18.Kahf.098.mp3
2.22M
🔹سوره کهف سوره ۱۸ قرآن کریم
#تفسیر_صوتی_قرآن
استاد قرائتی
تفسیرنور
⚘تفسیر آیه ۹۸ سوره کهف⚘
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
#صبحتبخیرمولایمن
🏝دوباره صبح شد و
صحن سجادهام از عطر "سلام بابا"ی من لبريز گشت...
دوباره دردلهای بیتکلف و ساده...
دوباره رازگفتن و آرام شدن...
شکر خدا که دارمتان....🏝
⚘وَ اجْعَلْنَا يَا رَبِّ مِنْ أَعْوَانِهِ وَ مُقَوِّيَةِ سُلْطَانِهِ وَ الْمُؤْتَمِرِينَ لِأَمْرِهِ وَ الرَّاضِينَ بِفِعْلِهِ وَ الْمُسَلِّمِينَ لِأَحْكَامِهِ وَ مِمَّنْ لا حَاجَةَ بِهِ إِلَى التَّقِيَّةِ مِنْ خَلْقِكَ
و پروردگارا ما را قرار ده از یاران او، تقویت کنندگان سلطنتش، فرمان برداران فرمانش، خشنودان به رفتارش و تسلیم شوندگان به احکامش، و از کسانی که نیاز به تقیه از مردم نداشته باشند.⚘
📚مفاتیح الجنان،دعای عصر غیبت
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#امام_زمان
کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
19.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 استضعافمهدوی
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#امام_زمان
کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
عطرِظهورِمولا
#مدافع_عشق قسمت 0⃣5⃣ پوتین و لباس رزم و میدان نبرد…. خدایا همسرم را به قتلگاه میفرستم! خبر
#مدافع_عشق
قسمت ⬅️ ۵۱
از لبهی تخت بلند میشود و باقدمهایی اهسته سمت پنجره میرود.پرده راکنار میزند و پنجره راباز میکند
_ یکم هوا بیاد تو اتاقت…شاید حالت بهتر شه!
وقتی میچرخد تا سمت در برود میگوید
_ راستی مادر شوهرت زنگ زد! گلایه کرد که ازوقتی علی رفته ریحانه یه سر بما نمیزنه!…راست میگه مادر جون یه سر برو خونشون!فکر نکنن فقط بخاطر علی اونجا میرفتی…
دردلم میگویم ” خب بیشتربخاطر اون بود”
مامان باتاکید میگوید
_ باشه مامان،؟ بروفردا یسر.
کلافه چشمی میگم و ازپنجره بیرون رو نگاه میکنم.
مامان یه سفارش کوچیک برای غذا میکند و ازاتاق بیرون میرود
با بی میلی نگاهی به سینی غذا و ظرف ماست و سبزی کنارش میکنم.
باید چند قاشق بخورم تا مامان ناراحت نشه…
چقدر سخت است فروبردن چیزی وقتی بغض گلویت را گرفته!
دستی به شال سرخابی ام میکشم و یکبار دیگر زنگ در رافشار میدهم.
صدای علی اصغر درحیاط میپیچد
_ کیه!..
چقدر دلم برای لحن کودکانه اش تنگ شده بود! تقریبا بلند جواب میدهم
_ منم قربونت برم!
صدایش جیغش و بعد قدمهای تندش که تبدیل به دویدن میشود را ازپشت در میشنوم
_ آخ جووون خاله لیحانههههه…
بمن خاله میگوید!…کوچولوی دوست داشتنی.درراکه باز میکند سریع میچسبد بمن!
چقدر بامحبت!…حتمن اوهم دلش برای علی تنگ شده و میخواد هرطور شده خودش راخالی کند.
فشارش میدهم و دستش را میگیرم تاباهم وارد خانه شویم
_ خوبی؟…چیکار میکردی؟مامان هست؟…
سرش را چند باری تکان میدهد
_ اوهوم اوهوم….داشتم باموتور داداش علی بازی میکردم…
و اشاره میکند به گوشه حیاط..
