@atna_ir☀️
دوره جامع تدریس مجازی #تاریخ_تطبیقی_اسلام جلسه هفتاد و چهارم(۵)
✍️امروز باید شمشیر علیه کسی باشد که وجودش مانع ظهور منجی است
🔷عین همین اتفاق یعنی تشتت در امامالحق ، در جامعه امروز هم در حال رخ دادن است و این، کار یهود است. آن زمان موفق شدند؛ امروز نیز همین رویه را دنبال میکنند. جامعه آن زمان به دنبال منجی بود؛ اما واقع قضیه این است که شمشیر هیچکدام از گروههای فریبخورده، علیه دشمن اصلی (یهود) نبود. کسانی که اطرف بنیامیه جمع شده بودند، کفار نبودند؛ بلکه مسلمان بودند و با نیرنگ و فریب بنیامیه شمشیر خود را علیه اهلبیت(ع) گرفته بودند. شمشیر قیام زید هم علیه بنیامیه است. از طرفی، مسلمانان بودند که اطراف بنیعباس جمع شدند؛ ولذا این درگیریها یک داخلی به حساب میآمد و به همین جهت، شمشیر هیچکدام از آنها علیه جریان اصلی یعنی یهود به کار نرفته است. اما امروز شمشیر علیه جریان اصلی یعنی اسرائیل رفته است. مرحوم امام در سال 42 فرمودند: اسرائیل باید از صحنه روزگار محو شود. امام دقیقا نقطه اصلی را هدف گرفتند و امروز باید شمشیر علیه کسی باشد که وجودش مانع ظهور منجی است؛ ولذا امروزه تمام تلاشهای طرف مقابل بر این است که این شمشیر از این نقطه برگردد. حتی برخی از مسئولین نیز توجه نداشته و سعی دارند تمام توجهات را به مشکلات داخلی معطوف دارند و میگویند: مشکلات اقتصادی و مُعزِلات اجتماعی را باید حل کرد و راهحل آن این است که بخشی از خواسته کسانی که این مشکلات را برای ما به وجود آوردند (یعنی آمریکا و اروپا) برآورده ساخت. اما وقتی خواسته آنها مطرح میشود، معلوم میشود خواسته آنها دقیقا همان چیزی است که شمشیر اسلام علیه آن نشانه رفته است و آن، دست برداشتن از سر اسرائیل است. دشمن در صورتی به هدف خود رسیده و موفق میشود که در داخل، تشتت ایجاد شود و درنتیجه در این زمینه، ناهماهنگی به وجود بیاید.
🔶بنابراین باید تحقیق و بررسی شود که اعتقاد به عیسی مسیح(ع) چه تفکری بود و چرا آن زمان چنین اعتقادی شکل گرفت و رواج پیدا کرد؟ چرا در دربار عبدالملک از قول «تبیع» گفته شد این خاندان یعنی بنیعباس پرچم را به دست عیسی مسیح(ع) میدهند؛ درحالیکه این جریان نیز دروغ است. باید توجه داشت که یکی از علائم ظهور، دعوای بنیالعیس است که آن را به بنیعباس تفسیر کردند؛ یعنی بین بنیعباس نزاع رخ میدهد. البته وقوع چنین جریانی جای تحقیق دارد.
