💥 #هفت_شهر_عشق ۳
🌿هفت شهر عشق را عطار گشت
ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم
🌼 وادی چهارم: #استغنا
بعد ازین، وادی استغنا بود
نه درو دعوی و نه معنی بود
هفت دریا، یک شمر اینجا بود
هفت اخگر، یک شرر اینجا بود
هشت جنت، نیز اینجا مردهایست
هفت دوزخ، همچو یخ افسردهایست
هست موری را هم اینجا ای عجب
هر نفس صد پیل اجری بی سبب
تا کلاغی را شود پر حوصله
کس نماند زنده، در صد قافله
گر درین دریا هزاران جان فتاد
شبنمی در بحر بیپایان فتاد
🌺 وادی پنجم: #توحید
بعد از این وادی توحید آیدت
منزل تفرید و تجرید آیدت
رویها چون زین بیابان درکنند
جمله سر از یک گریبان برکنند
گر بسی بینی عدد، گر اندکی
آن یکی باشد درین ره در یکی
چون بسی باشد یک اندر یک مدام
آن یک اندر یک، یکی باشد تمام
نیست آن یک کان احد آید ترا
زان یکی کان در عدد آید ترا
چون برون ست از احد وین از عدد
از ازل قطع نظر کن وز ابد
چون ازل گم شد، ابد هم جاودان
هر دو را کس هیچ ماند در میان
چون همه هیچی بود هیچ این همه
کی بود دو اصل جز پیچ این همه
🌼 وادی ششم: #حیرت
بعد ازین وادی حیرت آیدت
کار دایم درد و حسرت آیدت
مرد حیران چون رسد این جایگاه
در تحیر مانده و گم کرده راه
هرچه زد توحید بر جانش رقم
جمله گم گردد ازو گم نیز هم
گر بدو گویند: مستی یا نهای؟
نیستی گویی که هستی یا نهای
در میانی؟ یا برونی از میان؟
بر کناری؟ یا نهانی؟ یا عیان؟
فانیی؟ یا باقیی؟ یا هر دویی؟
یا نهٔ هر دو توی یا نه توی
گوید اصلا میندانم چیز من
وان ندانم هم، ندانم نیز من
عاشقم، اما، ندانم بر کیم
نه مسلمانم، نه کافر، پس چیم؟
لیکن از عشقم ندارم آگهی
هم دلی پرعشق دارم، هم تهی
🌺 وادی هفتم: #فقر_و_فنا
بعد ازین وادی فقرست و فنا
کی بود اینجا سخن گفتن روا؟
صد هزاران سایهٔ جاوید، تو
گم شده بینی ز یک خورشید، تو
هر دو عالم نقش آن دریاست بس
هرکه گوید نیست این سوداست بس
هرکه در دریای کل گمبوده شد
دایما گمبودهٔ آسوده شد
گم شدن اول قدم، زین پس چه بود؟
لاجرم دیگر قدم را کس نبود
عود و هیزم چون به آتش در شوند
هر دو بر یک جای خاکستر شوند
این به صورت هر دو یکسان باشدت
در صفت فرق فراوان باشدت
گر، پلیدی گم شود در بحر کل
در صفات خود فروماند به ذل
لیک اگر، پاکی درین دریا بود
او چو نبود در میان زیبا بود
نبود او و او بود، چون باشد این؟
از خیال عقل بیرون باشد این
📚 منطق الطیر عطار
📌کانال معرفتی آوای ملکوت
✅ @avayemalakut