🍃💚﷽💚🍃
#فصل_سوم: در ذکر جمعی از اکابر اصحاب مولا امیرالمؤمنین علی علیه السلام
#قسمت_چهل_ودوم
در ذکر عبدالله بن ابی طلحة
از نیکان اصحاب امیرالمؤمنین علیه السلام است و او همان است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم دعا کرده برای او در وقت حامله شدن مادَر او به او چه آنکه مادر او همان مادر انس بن مالک است و او افضل زن های انصار بوده و چون حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم به مدینه تشریف آورد هر کسی برای آنجناب هدیه آورد مادر انس دست انس را گرفت به خدمت آن حضرت برد و گفت یا رسول الله من چیزی نداشتم هدیه به خدمت شما آورم جز این پسرم پس او در خدمت شما باشد و خدمت بکند پس انس خادم آن حضرت شد و مادر انس را بعد از مالک پدر انس ابوطلحه مالک شد و ابوطلحه از اخیار انصار بود شب ها قائم و روزها صائم بود و ملکی داشت روزها در آن عمل می کرد و حقتعالی از مادر انس به او فرزندی داده بود آن پسر ناخوش شد ابوطلحه شبها که به خانه می آمد احوال او را می پرسید، و به او نظر می کرد تا آنکه در یکی از روزها وفات کرد ابوطلحه شب که به خانه آمد احوال بچه را پرسید، مادرش گفت امشب بچه ساکن و راحت شده ابوطلحه خوشحال شد پس آن شب را با مادر بچه مقاربت نمود همین که صبح شد مادر طفل به ابوطلحه گفت که اگر یکی از همسایگان به قومی چیزی را عاریه بدهد و ایشان به آن عاریه تمتّع برند و چون عاریه را صاحبش پس گرفت آن قوم شروع کنند بگریستن حال ایشان چگونه است؟ گفت ایشان مجانین می باشد. گفت پس ملاحظه کن با مجانین نباشیم پسرت وفات کرد و آن عاریه بود خدا گرفت پس صبر کن و تسلیم باش از برای خدا و او را دفن کن. ابوطلحه این مطلب را برای رسول خدا نقل کرد، آنجناب از امر آن زن تعجب کرد و دعا کرد برای او و گفت اللهم بارک لهما فی لیلتها. و از آن شب آبستن شد به عبدالله و چون عبدالله متولد شد او را در خرقه پیچید و به انس داد که خدمت حضرت رسول برد آن جناب کام عبدالله را برداشت و در حق او دعا فرمود لاجرم عبدالله از افضل ابناء انصار گشت.
📚منتهی الآمال
📡 @atre1o1 🇮🇷