.
🌼 نسیم صبح را گفتم تو با او جانبی داری
🌼 کز آن جانب که او باشد صبا عنبرفشان آید
🔸 صبح تون پر از امید و لبخند رفقا 🌸
#سعدی
✨ @avayeqoqnus ✨
.
ای دانای رازها و ای خدای مهربانم،
بابت هر آنچه که ندارم
و ایمان دارم که
اگر خیر و صلاح من در آن باشد
تو خود به من میبخشی،
از تو سپاسگزارم
خدای مهربانم هزاران بار شکرت 🙏🌹
#شکرگزاری
☀️ @avayeqoqnus ☀️
📚مادر بزرگ و اریک فروم
مادر بزرگم رسما عاشق پدر بزرگم بود.
یک روز به او گفتم: "اینهمه احساست حیف است. پدر بزرگ من مگر چه دارد که تو از او امام زاده نزد فرزندان و نوه هایت درست کرده ای!!؟"
مادر بزرگ اخم دلپذیری به من کرد و گفت: "دلسوز نیست که هست ...
حواسش به قرص و دواهای من نیست که هست..
از جوانی ام تاکنون نه در مطبخ ماچم کرد نه هرگز کنار مردم خوارم کرد!!
پدر بزرگ تو داناست! تو نمی فهمی دختر داناست!!
او مرا می فهمد، رگ خواب مرا می داند، خلق و خوی مرا می داند!"
من ماتم برده بود. سه روز بود که کتاب "هنر عشق ورزیدن" اریک فروم را زیر آسمان می خواندم و یک بخشش را نمی فهمیدم.
چهار عنصر: عشق، دلسوزی..احساس مسئولیت.. احترام و دانایی است.
مادر بزرگ من حرفهای اریک فروم را چه شیرین برایم تحلیل و بررسی کرده بود.
#داستان
✨ @avayeqoqnus ✨
🍃🍃🍁🍃🍃
آواز به عشق در جهان خواهم داد
پس شرحِ رُخِ تو بی زبان خواهم داد
چون زَهره ندارم که به روی تو رِسَم
بر پای تو سر نهاده جان خواهم داد 🌱
#عطار
✨ @avayeqoqnus ✨
🌿🌿🌻🌿🌿
گاهی با دویدن برای رسیدن به کسی،
نفسی برای ماندن در کنار او نخواهی داشت !
پس با کسی بمان که نصفِ راه را به سمتت دویده باشد ...
#عباس_معروفی
@avayeqoqnus
.
سیر نمی شوم زِ تو، ای مَه جان فَزای من 🌱
جور مکن، جفا مکن، نیست جفا سزای من 🌱
#مولوی
#مولانا
✨ @avayeqoqnus ✨
وقتی صائب از روزگار گله می کنه؛
🍁 ما از این هستی ده روزه به جان آمده ایم
🍁 وای بر خضر که زندانی عمر ابد است
#صائب_تبریزی
@avayeqoqnus
.
🌿 خانه دوست کجاست 🌿
در فلق بود که پرسید سوار
آسمان مکثی کرد
رهگذر شاخه نوری که به لب داشت به تاریکی شن ها بخشید
و به انگشت نشان داد سپیداری و گفت:
نرسیده به درخت
کوچه باغی است که از خواب خدا سبزتر است
و در آن عشق به اندازه پرهای صداقت آبی است..
می روی تا ته آن کوچه که از پشت بلوغ
سر بدر می آرد
پس به سمت گل تنهایی می پیچی،
دو قدم مانده به گل
پای فواره جاوید اساطیر زمین می مانی
و تو را ترسی شفاف فرا می گیرد…
در صمیمیت سیال فضا، خش خشی می شنوی:
کودکی می بینی
رفته از کاج بلندی بالا، جوجه بردارد از لانه نور
و از او می پرسی
خانه دوست کجاست؟…
#سهراب_سپهری
⚜ @avayeqoqnus ⚜