eitaa logo
آوای ملکوت
173 دنبال‌کننده
996 عکس
708 ویدیو
99 فایل
گزیده های ناب از آیات و روایات و سخنان بزرگان در سیر و سلوک الی الله و بصیرت و جهاد انقلابی
مشاهده در ایتا
دانلود
💢السلام عليك يا موسی الکاظم💢 ✅ @avayemalakut 🔻🔻🔻 ♦️علامه می فرماید : بنده حدود سی سال پیش صحبتی داشتم با یک ریاضیدان معروف تا که بحث کشید به یک شکل هندسی قطاع . 🔻من از او، به خاطر غرض الهي كه در نظرم داشتم ، سؤال كردم : عزيز من ! از اين شكل چند حكم هندسي مي توان استفاده كرد ؟ گفت : شايد هفت تا ده تا حكم . گفتم : مثلاً بيست تا چطور ؟ گفت : شايد. ممكن است . 🔻گفتم : دويست تا چطور ؟ به من نگاه مي كرد كه آيا دويست حكم هندسي مي توان از آن استنباط كرد و توقّف كرد. گفتم : دويست هزار چطور ؟ 🔻خيال مي كرد كه من سر مطايبه و شوخي دارم و به مجاز حرف مي زنم . بعد به او گفتم : آقا ! اين خواجه نصير الدّين طوسي كتابي دارد به نام كشف القناع عن اسرار شّكل القَطّاع . 🔻و جناب خواجه از اين شكل ، چهارصد و نود و هفت هزار و ششصد و شصت و چهار حكم هندسي استنباط كرده ؛ يعني قريب نيم ميليون. شَکل هَندسي قَطّاع ؛ 🔻بعد به او گفتم : اين خواجه نصير طوسي كه راجع به يك شكل هندسي ، يك كتاب نوشته و قريب پانصد هزار حكم از آن استنباط كرده ، شما آن كتاب و خود خواجه را مي شناسي ؟ گفت : نخير. ♦️بعد راجع شخصيت خواجه صحبت كرديم و به او گفتيم : اين خواجه وقتي كه در بغداد حالش دگرگون شد و ديد دارد از اين نشانه به جوار الهي ارتحال مي كند، وصيّت كرد: 🔻مرا از كنار امام هفتم ، باب الحوائج الي الله ، از اين معقل و پناهگاه بيرون نبريد و در عتبه به خاك بسپارند و روي قبر در پيشگاه امام هفتم ؛ مثلاً نوشته نشود، آيت الله علاّمه... 🔻 ايشان امام است ، حجه الله است ؛ قرآن ناطق و امام ملك و ملكوت است . روي قبر من بنويسيد : 💥وَ كَلبُهُم بَاسِطٌ ذِرَاعَيهِ بِالوَصِيد . ؛و سگ آنها، دست های خود را بر دهانه غار گشوده بود».(سوره کهف، ایه 18) مربوط به حکایت اصحاب کهف و سگ آنها است که در دم غار نشسته است» 👈 و اين عالمي است صاحب اين همه كتاب در حكمت ، فلسفه ، عرفان ، رياضيات ، فقه و اصول ، علوم غريبه ، معماري و مهندسي و بنا كننده رصدخانه مراغه و صاحب زيج ايلخاني و بالاخره خواجه نصير الدّين طوسي و استاد بشر و استاد كلّ في الكل . امّا در پيشگاه امام هفتم اين طور وصيّت مي كند كه روي قبرش بنويسند. 📌کانال معرفتی آوای ملکوت ✅ @avayemalakut
⭕️علامه #حسن_زاده_آملي ♦️💥 الهی رجب بگذشت و ما از خود نگذشتیم ؛ تو از ما بگذر....!! 📚 الهی نامه 📌کانال معرفتی آوای ملکوت ✅ @avayemalakut
⭕️حضرت علامه : 🔻هر که دوست دنیا و عاشق مال و جاه دنیاست، و هوش حقیقى او فاسد شود و دیگر به سخن و الهیات مایل نباشد. 📌کانال معرفتی آوای ملکوت ✅✅ @avayem
⭕️علامه : ♦️الهی! امشب که شب قدر است، همه قرآن به سر می کنند، حسن را توفیق ده قرآن به دل کند. 👈 📌کانال معرفتی آوای ملکوت ✅ @avayemalakut
