🔴#داستانهایی_از_امام_زمان_(عج)📃
🔵امام زمان(عج) گرچه از چشمان ما غایب هستد، اما حضور دارند و از احوال ما آگاهند..
🟢#دجال_در_کعبه
◆ابوالفرج می گوید:
📝سالی که حضرت صادق (علیه السلام) به مکه به قصد حج تشریف آورد بود، ایشان را دیدم که زیر ناودان کعبه ایستاده ومشغول دعا بود، وسه تن از فرزندان حسن بن حسن بن علی یعنی عبدالله بن حسن وحسن بن حسن وجعفربن حسن به ترتیب سمت چپ وراست وپشت سر حضرت (علیه السلام) ایستاده بودند. در این حال عباد بن کثیر بصری - که از عباد وزهاد مشهور زمان امام جعفر صادق بود - آمده وگفت: یا اباعبدالله!
حضرت (علیه السلام) سکوت فرمود، تا عباد سه بار بدین ترتیب حضرت (علیه السلام) را فراخواند.
_سپس گفت: ای جعفر!
_حضرت (علیه السلام) فرمود: بگو، چه می خواهی؟
_عباد گفت: من کتابی دارم که در آن نوشته است که این بنا را مردی سنگ به سنگ متلاشی خواهد کرد.
🍃حضرت (علیه السلام) فرمود: کتابت دروغ می گوید؛ به خدا قسم! من او را می شناسم، پاهایش زرد است وساق پاهایش زخمی، شکمش بزرگ وگردنش نازک وبزرگ سر است. کنار همین رکن می ایستد - حضرت با دست به رکن یمانی اشاره فرمود - ومردم را از طواف کعبه منع می کند آن چنان که مردم از دیدن او وحشت می کنند.
☆آنگاه امام (علیه السلام) فرمود: سپس خداوند مردی از نسل من بر می انگیزد - حضرت با دست به سینه خود اشاره فرمود - وهمچنان که قوم عاد، ثمود وفرعون، ذی الاوتاد را کشت، او را می کشید.
_در این حال، عبدالله بن حسن عرض کرد: قسم به خدا! که امام (علیه السلام) راست می گوید، وبدین ترتیب هر سه نفرشان امام (علیه السلام) را تصدیق کردند...
#امام_زمان
🦋─┅═ঈ🦋🌺🍃ঈ═┅─
https://eitaa.com/joinchat/1569587359C2ee9dbd2e9