🔰کانال اتنا(اندیشکده تمدن نوین اسلامی)
🇮🇷آموزشهای تمدن ساز (#تاریخ_تطبیقی_اسلام روز های زوج در کانال اتنا)
@atna_ir
@atna_ir☀️
دوره جامع تدریس مجازی #تاریخ_تطبیقی_اسلام جلسه هفتاد و چهارم(۶/۱)
✍️سرگذشت یعقوببنداوود (وزیر مهدی عباسی) و پدرش
🔷مهدی عباسی وزیری به نام یعقوببنداوود دارد. داوودبنطَهمان (پدر یعقوب) و برادرانش همکاران نصربنسیار بودند. نصربنسیار نیروی هشامبنعبدالملک و از طرف او والی خراسان بود و با حرکت بنیعباس درگیر شد و تا آن موقع زنده بود و سرانجام کشته شد. داوود و برادرانش دفتردار و کاتب نصربنسیار بوده و اسامی سپاهیان او را مینوشتند. نصربنسیار با زیدیها درگیر میشود؛ چون از طرف هشامبنعبدالملک والی خراسان بود. بعد از سرکوب زید، فرزندش یحیی در منطقه خراسان قیام کرد و نصربنسیار مأمور سرکوبی یحییبنزید میشود. داوودبنطهمان به زید گرایش داشت؛ ولذا اخبار و اطلاعات نصربنسیار را برای او میفرستاد؛ به این معنا که اگر نصربنسیار قصد حمله به زید داشت، سریع به زید اطلاعات میداد و او را از قصد نصربنسیار آگاه میکرد و نصر نیز از این ارتباط آگاهی نداشت تا اینکه ابومسلم خراسانی قیام کرد و بنیعباس به قدرت رسیدند. بعد از به قدرت رسیدن بنیعباس، داوودبنطهمان نزد ابومسلم رفت و از ارتباطش با زید خبر داد. یکی از شعارهای ابومسلم، گرفتن انتقام خون اهلبیت(ع) بود و زید و فرزندش یحیی هم از اهلبیت بودند. ادعای ابومسلم، انتقام از خون زید و یحیی بود که در منطقه خراسان کشته شده بودند و مردم نیز با ابومسلم همراهی کردند. داوودبنطهمان از پرونده خود مبنی بر ارتباط با زید خبر داد؛ لذا ابومسلم از کشتن او صرفنظر کرد؛ اما اموال او را مصادره کرد.
🔶داوود و برادرانش در حکومت ابومسلم صاحب پست و منصبی نشدند؛ ولذا به حرکت بنیالحسن پیوستند و با بچههای عبداللهبنالحسنبنالحسن یعنی ابراهیم و محمد همکاری کردند. داوود از دنیا رفت و پسر او یعقوب و برادرانش در کنار محمد و ابراهیم قرار گرفتند و با آنها همکاری کردند تا زمانی که منصور دوانیقی توانست جریان عبدالله، محمد و ابراهیم را سرکوب کند. او یعقوببنداوود و برادرانش را اسیر کرد و به زندان انداخت. آنها در زندان با فردی به نام اسحاقبنفضل هاشمی آشنا شدند که از مریدان اهلبیت(ع) بود تا اینکه منصور مُرد و مهدی عباسی به قدرت رسید و او یعقوببنداوود را از زندان آزاد کرد (البته علت آن بعدا ذکر خواهد شد) و او را بهعنوان وزیر خود در دربار قرار داده و همه کارها را به او واگذار کرد. یعقوب نیز اسحاقبنفضل را نزد خود آورد. یکمرتبه اطرافیان مهدی عباسی متوجه شدند که فرزندان زید در حال تصدی پستهای حکومتی هستند و به بدنه دستگاه حکومتی نفوذ کردند. اطرافیان مهدی عباسی مدام او را نسبت به یعقوببنداوود گوشزد میکردند؛ ولی او اعتنا نمیکرد؛ تا اینکه تصمیم گرفت یعقوببنداوود را امتحان کند. از طرف دیگر، یعقوب مرتب مهدی عباسی را از شرب خمر و استماع موسیقی نهی میکرد؛ ولی مهدی عباسی اعتنایی به نصایح او نمیکرد. بالأخره به مهدی عباسی گزارش دادند یعقوب تصمیم دارد اسحاقبنفضل را در دستگاه حکومتی نفوذ بدهد؛ لذا مهدی عباسی تصمیم گرفت یعقوب را آزمایش کند. به همین منظور، او را به جلسهای دعوت کرد. یعقوب میگوید: وقتی به جلسه مهدی عباسی وارد شدم، متوجه شدم یک فرشی پهن است و یک کنیزی به غایت زیبا نیز نزد مهدی عباسی حضور دارد. یعقوب بهطور مفصل از اوضاع ظاهری آن جلسه تعریف میکند. در آن جلسه، مهدی عباسی به یعقوب میگوید: قصد دارم این کنیز را با همه اموال به تو بدهم؛ منتها یک خواسته از تو دارم. یعقوب گفت: آن خواسته چیست؟ مهدی عباسی گفت: فلان شخص از علویین موی دماغ ما شده است؛ از تو میخواهم او را بکشی. یعقوب قبول کرد. مهدی عباسی گفت: باید قسم بخوری. یعقوب قسم خورد. مهدی عباسی گفت: آنجوری که من میگویم باید قسم بخوری و بگویی به سر مهدی عباسی قسم که او را میکشم. یعقوب به همین صورت قسم خورد. مهدی عباسی دوباره گفت: دست خود را روی سر من بگذار و بگو: به سر مهدی عباسی قسم که فلانی را میکشم. یعقوب بار دیگر به همین شکل قسم خورد و سپس جاریه و اموال را برداشت و رفت.