💥 #شب_قدر ⭕️ علامه #حسن_زاده_آملی ♦️شب ۲۳ رمضان،نیمی از شب که گذشت با وضو و رو به قبله،سر بر سجده گذاشته و ۲۲۵ بار بگویید: «یا طُهرُ یا طاهِرُ یا طَهورُ یا طَیهورُ یا طَیهار» 📚 هزار و یک نکته / نکته ۷۹۲ 📌کانال معرفتی آوای ملکوت ✅ @avayemalakut
⭕️حضرت علامه ♦️اگر بخواهيم خزاين ملكوت را بگشاييم كليد میخواهد، 💥اين كليد است؛ 👈چون معرفت نفس باب همه خيرات است و انسان نزدیکتر از خودش چیزی ندارد. 📚شرح اسفار 📌کانال معرفتی آوای ملکوت ✅ @avayemalakut
💥 🔸از بعضى از اهل سلوك منقول است كه جواد آقا بعد از دو سال خدمت آقا (سركار آخوند حسين قلى همدانى ) عرض مى كند: 🔹من در سير خود به جايى نرسيدم!؟ 🔸آقا در جواب از اسم و رسمش سوال مى كند او كرده مى گويد: ⛔️ مرا نمى شناسيد⁉️ 🔹من جواد تبريزى ملكى هستم . 🔸ايشان مى گويند: شما با فلان ملكى ها بستگى داريد؟ 🔹آقا ميرزا جواد آقا چون آن ها را خوب و شايسته نمى دانسته از آنان انتقاد مى كند. 🔸آخوند ملا حسينقلى در جواب مى فرمايند: 🔹هر وقت توانستى آن ها را كه بد مى دانى پيش پايشان جفت كنى، من خود به تو خواهم آمد. 🔸آقا ميرزا جواد آقا كه به درس مى رود خود را حاضر مى كند كه در محلى پايين تر از بقيه شاگردان بنشيند تا رفته رفته طلبه هايى كه از آن فاميل در نجف بودند و ايشان آنها را خوب نمى دانسته مورد محبت خود قرار مى دهد تا جايى كه آن ها را پيش پايشان جفت مى كند. 🔹چون اين خبر به آن طايفه كه در تبريز ساكن هستند مى رسد، رفع كدورت فاميلى مى شود. 🔸بعدا آخوند او را ملاقات مى كند و مى فرمايد: 🔹دستور تازه اى نيست، تو بايد حالت اصلاح شود تا از همين دستورات شرعى بهره مند شوی. 📔داستانهای عارفانه در آثار علامه 📌کانال معرفتی آوای ملکوت ✅ @avayemalakut
💥 🍃رؤیای شگفت آور علّامه آیت الله (مدّظلّه العالی)🍃 👈...در شبى كه خيلى آه و ناله داشتم و خدا خدا مى كردم، خوابى بسيار شگفت ديده ام، خوابى بسيار كثيف و متعفّن كه تا چندى پس از بيداريم دماغ و روح و ظاهر و باطن و تار و پود خودم را متعفّن يافتم آن چنانى كه بوى مردار در آفتاب مرداد پيش آن افسانه اى است. 🔹خواب ديدم كه در يك چاله سياه قيراندودى لخته هاى گوشت مانند گوشت يكسره راسته و ران گوسفند انباشته است، و سخت متعفّن و بو آمده است، و من بيچاره با هر دو دستم آنها را زيرورو مى كنم با اين كه قصد خوردن و خريدن آن را ندارم، ⛔️و هر لخته اى را كه بلند مى كنم بدبوتر و كثيف تر و مانده تر از لخته پيش است، تا از تعفّن آنها بيدار شدم و خودم را مثل همان لخته هاى گوشت متعفّن يافتم، و نزديك بود دچار تهوّع گردم. ♦️...خلاصه خواب خيلى مرا دگرگون كرده بود و سخت ناراحت بودم تا حدود يك ساعت قبل از ظهر فرداى همان شب ديدم در مى زنند، در را باز كردم ديدم مردى در سنّ و سال من بر موتور سيكلت سوار است، پس از سلام و عليك، يك ساك پلاستيكى سياه قيراندود چركين را از خرجين موتورش درآورد و در جلوى من بر زمين نهاد و گفت: 🔹«اين ساك حاوى چند جلد از كتابهاى نوشته فلانى است كه من در سالهاى پيش به خيالى خام آنها را خريدم، و حالا متنبّه شدم كه اينها و مضل اند، و از بيم آن كه مبادا فرزندانم آنها را بخوانند و گمراه گردند خواستم آنها را بسوزانم و لكن ديدم كه گاهى اسم خدا و پيامبران و آل در آنها نام برده شده است. بدين فكر افتادم كه آنها را به شما تقديم بدارم شايد در ردّ آنها بخواهيد چيزى بنويسيد و بكار شما آيند» 🔸 اين بگفت و همچنان كه بر موتور سوار بود خداحافظى كرد و برفت. من آن ساك را باز كردم و كتابها را زير و رو مى نمودم و يكى را پس از ديگرى نگاه مى كردم كه آن مرد نابكار در آنها چه نگاشته است؟ 