد نیاز زندگی دنیای ما یا آخرت ماست حرف دیگری نزند. گوش ما غیبت نشنود، لهو و لعب نشنود، فحش نشنود؛ چشم ما به ناموس مردم خیره نشود؛ دست ما به طرف خیانت دراز نشود؛ قدم ما به طرف خیانت و ظلم نرود. در مقابل، این ماه رمضان را ماه اطعام و دلجویی و محبت و احسان و خدمت قرار بدهیم. امتحان کنیم، یک ماه رمضان کوشش کنیم انسان باشیم، آن وقت شما ببینید بعد از یک ماه، عبادت و عبودیت اثر خودش را میبخشد یا نمیبخشد؛ ببینید بعد از یک ماه همین روزه شما را عوض میکند یا نمیکند؛ ببینید بعد از یک ماه همین روزه به شما ربوبیت یعنی خداوندگاری و تسلط و قدرت میدهد یا نمیدهد. اگر دیدید نداد، آن مراحل بعد را انکار کنید. اما اگر دیدید در این یک ماه این مقدار ربوبیت و خداوندگاری و تصاحب یعنی تسلط بر نفس خودتان، بر غرائز و شهوات خودتان، بر اعضا و جوارح خودتان پیدا میکنید پس باور کنید که آن مراحل دیگر هم عملی است.
@atna_ir