eitaa logo
عطرِظهورِمولا
6.7هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
5.8هزار ویدیو
103 فایل
⚘به جامع‌ترین کانالِ ایتا خوش‌آمدید⚘ به کانال استیکر ما هم بپیوندید ↙️ https://eitaa.com/joinchat/2421358727C395e519fab گروه عطرظهورمولا↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/257818659Cab8649861b پیشنهادها و انتقادها @saheb12zaman تبلیغات @Zeinabp_2020
مشاهده در ایتا
دانلود
25.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پاسخ به شبهاتی درباره فلسطین 🔻فلسطینی‌ها خودشون زمین هاشونو به اسرائیلی‌ها فروختن؟ 🔸فلسطینی‌ها ناصبی هستن و دشمن اهل بیت؟ فلسطینی‌ها طرفدار صدام هستن؟ تو فلسطین مجسمه صدام رو زدن؟ 🔹چرا حماس در حمله به اسرائیل غیرنظامی کشت؟ حماس چرا جنگ رو شروع کرد که اینطوری تلفات بده؟ 🔸همه آتیشا زیر سر ایرانه که این دوتا با هم درگیر شدن. چرا به فلسطین کمک می‌کنیم؟ 🔺اصلا درست... اسرائیل ظالم و فلسطین مظلوم.. آقا به فکر مردم خودمون باش ول کن فلسطین رو! |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
18.Kahf.047.mp3
2.15M
🔹سوره کهف سوره ۱۸ قرآن کریم استاد قرائتی تفسیرنور ⚘تفسیر آیه ۴۷ سوره کهف⚘ ↙️↙️↙️ @atr_ir
هدایت شده از عطرِظهورِمولا
🏝هر کجای زندگی را که نگاه می‌کنم، هر صفحه‌ی عمرم را که ورق می‌زنم، هر گوشه‌ی دلم را که سرک می‌کشم... جای معطر شما خالیست انگار همیشه، میان تمام دلخوشی‌ها، بغضی مدام گلوی شادی‌هایم را می‌فشرده است... انگار، نبودنتان هرگز نمی‌گذارد که این دم، نوش شود بیایید و مثل عطر بهارنارنج، کام جان‌ها را مصفا کنید🏝 کانال‌عطرظهورمولا ↙️↙️↙️ @atr_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عطرِظهورِمولا
 #مدافع_عشق    قسمت 7⃣2⃣ _ وا دخترخل شدی؟چرا می‌رقصی؟ روی تختم می‌پرم و می‌خندم _ اخه خوشاااالم
      قسمت 8⃣2⃣ بزارید تو ادبیات کمکتون کنم! خانومم هستن.. _ برو اقا!برو به حد کافی اسباب‌بازی گونی پیچت گند زد به اعصابم…ببین بلیطارو چیکار کرد! نگرانی به جانم می‌افتد که الان دعوا میشود.اما تو سرد و تلخ نگاهت را به چهره مرد می‌دوزی. دست راستت رابالا می‌آوری سمت دکمه اخر پیرهن مرد نزدیک گردنش و دریک چشم به هم زدن انگشتت را در فضای خالی بین دودکمه می‌بری و بافشار انگشتت دودکمه اول را می‌کَنی!!! مرد شوکه نگاهت می‌کند.باحفظ خونسردی‌ات سمت من می‌آیـے و بالبخند معناداری می‌گویـے خواستم بگم این دوتا دکمه رو ما دهاتیا می‌بندیم!بهش میگن یقه آخوندی…اینجوری خوشتیپ تری! این کمترین جواب بود برای اون کلمه ی گونی پیچت! یاعلی !! بازوی مرامیگیری و بدنبال خود میکشی.مرد عصبی داد میزند وایسا بینم!و سمتمان می اید.