🔹در آن حال ناگهان به واقعه رؤياى شب گذشته در عالم خواب منتقل شدم كه آن چال سياه اين ساك سياه قيراندود لجن كثيف است، و آن لخته هاى گوشت متعفّن اين دفترهاى آلوده به نوشته هاى پليد است كه از مردارى بدنهاد نگاشته آمده است. ♦️آن شخص آورنده بى خبر از اين كه من در كنار درياى آب شيرين و زلال، و در كنار رود نيل و فرات نشسته ام، اعنى در پيشگاه و بسر مى برم، و با علوم عديده اعمّ از قرآنى و عرفانى محشورم، و چنين كس چگونه دست به آب لجن متعفّن چاله اى كثيف دراز مى كند. و عمر نازنين را به اباطيل و ترّهات آن ساك سياه كه از سگ سياه بدنهادى نوشته شده است صرف مى كند؟! 🔸بسيار خدا را شكر كردم كه در عالم خواب صورت آن واقعه هائله را به من نمودند، و گفتم بار إلاهى خوابهاى ما را به بيدارى تبديل بفرما، و چشم سرّ برزخى و عقلى ما را چون ديدگان سر ما بينايى ده. 📚 «هزار و یک کلمه» ج 3 ص 454 📌کانال معرفتی آوای ملکوت ✅ https://eitaa.com/avayemalakut
editمعیار و میزان ریاضت باطل و صحیح.mp3
3.02M
🎵معیار و میزان و صحیح 👈در بیان علامه 📌کانال معرفتی آوای ملکوت ✅ @avayemalakut
💥 ♦️ علامه : 🔻 ای عزیز؛ بعد از آن که فرعون هلاک شد حق تعالی با کلیمش (علیه السلام) بنای مواعده گذاشت. قوله سبحانه: "و اذ فرقنا بکم البحر فانجیناکم و اغرقنا آل فرعون و انتم تنظرون"."و اذ واعدنا موسی اربعین لیلة.." 🔻 تا را نکشی از اربعین کلیمی، لوحی بر موسیِ روح، لائح [آشکار] نخواهد شد.  📚 انسان در عرف عرفان 📌کانال معرفتی آوای ملکوت ✅ @avayemalakut
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 انسانی که بیدار شده به استاد الهی اش مهلت نمی دهد...!!! 👈 حضرت علامه 📌کانال معرفتی آوای ملکوت ✅ @avayemalakut
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 فرمایشات عرشی 🔆 علامه #حسن_زاده_آملی (روحی له الفدا) 👈 در مورد حقیقت مرگ 📌کانال معرفتی آوای ملکوت ✅ @avayemalakut
هدایت شده از آوای ملکوت
💥 ♦️ علامه : 🔻 ای عزیز؛ بعد از آن که فرعون هلاک شد حق تعالی با کلیمش (علیه السلام) بنای مواعده گذاشت. قوله سبحانه: "و اذ فرقنا بکم البحر فانجیناکم و اغرقنا آل فرعون و انتم تنظرون"."و اذ واعدنا موسی اربعین لیلة.." 🔻 تا را نکشی از اربعین کلیمی، لوحی بر موسیِ روح، لائح [آشکار] نخواهد شد.  📚 انسان در عرف عرفان 📌کانال معرفتی آوای ملکوت ✅ @avayemalakut
هدایت شده از آوای ملکوت
💥 #شب_قدر ⭕️ علامه #حسن_زاده_آملی ♦️شب ۲۳ رمضان،نیمی از شب که گذشت با وضو و رو به قبله،سر بر سجده گذاشته و ۲۲۵ بار بگویید: «یا طُهرُ یا طاهِرُ یا طَهورُ یا طَیهورُ یا طَیهار» 📚 هزار و یک نکته / نکته ۷۹۲ 📌کانال معرفتی آوای ملکوت ✅ @avayemalakut
