#بسیار_زیبا👇👇👇
#بخوانید👇💕
💠 اتفاقی که باعث شد شهیدی صدای تسبیح موجودات رو بشنود!🙄
از بچه گی با احمد بودم یک روز بهش گفتم: دلیل اینکه در سالهای اخیر شما در معنویات خیلی رشد کردی اما من نتوانسته ام به گردپای شما برسم.
نمی خواست جوابم دهد اصراش که کردم، حاضر شد بگوید:
یک روز با بچه های مسجد رفته بودیم #اردوی_دماوند بچه ها که مشغول بازی بودند، یکی از بزرگ ترها کتری را بهم داد و جایی را با انگشت نشانم داد و گفت:آنجا رودخانه است برو از آنجا آب بیاور تا چایی درست کنیم.
راه زیاد بود نزدیکی های رودخانه صدای آب و نسیم خنکش را احساس می کردم. از لای بوته ها تا چشمم به رودخانه افتاد، سرم را پایین انداختم. همانجا نشستم بدنم شروع کرد به لرزیدن. نمی دانستم چه کار کنم.
عده ای از دختران مشغول شنا بودند در آن خلوت که جز خدا هیچ کس نبود زمینه گناه برایم فراهم بود همانجا خدا را صدا زدم و گفتم: خدایا کمکم کن الان شیطان به شدت وسوسه ام می کند که نگاه کنم؛ اما من به خاطر تو از این گناه می گذرم.
برگشتم و رفتم از یک جای دیگر کتری را پر کردم. آمدم پیش بچه ها و شروع کردم به آماده کردن چایی چشم هام پر از اشک شده بود ظاهرش از دود چوب ها بود و باطنش حالم از این داستان منقلب بود.
در همان حال خیلی با خدا مناجات کردم خیلی با توجه گفتم: یاالله یالله
به محض تکرار نام خدا همه اشیای پیرامونم از سنگریزه ها و کوه و درختان یک صدا می گفتند: #سبوح_قدوس رب الملائکة و الروح؛ پاک و مقدس است خداوندی که پروردگار روح و فرشتگان است.
با شنیدن این صدا تمام بدنم شروع کرد به لرزیدن. در آن غروب با بدنی لرزان به هر طرف که می رفتم از همه ذرات این عالم آن صدا را می شنیدم. از آن موقع به بعد کم کم درهایی از عالم بالا به رویم باز شد.
در آخر هم بعد از تأکید بر رازداری، گفت: این ها را گفتم تا بدانی انسانی که #ترک_گناه می کند چه مقامی پیش خدا دارد.
#شهید_احمدعلی_نیری💕🌷
#ترک_گناه👆
#ترک_گناه👆
#نرک_گناه👆
#مراقب_چشمانت_باش
#تا_نادیده_ها_را_ببینی
#دررحمت_خدا_باز_میشود💕
#نشر_حداکثری
#نشر_پیام_صدقه_جاریه_است👆
🆔@Atrenarges