🔰کانال اتنا(اندیشکده تمدن نوین اسلامی)
🇮🇷آموزشهای تمدن ساز (#تاریخ_تطبیقی_اسلام روز های زوج در کانال اتنا)
@atna_ir
@atna_ir☀️
دوره جامع تدریس مجازی #تاریخ_تطبیقی_اسلام جلسه هفتاد و چهارم(۶/۲)
🔷در جلسهای که کنیز نیز حضور داشت، یعقوب آن علوی را احضار کرد و متوجه شد آن فرد از خوبان است. به او گفت: مهدی عباسی دستور داده تا تو را بکشم. مرد علوی گفت: اشکالی ندارد؛ ولی باید جواب فردای قیامت را نیز حاضر کنی. یعقوب گفت: چون انسان شریفی هستی، تو را نمیکشم؛ ولی باید فرار کنی. پرسید: از کدام مسیر میتوانی فرار کنی و چه کسی میتواند در این راه تو را همراهی کند؟ علوی گفت: از فلان مسیر و فلانی و فلانی میتوانند مرا کمک دهند. یعقوب و آن مرد علوی، همه جوانب را در نظر گرفتند تا چه زمانی و از چه مکانی آن مرد علوی فرار کند؛ اما غافل از اینکه کنیز تمام گفتوگوها را یادداشت کرده است. روز بعد، آن کنیز نامهای به غلام یعقوب میدهد تا او آن نامه را به مهدی عباسی داده و او را در جریان تصمیم یعقوب قرار دهد. مهدی عباسی نیز نیروی خود را در همان مسیر قرار میدهد و آن مرد علوی و همراهان او را دستگیر کرده و به کاخ خود میآورد و آنها را پنهان و سپس یعقوببنداوود را احضار میکند. به یعقوب میگوید: با آن مرد علوی چه کردی؟ یعقوب گفت: او را کشتم. مهدی عباسی گفت: به سر مهدی قسم بخور که او را کشتی. یعقوب گفت: به سر مهدی قسم او را کشتم. وقتی یعقوب قسم خورد، مهدی عباسی به غلام خود دستور داد تا آنها را احضار کنند. وقتی آنها را احضار کردند، زبان یعقوب بند آمد. مهدی عباسی به یعقوب گفت: من باید تو را بکشم؛ اما تو را نمیکشم؛ بلکه کاری میکنم که از کشتن بدتر باشد. بنیعباس زندانهایی مانند چاه داشتند که حدود بیست متر و به شکل طبقهطبقه بود و برای آن، روزنهای کوچک جهت ورود هوا تعبیه کرده بودند و زندانی را در آن چاه تنها میگذاشتند. مهدی عباسی دستور داد او را درون یکی از همین سیاهچالها قرار دهند و گفت: از این به بعد، اسم او را جلوی من نبرید و از او یاد نکنید. این دستور او بدین جهت بود که اگر بعد از گذشت یک یا دو سال از او یاد میشد، ممکن بود خشم او نسبت به یعقوب خوابیده باشد و سپس دستور دهد تا او را احضار کنند و بعد او را بکشد و یا اینکه او را آزاد کند. یعقوب را در چاه زندانی کردند و حدود بیست سال در آن چاه زندانی بود. چشمهایش کور شده بود و موهای بدن او مانند حیوانات رشد کرده بود؛ چون به او قیچی نمیدادند. تا اینکه مهدی عباسی مُرد و هارون به قدرت رسید و یعقوب هنوز در آن سیاهچال زندانی بود. به دلیلی یک نفر جلوی هارون اسم او را برده و از او یاد میکند. هارون دستور میدهد او را از آنجا بیرون آورده و احضار کنند. آنها متوجه میشوند بدن او پر از مو و دو چشم او نابینا شده است. هارون به او میگوید: ماجرا چیست؟ او ماجرا را نقل میکند. هارون به او میگوید: من خبر دارم و میخواهم تو را ببخشم و حال هر چه میخواهی، بگو. یعقوب میگوید: من در این دنیا از چیزی نمیتوانم استفاده کنم؛ فقط از تو میخواهم تا مرا به مکه بفرستی. هارون او را به مکه میفرستد و در همانجا از دنیا میرود.