t-66.mp3
6.7M
💥 📛 چرا مثل گاو و پلنگ محشور شدید؟! 🎙قطعه صوتی کوتاه و زیبا ازحضرت علامه 📌کانال معرفتی آوای ملکوت ✅ @avayemalakut
هدایت شده از آوای ملکوت
💥 🍃رؤیای شگفت آور علّامه آیت الله (مدّظلّه العالی)🍃 👈...در شبى كه خيلى آه و ناله داشتم و خدا خدا مى كردم، خوابى بسيار شگفت ديده ام، خوابى بسيار كثيف و متعفّن كه تا چندى پس از بيداريم دماغ و روح و ظاهر و باطن و تار و پود خودم را متعفّن يافتم آن چنانى كه بوى مردار در آفتاب مرداد پيش آن افسانه اى است. 🔹خواب ديدم كه در يك چاله سياه قيراندودى لخته هاى گوشت مانند گوشت يكسره راسته و ران گوسفند انباشته است، و سخت متعفّن و بو آمده است، و من بيچاره با هر دو دستم آنها را زيرورو مى كنم با اين كه قصد خوردن و خريدن آن را ندارم، ⛔️و هر لخته اى را كه بلند مى كنم بدبوتر و كثيف تر و مانده تر از لخته پيش است، تا از تعفّن آنها بيدار شدم و خودم را مثل همان لخته هاى گوشت متعفّن يافتم، و نزديك بود دچار تهوّع گردم. ♦️...خلاصه خواب خيلى مرا دگرگون كرده بود و سخت ناراحت بودم تا حدود يك ساعت قبل از ظهر فرداى همان شب ديدم در مى زنند، در را باز كردم ديدم مردى در سنّ و سال من بر موتور سيكلت سوار است، پس از سلام و عليك، يك ساك پلاستيكى سياه قيراندود چركين را از خرجين موتورش درآورد و در جلوى من بر زمين نهاد و گفت: 🔹«اين ساك حاوى چند جلد از كتابهاى نوشته فلانى است كه من در سالهاى پيش به خيالى خام آنها را خريدم، و حالا متنبّه شدم كه اينها و مضل اند، و از بيم آن كه مبادا فرزندانم آنها را بخوانند و گمراه گردند خواستم آنها را بسوزانم و لكن ديدم كه گاهى اسم خدا و پيامبران و آل در آنها نام برده شده است. بدين فكر افتادم كه آنها را به شما تقديم بدارم شايد در ردّ آنها بخواهيد چيزى بنويسيد و بكار شما آيند» 🔸 اين بگفت و همچنان كه بر موتور سوار بود خداحافظى كرد و برفت. من آن ساك را باز كردم و كتابها را زير و رو مى نمودم و يكى را پس از ديگرى نگاه مى كردم كه آن مرد نابكار در آنها چه نگاشته است؟ 🔹در آن حال ناگهان به واقعه رؤياى شب گذشته در عالم خواب منتقل شدم كه آن چال سياه اين ساك سياه قيراندود لجن كثيف است، و آن لخته هاى گوشت متعفّن اين دفترهاى آلوده به نوشته هاى پليد است كه از مردارى بدنهاد نگاشته آمده است. ♦️آن شخص آورنده بى خبر از اين كه من در كنار درياى آب شيرين و زلال، و در كنار رود نيل و فرات نشسته ام، اعنى در پيشگاه و بسر مى برم، و با علوم عديده اعمّ از قرآنى و عرفانى محشورم، و چنين كس چگونه دست به آب لجن متعفّن چاله اى كثيف دراز مى كند. و عمر نازنين را به اباطيل و ترّهات آن ساك سياه كه از سگ سياه بدنهادى نوشته شده است صرف مى كند؟! 🔸بسيار خدا را شكر كردم كه در عالم خواب صورت آن واقعه هائله را به من نمودند، و گفتم بار إلاهى خوابهاى ما را به بيدارى تبديل بفرما، و چشم سرّ برزخى و عقلى ما را چون ديدگان سر ما بينايى ده. 📚 «هزار و یک کلمه» ج 3 ص 454 📌کانال معرفتی آوای ملکوت ✅ https://eitaa.com/avayemalakut
