💚🍃
﴿چنان دستم تهی گردیده از گرمای دست تو»
که این یخ کرده را از بیکسی «ها» می کنم هرشب
﴿دلم فریاد می خواهد ولی در انزوای خویش»
«چه بی آزار با دیوار نجوا می کنم هر شب﴾
﴿کجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی ؟»
«که من این واژه را تا صبح معنا می کنم هر شب﴾
#محمد_علی_بهمنی
💚🍃
گاهی میان دیده و دل جنگ می شود !
گاهی غزل ، برای تو دلتنگ می شود
"گاهی دو کوچه، فاصله ی خانه های ماست
اما همین دو کوچه ، دو فرسنگ می شود"
گاهی برای رفتن تو ، گریه می کنم
هق هق ، ترانه و ... نفس ، آهنگ می شود
گاهی تمام هر چه که اسمش غرور بود
می ریزد و نتیجه ی آن ، ننگ می شود
گاهی میان خلوت افکار خسته ام
شیطان به دست تیره ی تو رنگ می شود !!!
از اینکه عاشقانه تو را می پرستم و ... ،
از اینکه ظالمانه ، ... دلت سنگ می شود ،
از اینکه باز هم دل من را ربوده ای ،
گاهی دلم برای "خودم" ... تنگ می شود
#محمد_علی_بهمنی
💚🍃
از نگاه روی تو، دل سیر میگردد مگر
آخر آدم با تو باشد، پیر میگردد مگر
#محمد_علی_بهمنی
@atre_yar
💚🍃
از نگاه روی تو، دل سیر میگردد مگر
آخر آدم با تو باشد، پیر میگردد مگر
#محمد_علی_بهمنی
@atre_yar
💚🍃
من و تو ساحل و دریای هَمیم، اما نه!
ساحل اینقدر که در فاصله با دریا نیست
#محمد_علی_بهمنی
@atre_yar