eitaa logo
عطر نرگس
1.8هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
10هزار ویدیو
38 فایل
❌تبــادل نــداریــم لطـفـا پیـام نـدیـن❌ کپی باذکرصلوات به نیت فرج مهدی فاطمه آزاداست. ➨ @golenarges_admin313
مشاهده در ایتا
دانلود
📗📗 کتاب" محمد (ص) پیامبری برای همیشه" متن پیاده شده چهار جلسه سخنرانی از دکتر حسن رحیم پور ازغدی است که در ارتباط با شخصیت پیامبر اکرم (ص) در مناسبتهای گوناگون ایراد شده است. در سخنرانی اول به مناسبت میلاد پیامبر، ایشان پس از ذکر مقدماتی از ویژگی های آن حضرت، به بیان نکاتی پیرامون شیوه حکومت اسلامی پیامبر پرداخته است. در سخنرانی دوم پس از ذکر خصوصیاتی از پیامبر از زبان امام حسین (ع) به یکی از بزرگترین خدمات پیامبر به بشر یعنی آموختن نحوه ارتباط با خداوند پرداخته و در نهایت به برخی رفتارهای اجتماعی حضرت اشاره می نمایند. در سخنرانی سوم در سالگرد استاد مطهری ،ایشان به برخی شبهات که با ژست های علمی و جامعه شناسی مطرح و به دنبال تضعیف و تحریف اعتقاد به نبوت است اشاره نموده و به دنبال پاسخگویی به آنهاست. در سخنرانی چهارم نیز ایشان با الگو برداری از جامعه اسلامی عهد رسول، نکاتی راجع به نظریه حکومت دینی مطرح نموده و به انتقادات وارد بر آن پاسخ می دهند. این چهار سخنرانی در قالب چهار فصل زیر در کتاب جمع آوری شده است ؛ فصل اول : چه باید کرد؟ (سیره حکومتی) فصل دوم: محمد (ص) پیامبری برای همیشه فصل سوم: پیامبری و خاتمیت فصل چهارم: اجتهاد سرگردان، جهاد بی هدف @audio_ketab
💞علاقه من به مادرم و شاید هم علاقه متقابل مادر به من موجب می شود که من به جای دوسال، سه سال شیر بخورم... آرام آرام از بغل مادر به چادربسته شده به پشت او منتقل می شوم. بعضی وقت ها از صبح تا ظهر، روی پشت او، داخل چادر بسته شده قرار داشتم و او در تمام این حال، در حال کارکردن بود یا درو می‌کرد یا بافه جمع می‌کرد یا خانه را رفت‌و‌روب می کرد و یا گله را می‌دوشید یا غذا و نان می پخت. و من چه آرامشی در پشت او داشتم! همان‌جا می‌خوابیدم. به نظرم، مادرم هم از حرارت من آرامش داشت. 📝کتاب "از چیزی نمی‌ترسیدم" زندگی‌نامه خودنوشت شهید حاج قاسم سلیمانی صفحه۲۲ ❤️😍 ❤️😍 دامن چنین مادرانی شیرمردانی چون . تربیت میشوند.. @Atrenarges 🌱
💞علاقه من به مادرم و شاید هم علاقه متقابل مادر به من موجب می شود که من به جای دوسال، سه سال شیر بخورم... آرام آرام از بغل مادر به چادربسته شده به پشت او منتقل می شوم. بعضی وقت ها از صبح تا ظهر، روی پشت او، داخل چادر بسته شده قرار داشتم و او در تمام این حال، در حال کارکردن بود یا درو می‌کرد یا بافه جمع می‌کرد یا خانه را رفت‌و‌روب می کرد و یا گله را می‌دوشید یا غذا و نان می پخت. و من چه آرامشی در پشت او داشتم! همان‌جا می‌خوابیدم. به نظرم، مادرم هم از حرارت من آرامش داشت. 📝کتاب "از چیزی نمی‌ترسیدم" زندگی‌نامه خودنوشت شهید حاج قاسم سلیمانی صفحه۲۲ ❤️😍 چون 🎉🌸 💞 🎉🌸 💞 💞