💥 💢علامه ذوالفنون استاد ♦️ من گاهی که از جاده هراز به آمل میروم ،در بین راه رودخانه هراز را تماشا میکنم که با چه تلاش و زحمتی از لابلای صخره ها و کوهها و از بلندی ها و پستی ها می گذرد و گاه از آبشارها فرو میریزد و کفهای فراوانی ایجاد میکند ! 🔸 از او می پرسم :چه خبر است که اینچنین با شتاب و خروش و جوش به جلو می روی ؟ 🔹 می گوید : آقا زمین های تشنه فراوانی هم اکنون منتظر من هستند و دهانشان باز است که با من سیراب شوند، من به سوی آنها میروم... ♦️اگر انسان ،تشنه باشد عاقبت به آب میرسد؛ شما اگر باشید ،عاقبت به آب میرسید. 🍃 آب کم جو تشنگی آور بدست تا که جوشد آبت از بالا و پست 💦 حکمت در قضا و قدر الهی چنین است که تشنه به دنبال آب و آب به دنبال تشنه است. 🍃حکمت حق در قضا و در قدر کرد ما را عاشقان همدگر 📌کانال معرفتی آوای ملکوت ✅ @avayemalakut
💥 💢علامه ذوالفنون استاد ♦️ من گاهی که از جاده هراز به آمل میروم ،در بین راه رودخانه هراز را تماشا میکنم که با چه تلاش و زحمتی از لابلای صخره ها و کوهها و از بلندی ها و پستی ها می گذرد و گاه از آبشارها فرو میریزد و کفهای فراوانی ایجاد میکند ! 🔸 از او می پرسم :چه خبر است که اینچنین با شتاب و خروش و جوش به جلو می روی ؟ 🔹 می گوید : آقا زمین های تشنه فراوانی هم اکنون منتظر من هستند و دهانشان باز است که با من سیراب شوند، من به سوی آنها میروم... ♦️اگر انسان ،تشنه باشد عاقبت به آب میرسد؛ شما اگر باشید ،عاقبت به آب میرسید. 🍃 آب کم جو تشنگی آور بدست تا که جوشد آبت از بالا و پست 💦 حکمت در قضا و قدر الهی چنین است که تشنه به دنبال آب و آب به دنبال تشنه است. 🍃حکمت حق در قضا و در قدر کرد ما را عاشقان همدگر 📌کانال معرفتی آوای ملکوت ✅ @avayemalakut
💥 💢علامه ذوالفنون استاد ♦️ من گاهی که از جاده هراز به آمل میروم ،در بین راه رودخانه هراز را تماشا میکنم که با چه تلاش و زحمتی از لابلای صخره ها و کوهها و از بلندی ها و پستی ها می گذرد و گاه از آبشارها فرو میریزد و کفهای فراوانی ایجاد میکند ! 🔸 از او می پرسم :چه خبر است که اینچنین با شتاب و خروش و جوش به جلو می روی ؟ 🔹 می گوید : آقا زمین های تشنه فراوانی هم اکنون منتظر من هستند و دهانشان باز است که با من سیراب شوند، من به سوی آنها میروم... ♦️اگر انسان ،تشنه باشد عاقبت به آب میرسد؛ شما اگر باشید ،عاقبت به آب میرسید. 🍃 آب کم جو تشنگی آور بدست تا که جوشد آبت از بالا و پست 💦 حکمت در قضا و قدر الهی چنین است که تشنه به دنبال آب و آب به دنبال تشنه است. 🍃حکمت حق در قضا و در قدر کرد ما را عاشقان همدگر 📌کانال معرفتی آوای ملکوت ✅ @avayemalakut
هدایت شده از آوای ملکوت
💥 ♦️ علامه : 🔻 ای عزیز؛ بعد از آن که فرعون هلاک شد حق تعالی با کلیمش (علیه السلام) بنای مواعده گذاشت. قوله سبحانه: "و اذ فرقنا بکم البحر فانجیناکم و اغرقنا آل فرعون و انتم تنظرون"."و اذ واعدنا موسی اربعین لیلة.." 🔻 تا را نکشی از اربعین کلیمی، لوحی بر موسیِ روح، لائح [آشکار] نخواهد شد.  📚 انسان در عرف عرفان 📌کانال معرفتی آوای ملکوت ✅ @avayemalakut