باترس آستینت را میکشم. _ علی الان میکشتت! اخم میکنی و بلند جوابش را میدهی _ بهتره نیای! وگرنه باید حودت جوابشون رو بدی و به حراست اشاره میکنی. مرد می ایستد و باحرص داد میزند _ اره اونام ازخودتون!! میخندی _ اوهوم! همه دهاتی!! و پشتت به اومیکنی و دست مرا محکم میگیری.باتعجب نگاهت میکنم.زیر چشمی نگاهم میکنی _ اولن سلام دومن چیه داری قورتم میدی باچشات؟ _ نترسیدی؟ازینکه… _ ازینکه بزنه ترشیم کنه؟ _ ترشی؟ _ اره دیگه ! مگه منظورت له نیست؟ میخندم. _ اره!ترشی! _ نه! اینا فقط ادا و صدان! _ کارت زشت نبود؟…اینکه دکمشوپاره کردی _ زشت بود!اما اگر خودمو کنترل نکرده بودم …..لاالله الا الله…میزدم… فقط بخاطر یه کلمش… دردلم قند الاسکا میشود!!چقدر روم حساسی!!!باذوق نگاهت میکنم.میفهمی و بحث راعوض میکنی _ اممم…خب بهتره چیزی به مامان بابا نگیم.نگران میشن بیخود. پدرت ایستاده و سیبی را به پدرم تعارف میزند.مادرم هم کنار زهرا خانوم نشسته و گرم گرفته.فاطمه هم یه گوشه کنار چمدانش ایستاده و باگوشی ور میرود.پدرم که مارا درچند قدمی میبیند میگوید: _ ازتشنگی خفه شدم بابا دیگه زحمت نکش دختر … باشرمندگی میگویم _ ببخشید باباجون نگاهش که به دست خالی ام می افتد جواب میدهد _ اصن نیووردی؟؟؟…هوش و حواس نمونده که! و اشاره میکند به تو! به گرمی باخانواده ات سلام علیک میکنم و همه منتظر میشویم تا زمان سوار شدن رو اعلام کنن… باشوق وارد کوپه میشوم و روی صندلی مینشینم. _ چقد خوووب شیش نفرس!!همه جامیشیم کنارهمیم! فاطمه چمدانش را بسختی جابه جا میکند و درحالیکه نفس نفس میزند کنار من ولو میشود. _ واقعا که !! بااین هوشت دیپلمم گرفتی؟ یکیمونو حساب نکردی که! حساب سرانگشتی میکنم.درست میگویدماهفت نفریم و کوپه شش نفر!میخندم وجواب میدهم _ اره اصن تورو ادم حساب نکردم اوهم میخندد و زیرلب میگوید _ بچه پررو! پدرم چمدان هارا یکی یکی بالای سرما درجای خودشان میگذارد.مادرم و زهراخانوم هم روبروی من و فاطمه مینشینند.پدرت کمی دیرتراز همه وارد کوپه می‌شود و دررا می‌بندد.لبخندم محو می‌شود. ✅ ادامــــــہ دارد... ↙️↙️↙️ @atr_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏝مولا جان ! یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه! 💥حکایت من و شما حکایت غلام بی‌مسئولیت و اربابی مهربان است . ▫️اربابی بود که غلام بدي داشت . مي‌گفت : اين غلام را دوست ندارم ، به حرف من گوش نمي‌دهد و سر به هواست... . ⬅️ یک روز برايش خبر آوردند چرا نشسته‌اي؟ عده‌اي دارند غلام تو را مي‌زنند . ⬅️ با عجله آمد و از او دفاع كرد . گفتند : تو که از او راضی نبودی؟ چرا رفتي و از او دفاع كردي؟ ▫️گفت : با همه بدي‌اش منسوب به من است... مال من است... غلام من است هرچند به حرفم گوش نمي‌دهد ، اما جز من کسی ندارد❗️ ✳️ مولای عزیز ! ما كه غير شما كسي را نداريم ... ▫️خوب يا بد ، به پايتان نوشته شده‌ايم ...هرچند رسم غلامی را بلد نیستیم .‌‌ ↙️↙️↙️ @atr_ir