#روایت_عشق🙂❤️
🔸نزدیك عملیات بود؛
🔸میدانستم دختردار شده
یك روزدیدم سرپاكت نامه
ازجیبش زده بیرون!!
🔸گفتم: این چیه؟🤔
🔸گفت: «عكس دخترمه»
🔸گفتم: «بده ببینمش»😍
🔸گفت: «خودم هنوز ندیدمش!»
🔸گفتم: چرا؟!🥺
🔸"گفت: الآن موقع عملیاته. می ترسم مهر پدر و فرزندی كار دستم بده، باشه بعد"☺️
#خاطــره
#شهیدمهدیزینالدین
#شهیدانہ
【 @atre_shohada 】
🥀فرازی ازوصیت نامه شهیدمدافعحرم عباس آسمیه :
امیری حسین و نعمالامیر...
#محرم
#روایت_عشق ♥️
【 @atre_shohada】
🍃شهید مدافع حرم مسلم خیزاب:
همیشه سر وقت نمازهایش را می خواند. و من و پسرم به او اقتدا می کردیم گاهی مواقع محمد مهدی بر دوش وی سوار میشد و ایشان با اینکه ترکش های زیادی در بدن داشتتند از اول تا آخر نماز او را بر دوش خود نگه می داشتند.
علاقه زیادی به خانواده داشتند و اجازه نمی دادند محمد مهدی قبل از من وارد یا خارج شوند و به او می گفت:
چون مامان چادر برسر دارد به حرمت چادرش که هدیه حضرت زهرا(ع) است باید اول او برود.
#روایت_عشق 🦋
#نقل_از_همسر_شهید♥️
【 @atre_shohada】
🕊#روایت_عشق :
🌱اگر ما محکم به ولایت فقیه بچسبیم و در تمام کارهایمان دین را شاخص قرار دهیم، بقیه کارها حل شدنی است.
#شهیدسپهبدصیادشیرازی ♥️
【 @atre_shohada】