🔶حال باید شخصیت یعقوب را مورد بررسی قرار داد. او به زیدیه معروف است. مرحوم صدوق در رجال در مورد او میگوید: او کسی است که نسبت به امام هفتم(ع) نزد مهدی عباسی سعایت کرده است و همین باعث ارج و قرب او نزد مهدی عباسی شده بود؛ ولی هرچه تاریخ مورد بررسی قرار میگیرد تا یک مورد مبنی بر سعایت او در تاریخ نقل شده باشد، وجود ندارد. از طرف دیگر، مرحوم صدوق میگوید: فلانی گفت: من در جلسه با یعقوببنداوود بودم و او به من گفت: من به امامت قائل هستم و موسیبنجعفر(ع) را قبول دارم. پس اگر به امامت موسیبنجعفر(ع) اعتقاد دارد، از شیعیان خواهد بود.
🔰کانال اتنا(اندیشکده تمدن نوین اسلامی)
🇮🇷آموزشهای تمدن ساز (#تاریخ_تطبیقی_اسلام روز های زوج در کانال اتنا)
@atna_ir
@atna_ir☀️
دوره جامع تدریس مجازی #تاریخ_تطبیقی_اسلام جلسه هفتاد و چهارم(۷)
✍️نفوذ دادن افراد به دستگاه حکومتی توسط ائمه(ع)
🔷حال سؤال میشود او در دربار بنیعباس چه میکند؟ اگر دقت شود، کشف میشود که حضرات معصومین(ع) در درون حرکت زیدیه افرادی داشتند. جالبتر اینکه وقتی یعقوب را از دربار مهدی عباسی بیرون میکنند، بهجای او آلیقطین وارد میشود و علیبنیقطین لو نرفت.
🔶تشتت در آن زمان، اهلبیت(ع) را خیلی به زحمت انداخت و در همین تشتت، توانستند اسلام ناب را نگه دارند و یکی از راهها، نفوذ دادن افراد به دربار و بدنه دستگاه حکومتی بود. یعقوب چقدر توانست مهدی عباسی را کنترل کند! لذا وقتی تاریخ مورد بررسی و مطالعه قرار میگیرد، معلوم میشود در همین زمان یعنی زمان مهدی عباسی فرصت تنفسی برای ائمه(ع) حاصل شد؛ اما در زمان هارون اوضاع دوباره سختتر میشود.
🔰کانال اتنا(اندیشکده تمدن نوین اسلامی)
🇮🇷آموزشهای تمدن ساز (#تاریخ_تطبیقی_اسلام روز های زوج در کانال اتنا)
@atna_ir
پایان تدریس امروز فایل صوتی را گوش دهید و برای تدبر بیشتر متن نوشته ها را هم مطالعه فرمائید⬆️⬆️
🔳 روز عرفه را قدر بدانید؛ خود را برای ورود به درگاه خشوع در مقابل پروردگار آماده کنیم. روز بزرگی است روز عرفه. ما دچار غبارگرفتگی و زنگزدگی در دلهایمان میشویم؛ تضرّع، خشوع، ذکر، توسّل، این زنگها را و این غبارها را میزداید و روزهای مشخّصی، فرصتهای برتری برای این زنگزدایی و رنگزدایی و غبارروبی هست که از جملهی برترینِ آنها عرفه است. روز عرفه را قدر بدانید. از ظهر عرفه تا غروب عرفه ساعات مهمّی است؛ لحظه لحظهی این ساعات مثل اکسیر، مثل کیمیا حائز اهمّیّت است؛ اینها را با غفلت نگذرانیم.
۹۴/۹/۲۵
#روز_عرفه
🇮🇷 کانال اتنا (اندیشکده تمدن نوین اسلامی)
@atna_ir