نگاهم میچرخد و روی موتورت که با اب بازی علی خیس شده قفل میشود.
هرچیزی که بوی تورا بدهد نفسم را میگیرد.
علی دستم را رها میکند و سمت در ساختمان میدود
_ مامان مامان…بیا خاله اومده…
پشت سرش قدم برمیدارم درحالیکه هنوز نگاهم سمت موتورات بااشک میلرزد.خم میشوم و کفشم را درمی اورم که زهرا خانوم درراباز میکند و بادیدنم لبخندی عمیق و ازته دل میزند
_ ریحانه!!!…ازین ورا دختر!
سرم را باشرمندگی پایین میندازم
_ ببخش مامان..بی معرفتی عروستو!
دستهایش را باز میکند و مرا دراغوش میکشد
_ این چه حرفیه!تو امانت علی منی…
این را میگوید و فشارم میدهد…گرم …ودلتنگ!
جمله اش دلم رالرزاند…امانت_علی..
مرا چنان دراغوش گرفته که کامل میتوان حس کرد میخواهد علی را درمن جست و جو کند..دلم میسوزد و سرم را روی شانه اش میگذارم…
میدانم اگر چنددقیقه دیگر ادامه پیدا کند هردو گریه مان میگیرد.برای همین خودم را کمی عقب میکشم واوخودش میفهمد وادامه نمیدهد.
به راهرو میرود
_ بیا عزیزم تو!…حتمن تشنته…میرم یه لیوان شربت بیارم
مادرجون زحمت میشه!
همانطور که به اشپزخانه میرودجواب میدهد
_ زحمت چیه!…میخوای میتونی بری بالا! فاطمه کلاس نداره امروز…
چادرم را در می آورم و سمت راه پله میروم.بلند صدا میزنم
_ فاطمههههه….فاطمههه…
صدای باز شدن در و اینبار جیغ بنفش یه خرس گنده!
یک دفعه بالای پله ها ظاهر میشود
_ واااای ریحاااانههههه…..ناااامرد.. پله هارا دوتا یکی میکند و پایین می آید و یکدفعه به اغوشم میپرد
دل همه مان برای هم تنگ شده بود…چون تقریبا تا قبل از رفتن علی هرروز همدیگرو میدیدیم..
✅ ادامــــــہ دارد...
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
#کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
🏝حق و باطل!
✨حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشّریف میفرمایند:
همانا حق با ما و در بین ما اهل بیت است. هرکس به جز ما چنین سخنی را بگوید، دروغگوی افترازننده است و هیچ کس غیر ما آن را ادعا نمیکند، مگر این که فرد گمراه و منحرفی باشد.
📚 کمال الدین ج2، ص511
آقا ببخشید!
نفهمیدیم فرج ما در ظهور شماست،
سالها طی شد،
بهارهای عمرمان یکی پس از دیگری رفت ...
و زمستانش رسید ...
امّا یک بار از سر معرفت نخواندیم
اللّهم عجل لولیک الفرج!!
آقا!
نادانی ما را به بزرگیتان ببخشید!
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
#کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir
❓سوال❓
⬅️ آیا در زندگی شما چیزی هست که در حکم مبارزه با امام زمان ارواحنافداه باشد؟؟
اگر به صورت جدی دنبال پاکی نباشیم،
اگر خودمان را نسازیم،
اگر دنبال رضایت امام زمانمان نباشیم
⬅️ شک نکنید که با این اعمال و کردار ناصحیح،
ظهور را عقب انداخته ایم
و با امام زمانمان مبارزه کرده ایم.
شیعیان همه مان در قبال این طولانی شدن دوران غیبت مسئولیم
⬅️تا دیر نشده تصمیم بگیریم➡️
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
#کانالعطرظهورمولا ↙️↙️↙️
@atr_ir