eitaa logo
پوشاک زنانه آوا | ارسال رایگان 🦋
8.3هزار دنبال‌کننده
35.4هزار عکس
30.4هزار ویدیو
23 فایل
👚سلام من خانم دهقانی هستم با ۵ سال سابقه همکاری فروش پوشاک زنانه😊ارسال رایگان قیمت منصفانه https://eitaa.com/razayat00 امکان همکاری درفروش برای بانوان عزیز🦋مرجوع و پرداخت درب منزل نداریم تبادل 👈 @hedareyan136 سفارش لباس فقط 👈 @Po0shak1399
مشاهده در ایتا
دانلود
همش 18سال سنم بود که مجبور شدم از دست نامادریم فرار کنم و ازدواج کنم. عروس یه شبه ای شدم که شوهرم به طرز عجیبی صبح عروسی مُرد... چند ماهی گذشته بود متوجه شدم ... برای اینکه کسی از ازدواج من خبر نداشت مجبور شدم زن صاحب کارم بشم اونم زن به شرط اینکه بچه مو‌ قبول کنه و براش پدری کنه... یه روز وقتی داشتم خونه رو جمع و جور میکردم در خونه رو زدن و با بیحالی در و باز کردم اما با دیدن کسی که روبه روم بود از حال رفتم...😱👇🔥 https://eitaa.com/joinchat/763953649C682a8d5c9c سرگذشت عجیب زندگیم☝️😢
همش 18سال سنم بود که مجبور شدم از دست نامادریم فرار کنم و ازدواج کنم. عروس یه شبه ای شدم که شوهرم به طرز عجیبی صبح عروسی مُرد... چند ماهی گذشته بود متوجه شدم ... برای اینکه کسی از ازدواج من خبر نداشت مجبور شدم زن صاحب کارم بشم اونم زن به شرط اینکه بچه مو‌ قبول کنه و براش پدری کنه... یه روز وقتی داشتم خونه رو جمع و جور میکردم در خونه رو زدن و با بیحالی در و باز کردم اما با دیدن کسی که روبه روم بود از حال رفتم...😱👇🔥 https://eitaa.com/joinchat/763953649C682a8d5c9c سرگذشت عجیب زندگیم☝️😢
همش 18سال سنم بود که مجبور شدم از دست نامادریم فرار کنم و ازدواج کنم. عروس یه شبه ای شدم که شوهرم به طرز عجیبی صبح عروسی مُرد... چند ماهی گذشته بود متوجه شدم ... برای اینکه کسی از ازدواج من خبر نداشت مجبور شدم زن صاحب کارم بشم اونم زن به شرط اینکه بچه مو‌ قبول کنه و براش پدری کنه... یه روز وقتی داشتم خونه رو جمع و جور میکردم در خونه رو زدن و با بیحالی در و باز کردم اما با دیدن کسی که روبه روم بود از حال رفتم...😱👇🔥 https://eitaa.com/joinchat/763953649C682a8d5c9c سرگذشت عجیب زندگیم☝️😢
همش 18سال سنم بود که مجبور شدم از دست نامادریم فرار کنم و ازدواج کنم. عروس یه شبه ای شدم که شوهرم به طرز عجیبی صبح عروسی مُرد... چند ماهی گذشته بود متوجه شدم ... برای اینکه کسی از ازدواج من خبر نداشت مجبور شدم زن صاحب کارم بشم اونم زن به شرط اینکه بچه مو‌ قبول کنه و براش پدری کنه... یه روز وقتی داشتم خونه رو جمع و جور میکردم در خونه رو زدن و با بیحالی در و باز کردم اما با دیدن کسی که روبه روم بود از حال رفتم...😱👇🔥 https://eitaa.com/joinchat/763953649C682a8d5c9c سرگذشت عجیب زندگیم☝️😢
همش 18سال سنم بود که مجبور شدم از دست نامادریم فرار کنم و ازدواج کنم. عروس یه شبه ای شدم که شوهرم به طرز عجیبی صبح عروسی مُرد... چند ماهی گذشته بود متوجه شدم ... برای اینکه کسی از ازدواج من خبر نداشت مجبور شدم زن صاحب کارم بشم اونم زن به شرط اینکه بچه مو‌ قبول کنه و براش پدری کنه... یه روز وقتی داشتم خونه رو جمع و جور میکردم در خونه رو زدن و با بیحالی در و باز کردم اما با دیدن کسی که روبه روم بود از حال رفتم...😱👇🔥 https://eitaa.com/joinchat/539230713C5faa11444b و فقط اینجا تونستم درمان بشم☝️😢